بارخدایا !
چگونه باور کنم آتشت را؟!
باوجودی که همیشه از تو
عشق دیدم و مهربانی !
پروردگارا !
چگونه باور کنم روی از من برگردانی؟!
باوجودی که همیشه و هرجا که صدایت کرد
روبروی چشمان کوچکم بودی!
بار الها !
چگونه باور کنم نخواستنت را ؟!
با وجودی که همواره خواستنت را حس کرده ام
و دوست داشتنت را.
غفورا !
چگونه باور کنم که مرا به دست غربت
و ماموران گناه می سپاری؟!
باوجودی که همیشه و در همه حال
پناهم بودی و تنهایم نگذاشتی !
رحیما !
مرا از آنروز که وجودی
جز وجود مهربانت نمی تواند
تسکین دل شکسته ام باشد
در پناه مهر خود نگهدار
معبودا !
مرا در آنروز که آسمان و زمین درهم می ریز
زیر سایه عشق خود قرار بده ،
تو خود می دانی که چقدر ضعیف هستم و ناتوان.
مهربانا !
ترس از خود را حاکم مطلق دلم قرار مده
و بجای آن عشقت را برمن حکمفرما نما.
رئوفا !
می دانم گناهان بسیار
و دلی آکنده از زشتی و پلیدی دارم ،
ولی امیدم به لطف توست...
ای امید بخش دلهای بی پناه
حبیبا !
نفسهایم را پر کن از عطر زیبای عشقت
دلم را مالامال از تولد کن و آغاز
روحم را با نگاه مهربانت آرام کن وزیبا
و صدایم را پر کن از آواز و سرود بودن
به مهربانیت ای مهربان ترین مهربانان
روز ششم: گناه
دعای روز ششم
خدایا مرا در این روز به واسطه ارتکاب گناه خوار مساز و به ضرب
تازیانه قهرت کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان ، به حق
احسان و نعمتهای بیشمار تو به خلق، ای منتهای آرزوی مشتاقان.
بعضی از گناهان
1 - ترک واجبات:
امام صادق علیه السلام: «بندهای که یکی از واجبات را ترک کند،
خداوند به او نظر رحمت نمیکند و او را پاک نمیکند.» (1)
2 - حرام خواری:
رسول خدا صلی الله علیه و آله: « هرگاه لقمه حرامی در شکم بنده
قرار گیرد، ملائک آسمان و زمین او را لعنت میکنند.» (2)
3 - کمک به ستمگران:
امام صادق علیه السلام: «کمک به ستمگران و علاقه به آنها از گناهان کبیره است.» (3)
کسی که نمیتواند ترک گناه کند چه کند؟
شخصی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت:
من مرد گناهکاری هستم که صبر از گناه ندارم، مرا موعظه کن.
حضرت فرمود: با پنج شرط هرچه میخواهی گناه بکن:
1 - روزی خدا را نخور، هر چه میخواهی گناه کن.
2 - جایی پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چه میخواهی گناه کن.
3 - از ولایت خدا خارج شو و هر چه میخواهی گناه کن.
4 - جان به عزرائیل نده و هر چه خواهی گناه کن.
5 - به جهنم نرو و هر چه میخواهی گناه کن. (4)
شرح دعای روز ششم در بیان آیت الله مجتهدی(ره)؛
دعای پیامبر در حق مردم ایران مستجاب شده است
دعای روز ششم:
اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لاَ تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین (1)
خدایا مرا در این روز بواسطه ارتکاب عصیانت خوار مساز و به ضرب تازیانه قهرت کیفر مکن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان به حق احسان و نعمتهای تو به خلق ای منتهای آرزوی مشتاقان.
* تفاوت گناه و تقوا
اللَّهُمَّ لاَ تَخْذُلْنِی فِیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ
خدایا من را بخاطر تعرض به گناهان خوار نکن؛ گناه انسان را خوار و ذلیل می کند؛ اما تقوا انسان را عزیز می کند، هرچند تحصیلات عالیه داشته باشی؛ مال و مکنت آنچنانه داشته باشی، ولی اگر گناهکار باشی خوار و ذلیلی خوار هستی؛ اما اگر بندگی کنی خدا محبتت را به دل دیگران می اندازد .
