امروز فاطمه ای که حبیبه خدا،عصاره خوبی ها
و نگین تحیّر برانگیز خلقت است
با مردی آسمانی و الهی، مردی از تبار نور
مردی از دیار بهشت،علی مرتضی
وصی رسول خدا پیوند ازدواج می بندد.
عرشیان هلهله گویان،عالم را نورافشان می کنند.
سلام و درود از آسمان می بارد و طَبَق طَبَق
تحفه از عرش فرو می بارد.
مبارک باد این جشن آسمانی بر همه آسمانیان
چه فرخنده شبی!
دشت و دریا، جملگی، پر از کلمات سحرانگیز صبح شده اند.
«چه فرخنده شبی» را ستارگان انتظار کشیده بودند!
همه جا سفره های مهرآفرینِ «مبارکباد» گسترده شده است.
نام علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام ، لب ها را به شادی واداشته است.
نوبت عاشقی را در چشم هایِ اکنون می شود خواند.
سرود یکدلی در گیسوان نخلستان پیچیده است.
آسمان در گوشه ای از زمین نشسته است؛
باادب و احترام تا از این مجلس باصفای صمیمیت، نکته برداری کند.
دلدادگی ها، قاصدی فرستاده اند تا مهر علی و فاطمه را بشارت آوَرَد.
دنیا، درس آموز نوربارانی این عشق است.
آوای خوشِ تغّزل در این پیوند، شاعران را به سمت شگفت آوری
گل ها کشانده است . هر سو نگاه می کنی، شادی سوسو می زند
«ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما»
درود بر پیامری که این دو نور مشابه را با دستان
سرشار از میمنت، به امتزاج درآورد.
دل را باید گفت تو از این مجلس بی ریا چقدر فاصله داری؟
مبادا سهمی از شادی نبری! مبادا بی بهره مندی و بهکامی، تنها نظاره گر باشی!
«چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی غش
کنون به جز دل خوش هیچ در نمی باید»
محمدکاظم بدرالدین
به نام خدایی که ظرفیت پیوند دو دریای آسمانی را به خاک عطا کرد:
چیست این حس شگفت که بر سینه زمان چنگ می زند؟
چیست این رونق بهاری که در لحظه های خلقت طنین می افکند؟
آیا کسی هست که زمزمه سبزترین پیوند آفرینش در
ملکوت را بشنود و نداند که امشب چه شبی است؟!
هیچ عابری نیست که امشب در کوچه حضور قدم بگذارد و
با کوله باری از نور و تبسم، بن بست های حرکت را درننوردد.
وقتی بدانی شرقی ترین لحظه زمین فرا رسیده، تعجب نخواهی کرد
اگر امشب را شب انعکاس آسمان، شب تفسیر خدا در زمین بخوانند.
شب رویش لبخند بر شادمانه ترین گلدسته تجلی فرا رسیده است.
امروز روز پیوند زهرا و علی است.
عاشقانه ترین روز تاریخ.
عاشقانه ترین فصل زندگی بشر.
فصل بهار عشق، فصل بهار عاشقان.
فصل ماه و آفتاب.فصل آینه و آب.
امروز در سرزمین رسالت، بهار می شود.امروز
درخت«عصمت» در خانه وحی شکوفه می کند
و به بار می نشیند.
امروز باغ ملکوت سبزترین بهارش را تجربه می کند.
امروز ملایک، خرمن خرمن گل به دامن می کنند.
امروز، «سخن از نسل گل ها در میان است».
امروز آینه عرش، روشن ترین است.امروز فصل فروردینِ دین است.
امروز باغ ولادت خرم ترین است.
خرم تر از اردیبهشت، خرم تر از بهشت.
بهشت امروز آرزو می کند کاش به جای مدینه باشد، تا قدم گاه
استوارترین گام های عشق قرار گیرد.
عشق علی امروز چه منجلی است.
امروز زهرا مهمان دل علی است.
دل علی، امروز عرشی تر از همیشه است.
امروز علی عاشق تر از همیشه است.
شیداتر از همیشه است.
امروز علی لب به شعر می گشاید.
امروز حماسی ترین مرد تاریخ زبان به تغزل می گشاید: