سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار

 

الهی ضعیفان را پناهی ؛
قاصدان را بر سر راهی ؛


مومنان را گواهی ؛
چه عزیز است آنکس که تو خواهی!


الهی هر که ترا شناسد ؛ کار او باریک
و هر که ترا نشناسد ؛ راه او تاریک .


الهی توانائی ده که در راه نیفتیم
و بینائی ده که در چاه نیفتیم .


الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ؛
خواست خواست توست ؛ من چه خواهم .


الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست
دستم گیر که جز فضل تو پناهم نیست.


الهی ترسانم از بدی،
خود بیامرز مرا به خوبی خود.


الهی بنیاد توحید ما خراب مکن
و باغ امید ما بی آب مکن.


الهی هرکس ازآنچه ندارد
مفلس است و من از آنچه دارم.


الهی ابوجهل از کعبه می آید و ابراهیم از بتخانه،
کار به عنایت بود ،باقی بهانه.


الهی اگر مجرمم، مسلمانم
و اگر بد کرده ام پشیمانم.

الهی کدام درد از این بیش باشد
که معشوق توانگر بود و عاشق درویش..





ارسال شده در توسط محب مهدی





معارفی از جزء نهم قرآن کریم


ایمان و عمل ما درست شود، برکات هم نازل می‌شود

وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُواْ وَ اتَّقَوْاْ لَفَتَحْنَا عَلَیهِْم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ (96- اعراف)


در این آیه خداوند متعال به صراحت وعده می‌دهد که اگر باورهای مردم باورهای توحیدی شود و از شرک و خرافه پاک گردد و در عمل هم به آنچه خدا گفته است به قدر میسور عمل کنند درهای رحمت و برکت الهی از آسمان و زمین به روی مردم گشوده می‌شود.
از اهل القری؛ مردم یک منطقه به دست می‌آید که ملاک نزول برکات، ایمان و عمل اکثری مردم است پس اگر بیشتر مردم دین باور و دین دار بودند وعده حق عملی خواهد شد و بی مبالاتی تعدادی از مردم، تأثیری در عملی شدن آن وعده نخواهد داشت اما اگر برعکس شد درهای رحمت نیز بسته می‌شوند و دین داری عده‌ای هم نمی‌تواند آن‌ها را باز کند.(1)

سه ویژگی که متکبران دارند



سَأَصْرِفُ عَنْ ءَایَاتیِ‌َ الَّذِینَ یَتَکَبرَُّونَ فیِ الْأَرْضِ بِغَیرِْ الْحَقّ‌ِ وَ إِن یَرَوْاْ کُلَّ ءَایَةٍ لَّا یُؤْمِنُواْ بهَِا وَ إِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَ إِن یَرَوْاْ سَبِیلَ الْغَیّ‌ِ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا (146- اعراف)

طبق این آیه متکبرانی که مانند ابلیس(2) از دین و دستور خداوند متعال روی برمی گردانند کسانی‌اند که دارای این سه ویژگی‌اند:
1. آن‌ها اگر تمام آیات و نشانه‌های الهی را ببینند، ایمان نمی‌آورند.
2. اگر راه راست و طریق درست را مشاهده کنند، انتخاب نخواهند کرد.
3. اگر راه منحرف و نادرست را ببینند، راه خود انتخاب می‌کنند.(3)

بشارتی که قرآن به گنه‌کاران پشیمان می‌دهد



الَّذِینَ عَمِلُواْ السَّیَِّاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَ ءَامَنُواْ إِنَّ رَبَّکَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ. (153- اعراف)


کسانی که گناه کردند اما بعد پشیمان شده و به واقع توبه کنند و ایمان بیاورند، یعنی از عقاید گذشته خود که ریشه گناهانشان بوده دست شسته و باورهای خود را بر اساس اسلام قرار دهند؛ خداوندی که بسیار آمرزنده و رحیم است از گناهانشان در گذشته و سعادت دنیا و آخرت آن‌ها را تضمین می‌کند.
هر چند توبه و بازگشت به آغوش مهر پروردگار برای همه ممکن است اما نباید پنداشت که هر بازگشتی با یک استغفاری که به زبان جاری می‌شود محقق می‌گردد. توبه شرایطی دارد که پشیمانی قلبی و جبران کاستی‌های گذشته(4) از شرایط آن است.

