سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار




دختر دردی‌کش جام الست
بود از شوق لقای دوست، مست

در طبق، هستیّ آن دردانه بود
رأس بابا، شمع و او، پروانه بود

چون صدف، لعل لبش را باز کرد
با پدر این‌سان سخن آغاز کرد:

ای پدر! شادم که در بر آمدی
چون نبودت پا تو با سر آمدی

غم مخور، ای گل! گلابت می‌دهم
از سبوی دیده، آبت می‌دهم

گر چه داغت کرده دل‌خونم، پدر!
از وفای عمّه ممنونم، پدر!

این بگفت و سر به آغوشش گرفت
بوسه از لعل لب نوشش گرفت

لب به لب‌هایش نهاد و برنداشت
مرگ او را هیچ کس باور نداشت

ویژه نامه شام غریبان در سایت آیه های انتظار





ارسال شده در توسط محب مهدی