تقوی محبت می آورد:
« إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا » (2)
مردم شیخ محمد حسین زاهد را دوست داشتند؛ چرا؟ چون اهل تقوی بود.
وقتی به قبرستان ابن بابویه می روید، حتما به زیارت سه قبر بروید؛ شیخ صدوق؛ شیخ محمد زاهد؛ شیخ رجب علی خیاط؛ شیخ محمد حسین زاهد زندگی ساده ای داشت خیلی ها با اینکه ایشان را ندیده اند ولی محبت او را در دل دارند و این ها همه بخاطر تقوی است.
نمونه دیگر از صالحین:
مرحوم شیخ محمد تقی بافقی؛ ایشان وقتی کسی ایشان نگاه می کرد به یاد خدا می افتاد؛ روزی خدمت ایشان بودیم و توصیه ای کرد؛ آن هم چه توصیه ای.
ایشان فرمود: «رفقا؛ بیایید از امروز باور کنیم که یک خدایی داریم » و در این هنگام همه منقلب شدیم اگر انسان باور کند که خدایی دارد دیگر گناه نمی کند.
وَ لاَ تَضْرِبْنِی بِسِیَاطِ نَقِمَتِکَ
خدایا مرا با تازیانه عذابت مزن؛ این سیل ها و زلزله هایی که گاهی اتفاق می افتند، این ها تازیانه های عذاب اند؛
جمله ذرات زمین و آسمان لشکر حقند گاه امتحان (3)
این سیل و زلزله ها ... لشکر خدا هستند؛ چرا می گوئید؛ قهر طبیعت؟! کسی که توجه داشته باشد می فهمد که این امور عذاب است، این ها عذاب است و بدانیم که آسمان و زمین لشکر حق اند. حشرات و حیوانات هم لشکر خدا هستند اینکه می بینید ملخ ها به جایی هجوم می برند و.. این ها به امر خدا حمله کرده اند و لشکر یان خداوند هستند.
چند سال پیش قرار بود در تهران هم عذاب بیاید؛ ولی امام حسین (علیه السلام) شفاعت کردند و عذاب رفع شد! و این به برکت بیرق ها و عزاداری هایی بود که مردم برای امام حسین (علیه السلام) بر پا می کنند.
این را هم بدانیم که ایران بهترین کشور در جهان است ؛ مملکتی که رهبر آن شیعه باشد ؛ رییس جمهور آن شیعه باشد؛ رییس مجلس آن شیعه باشد ؛ و تمامی سران آن شیعه باشند فقط ایران است. و این ها بخاطر دعای پیامبر است ؛ هنگامی که پیامبر برای امیر المومنین از مردم بیعت می گرفتند فرمودند: « اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ » (4) خدایا هر که علی را یاری می کند یاری کن و هر که او را خوار می دارد خوار و ذلیلش کن.
کسانی که علی را بیست و پنج سال خانه نشین کردند، الان خوار هستند؛ در حالی که رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر شیعه باعث افتخار شیعه است؛ انسان وقتی به ایشان نگاه می کند مسرور می شود باید به وجود ایشان افتخار کنید. لذا قدر ایران را بدانید ؛ قدر رهبر را بدانید؛ قدر مراجع بزرگوار تقلید را بدانید.
وَ زَحْزِحْنِی فِیهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِکَ
خدایا از موجبات سخط و خشمت مرا دور بدار ؛ در روایت وارد شده است که بعضی گناهان خدا را به غضب می آورد، آنگاه خدا قسم می خورد که به عزت و جلال خودم هرگز تو را نمی بخشم !! با اینکه خدا ارحم الراحمین است (5)
خدا از من طلبه انتظار ندارد که به زن مردم نگاه کنم ؛ اینجا خدا به غضب می آید؛ خدا هفتاد گناه جاهل را می بخشد و هنوز یک گناه عالم را نبخشیده است و کار برای اهل علم سخت تر است « یُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ یُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ » (6)
بِمَنِّکَ وَ أَیَادِیکَ
خدایا مرا از موجبات سخط و قهرت دور کن به حق احسان و نعمت هایی که به من داده ای
یَا مُنْتَهَی رَغْبَةِ الرَّاغِبِین
ای خدایی که منتهای رغبت مشتاقان هستی این دعا های من را مستجاب کن.
عواقب ترک امر به معروف و نهی از منکر
خداوند تبارک و تعالی به شعیب پیامبر( ع) فرمود: می خواهم صد هزار نفر از قوم تو را عذاب کنم ؛ چهل هزار از بدان ؛ شصت هزار از خوبان؟!!
حضرت سوال کردند :چرا و علت آن چیست ؟ چرا خوبان هم باید عذاب شوند؟!خطاب رسید: برای اینکه خوبان نهی از منکر نمی کردند ؛ از گناه بدان ناراحت نبودند (7)
اینکه می گویند خشک و تر با هم می سوزند غلط است، چوب تر که نمی سوزد؛ اگر می سوزد بخاطر این است که آن چوب تر هم در اثر رفت و آمد با بدان به مرور خشک شده است لذا عذاب، او را هم می گیرد.
تویی که نماز خوان هستی نباید به مجالس عروسی گناه بروی؛ چرا رفته ای؟! حتی اگر در مجلس فاتحه؛ مداح غنا می خواند باید از مجلس خارج شد.
بوی خدا
ای ماه خدا، رمضان!
وقتی که می آیی، همه چیز بوی خدا می گیرد؛
بوی بهشت، بوی عرش.
وقتی که می آیی، سرانجام همه کارها به نشستن
بر سر سُفره خدا ختم می شود.
وقتی که می آیی، سلام ها ساده
می شوند و نگاه ها، بی آلایش.
وقتی که می آیی، ثانیه ها در گرسنگی
و تشنگی آدم ها، با حس قشنگی می گذرند.
با آمدن تو، روزنه امیدی بر عصیان آدم ها گشوده
می شود و غنچه بندگی ها، گُل می کند.
مَفَرّی از هیاهوها و سیاهی ها به سوی نور پیدا می شود؛
گریزی به سوی کهکشان عرش؛ گریزی به سوی خدا.
با آمدن تو، همه جا سبز می شود، همه آسمانی می
شوند و همه چیز بوی خدا می گیرد.
فاطمه پهلوان علی آقا
مهم است که آب بدنتان را تأمین کنید
در این روزهای بلند تابستانی مهمترین مسئله
برای روزه داران تأمین آب بدن است.
زمانی که پای سفرهی افطار نشستید و روزهتان را باز کردید
تا سحر باید به میزان زیادی مایعات مصرف کنید.
توجه داشته باشید سحری را حذف نکنید و قبل از اذان صبح
نیز به اندازه کافی مایعات بنوشید تا در طول روز کمتر
تشنه شوید و آب بدنتان حفظ شود.
از میوههای آب دار مانند هندوانه غافل نشوید.
سبزی خوردن را در افطار و سحر داشته باشید.
شوید و جعفری به شما کمک میکند.
بعد از افطار فراموش نکنید که آب، چای، آبمیوههای
طبیعی و میوههای آبدار میل کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم
واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین
واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ
بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین.
خدایا قرار بده در این روز از آمرزش جویان
و قرار بده مرا در این روز از بندگان شایسته و فرمانبردارت
و قرار بده مرا در این روز از دوستان نزدیکت
به مهربانى خودت اى مهربانترین مهربانان.
تلاوت ترتیل جزء پنجم قرن کریم
برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید
یا رب اگر ز کردهی ما پرده وا کنی
ما را به خجلت ابدی مبتلا کنی
ابلیس وار جامهی طغیان به بر کند
گر یک نفس به خویش کسی را رها کنی
هر کس به جان خویش جفا بیشتر کند
بر وی تو بیشتر ز ترحم وفا کنی
روزی دهی به مردم بیگانه صد هزار
کز صد هزار یک نفری آشنا کنی
از فعل خویش عارف و عامی کنند شرم
روزی که دستگاه عدالت به پا کنی
کس را مجال چون و چرا در بر تو نیست
با بندگان هر آن چه نمایی به جا کنی
گر گبر رو کند به برت بهر التجا
هر دم ز مهر حاجت او را روا کنی
هر کس به هر لباس که با عجز و التماس
در حضرت تو رو کند او را رضا کنی
چندین هزار مجرم و عاصی و رو سیاه
در یک نفس ز آتش دوزخ رها کنی
غیر از تو نیست راه پناهی برای خلق
باید تو روی لطف به احوال ما کنی
جز تو طبیب نیست امید است هر دو کون
این دردهای بی حد ما را دوا کنی
یارب تو قبلهگاه امیدی و چون کنم؟
گر دست ما ز دامن لطفت جدا کنی
باشد امید ما به درت آن که جمله را
از دوستان درگه آل عبا کنی
(اندر شمار ما همه را در صفشمار
از شیعیان پادشه لافتی کنی)
در روز رستخیزِ قیامت شفیع ما
سر خیل کائنات و شه انبیا کنی
شایستهی محبت لطف تو گر نهایم
رحمی به ما به خاطر شیر خدا کنی
یارب همین بس است تمنای ما که تو
هنگام مرگ، مدفن ما کربلا کنی
در آفتاب گرم قیامت مقام ما
زیر لوای احمد صاحب لوا کنی
از لطف بی حساب تو یارب بعید نیست
گر رحمتی به «صامت» بی دست و پا کنی
نکات کلیدی جزء پنجم قرآن کریم
آسان خدا را سخت کردهایم
قرآن کریم مجیدیُرِیدُ اللَّهُ أَن یخَُفِّفَ عَنکُمْ وَ خُلِقَ الْانسَنُ ضَعِیفًا(28- نساء)
ازدواج یا همان نکاح شرعی راهکاری است حلال و آسان که خداوند متعال برای سامان دادن به غریزه شهوت و جنس مخالف خواهی، پیش روی انسان قرار داده است. انسان به طبع اولیه در برابر خواهشهای نفس خود ضعیف و ناتوان خلق شده تا با تربیت آن در مکتب انسان سازی قوی و قدرتمند شود.
از اسباب تربیت نفس و رام کردن نفس چموش دادن پاسخی واقعی به درخواستهای بجای اوست؛ ازدواج یکی از این موارد است که در حوزه غریزه جنسی خداوند آن را تنها پاسخ درست به درخواست آن قرار داده است و به شکلهای متعددی آن را تا حد امکان آسان گرفت تا بهانهای برای آلوده دامنی برای کسی نماند.(1)
در اسلام پس از رضایت طرفین(2)؛ فقط چند جمله کوتاه لازم است تا دو جنس مخالف به هم محرم شوند و ازدواج صورت گیرد؛ ولی ما چنان کار را بر خود سخت کردهایم که آسانی ازدواج گم شد و به یکی از دشوارترین و طاقتفرساترین اقداماتی تبدیل شد که میتوان تصور کرد.
گناهان دو نوعند: صغیره و کبیره؛ هر چند تمام گناهان چون نافرمانی خداوند عظیم اند، کبیرند و بزرگ؛ اما وقتی گناهان با هم مقایسه میشوند برخی صغیره اند و برخی دیگر کبیره. بزرگی معصیت وقتی تحقق مییابد که نهی از آن نسبت به معصیت دیگر مهمتر و شدید تر باشد
تصرف در اموال دیگران تنها از راه شرعی جایز است
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکُونَ تجَِرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ (29- نساء)
این آیه در واقع زیر بنای قوانین اسلامی در مسائل مربوط به معاملات و مبادلات مالی را تشکیل میدهد و به همین دلیل فقهای اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال میکنند.
آیه خطاب به افراد با ایمان میگوید: اموال یکدیگر را از طرق نابجا و غلط و باطل نخورید؛ یعنی هر گونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون یک مجوز منطقی و عقلانی بوده باشد ممنوع شناخته است(3). بر اساس این آیه تصرف در اموال دیگران تنها به واسطه یکی از مجوزات شرعی مثل بیع و اجاره و مانند آن ممکن خواهد بود و هرگونه تصرف که بدون مجوز شرعی صورت گیرد مانند قمار و شرکتهای هرمی و مانند آن، مصداق اکل به باطل بوده و از نظر شرع حرام خواهد بود.
از کبیرهها بگذر تا خدا از صغیره هایت گذر کند
إِن تجَْتَنِبُواْ کَبَائرَ مَا تُنهَْوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنکُمْ سَیَِّاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُم مُّدْخَلًا کَرِیمًا(31- نساء)
از آیه شریفه دو مطلب استفاده میشود:
اول اینکه گناهان دو نوعند: صغیره و کبیره؛ هر چند تمام گناهان چون نافرمانی خداوند عظیم اند، کبیرند و بزرگ؛ اما وقتی گناهان با هم مقایسه میشوند برخی صغیره اند و برخی دیگر کبیره. بزرگی معصیت وقتی تحقق مییابد که نهی از آن نسبت به معصیت دیگر مهمتر و شدید تر باشد.
دوم اینکه هر چند سیئات تمام گناهان را شامل میشود اما در این آیه منظور از گناهانی که خدا از آن میگذرد به دلیل مقابله، گناهان صغیره است.(4)
بنابراین این آیه با صراحت میگوید: اگر شما گناهان کبیرهای که از آن نهی شده ترک کنید؛ ما گناهان صغیره تان را میبخشیم و شما را به بهشت و مقام قرب الهی وارد میکنیم.
قرآن کریم مجید
توسل به اولیای دین در همه حال چاره ساز است
وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا(64- نساء)
در این آیه راه بازگشت را به روی گناهکاران و آنها که به نحوی از انحاء مرتکب گناهی شدند، گشوده و به یکی روشهای توبه که تضمین قبولی در آن شده اشاره میکند. که اگر گنهکار نادمی به رسول خدا ص پناهنده شده و در پیشگاه او از خداوند بخشنده طلب عفو و بخشش نماید رسول الله نیز دست به دعا برداشته و برای او درخواست آمرزش نماید خداوند خواسته او را اجابت کرده و گنهکار را میبخشد.
از اسباب تربیت نفس و رام کردن نفس چموش دادن پاسخی واقعی به درخواستهای بجای اوست؛ ازدواج یکی از این موارد است که در حوزه غریزه جنسی خداوند آن را تنها پاسخ درست به درخواست آن قرار داده است و به شکلهای متعددی آن را تا حد امکان آسان گرفت تا بهانهای برای آلوده دامنی برای کسی نماند.
دو نکته:
1. از این آیه پاسخ کوبندهای است به کسانی که توسل جستن به پیامبر صلی الله علیه و آ له و یا امام علیه السلام را یک نوع شرک میپندارند؛ زیرا این آیه به وضوح میگوید که آمدن به سراغ پیامبر صلی الله علیه و آ له و او را در پیشگاه الهی شفیع قرار دادن و وساطت و استغفار او برای گنهکاران مؤثر است و موجب پذیرش توبه و نزول رحمت الهی است.
2. همانگونه که از آیه بدست میآید و ما به آن معتقدیم؛ پیامبر صلی الله علیه وآله آمرزنده گناه نیست؛ او تنها میتواند از خدا طلب آمرزش کند. این آیه پاسخ دندان شکنی است به آنها که منکر این گونه وساطت هستند.(5)
هر نوع اظهار محبتی را پاسخ دهید!
وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنهَْا أَوْ رُدُّوهَا (86- نساء)
هنگامی که کسی به شما تحیت گفت، پاسخ آن را به طرز بهتر بدهید و یا لا اقل به طور مساوی به او برگردانید.
«تحیت» در لغت از ماده «حیات» و به معنی دعا کردن برای حیات دیگری است خواه این دعا به صورت سلام علیک (خداوند تو را به سلامت دارد) باشد و یا حیاک اللَّه (خداوند تو را زنده بدارد) و یا مانند آن؛ ولی معمولاً از این کلمه هر نوع اظهار محبتی را که افراد به وسیله سخن، با یکدیگر میکنند شامل میشود که روشنترین مصداق آن همان سلام کردن است. ولی از برخی روایات و همچنین تفاسیر استفاده میشود که «تحیت» اظهار محبتهای عملی نیز شامل میشود.(6)با این بیان میتوان گفت که آیه شریفه یک حکم کلی و عمومی در زمینه تمام تحیتها و اظهار محبتهایی است که از طرف افراد مختلف میشود.(7)
پیامبر صلی الله علیه وآله آمرزنده گناه نیست؛ او تنها میتواند از خدا طلب آمرزش کند. این آیه پاسخ دندان شکنی است به آنها که منکر این گونه وساطت هستند .
هر جایی نمیشود ماند و به هر جایی نمیشود رفت !
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّئهُمُ الْمَلَئکَةُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فیِ الْأَرْضِ قَالُواْ أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتهَُاجِرُواْ فِیهَا (97- نساء)
در این آیات به سرنوشت شوم کسانی اشاره میشود که دم از اسلام میزدند ولی برنامه مهم اسلامی یعنی هجرت را عملی نساختند در نتیجه به وادیهای خطرناکی کشیده شدند و در صفوف مشرکان جان سپردند. قرآن میگوید: کسانی که فرشتگان قبض روح، روح آنها را گرفتند در حالی که به خود ستم کرده بودند از آنها پرسیدند: شما اگر مسلمان بودید پس چرا در صف کفار قرار داشتید؟ آنها در پاسخ به عنوان عذرخواهی میگویند: ما در آن محیط تحت فشار بودیم و به همین جهت توانایی بر اجرای فرمان خدا را نداشتیم. اما این دلیل از آنان پذیرفته نمیشود و از فرشتگان خدا پاسخ میشنوند که: مگر سرزمین پروردگار وسیع و پهناور نبود که مهاجرت کنید و خود را از آن محیط آلوده و خفقان بار برهانید؟(8)
منظور از ظلم در این آیه همانگونه که آیه 28 سوره نحل تایید میکند ظلم به نفس است؛ ظلمی که در اثر اعراض از دین خدا و ترک اقامه شعائر او با قرار گرفتن و زندگی کردن در سرزمینهای شرک و در وسط کفار پدید میآید، انسان وقتی خود را در چنین وضع و موقعیتی قرار دهد قاعدتاً دیگر راهی برای آموختن معارف دین و عمل به آموزههای آن ندارد.(9)
قرآن کریم مجید
پیام این آیه دستور به هجرت از مکانهایی است که انسان به دلیل فضای حاکم، توان فراگیری و عمل به آموزههای دین را ندارد و نیز نهی از سفر و اقامت به جاهایی که همین خطر، دین انسان را تهدید میکند؛ مگر آنکه شخص واقعاً معذور باشد.(10)
هیچگاه کفار بر مؤمنین مسلط نخواهند شد
وَ لَن یجَْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلیَ المُْؤْمِنِینَ سَبِیلاً(141- نساء)
قرآن میگوید: خدا هرگز هیچ راه سلطهای به سود کافران بر ضد مؤمنان قرار نداده است. از آیه استفاده میشود که کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد و اگر پیروزی آنها را بر مسلمانان در میدانهای مختلف با چشم خود میبینیم به خاطر آن است که بسیاری از مسلمانان مؤمنان واقعی نیستند و راه و رسم ایمان و وظائف و مسئولیتها و رسالتهای خویش را به کلی فراموش کردهاند؛ نه خبری از اتحاد و اخوت اسلامی در میان آنان است و نه اینکه جهاد را به معنی واقعی کلمه انجام میدهند.
جمعی از فقها در مسائل مختلف به این آیه برای عدم تسلط کفار بر مؤمنان از نظر حقوقی و حکمی استدلال کردهاند که با توجه به عمومیتی که در آیه دیده میشود این توسعه زیاد بعید به نظر نمیرسد.(11)
پیام این آیه دستور به هجرت از مکانهایی است که انسان به دلیل فضای حاکم، توان فراگیری و عمل به آموزههای دین را ندارد و نیز نهی از سفر و اقامت به جاهایی که همین خطر، دین انسان را تهدید میکند؛ مگر آنکه شخص واقعاً معذور باشد.