کسی که در قرآن تشبیه به سگ شد


وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی ءَاتَیْنَاهُ ءَایَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَنُ فَکاَنَ مِنَ الْغَاوِینَ(175) وَ لَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بهَِا وَ لَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلیَ الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَوَئهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ (176- اعراف)

این دو آیه مربوط به کسی است که با وجود علم و بهره از برخی موهبت‌های خدادادی؛ خدا او را به سگ تشبیه کرد. قرآن کریم به عنوان کتابی که هم بیماری را نشان می‌دهد و هم ریشه و درمان آن را بیان می‌کند علت این سقوط را چنین تحلیل کرده است:
«فَانسَلَخَ مِنْهَا؛ او از پوست به در آمد» این عبارت کنایه از این است که او علم و داده‌های الهی را گرفت اما آن‌ها را به درونش نفوذ نداد و به جانش پیوند نزد تا بشود عقیده؛ بلکه در حد پوست و پوستین در بر خود نگه داشت تا اینکه بالاخره در آزمون‌های الهی این پوستین را انداخت و ماهیت واقعی خود را آشکار کرد.(5)
قرآن قدمی جلوتر رفته و علت این مشکل او را هم بیان می‌کند و آن میل او به دنیا و تبعیتش از هوای نفس بود که سبب شد دانسته‌ها و «دین دانی» اش تبدیل به «دین داری» نشود.


وقتی آژیر شیطان را شنیدید به پناهگاه خدا بروید



وَ إِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(200- اعراف)

زمانی که آژیر خطر به صدا در می‌آمد گوینده‌ای با صدای دلهره‌آورش چنین می‌گفت: توجه! توجه! علامتی که هم اکنون می‌شنوید اعلام خطر یا وضعیت قرمز است بعد می‌گفت محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید. بلافاصله بعد از پیام او صدای آژیر گوش خراشی در همه جا طنین انداز می‌شد و مردمی را می‌دیدی که با دستپاچگی و سرعت خاصی برای حفظ جان خود به سوی محل امنی در حال دویدن‌اند.
قطعاً خیلی مضحک و خنده دار خواهد بود که کسی در این وضعیت قرار بگیرد و به جای فرار به سوی پناهگاه در معرض خطر بایستد و زیر لب مدام تکرار کند «من به پناهگاه می‌روم». این داستان بسیار شبیه جریانی است که قرآن کریم نقل می‌کند.
قرآن می‌فرماید: وقتی وسوسه شیطان را حس کردید به خدا پناه ببرید(6) که او هم به خواسته شما ترتیب اثر می‌دهد و هم اینکه می‌داند شما را چگونه نجات دهد.
پناه بردن به خدا باید با تمام وجود باشد درست به مانند همان مضطر زیر بمباران؛ والا اگر بایستد و مدام بگوید اعوذ بالله اعوذ بالله کاری از پیش نخواهد برد.

این گروه حقاً که مؤمن اند



إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبهُُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیهِْمْ ءَایَاتُهُ زَادَتهُْمْ إِیمَانًا وَ عَلیَ‌ رَبِّهِمْ یَتَوَکلَُّونَ(2)الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ(3)أُوْلَئکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا (4- انفال)

قرآن کریم در این بخش به پنج ویژگی کسانی که به واقع مؤمن هستند اشاره می‌کند و در پایان با عبارت «أُوْلَئکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا» حقانیت ایمان آن‌ها را امضاء می‌کند. آن ویژگی‌ها که سه قسمت آن جنبه معنوی و باطنی دارد و دو قسمت آن جنبه علمی و خارجی، عبارتند از: احساس مسئولیت، تکامل ایمان، توکل، ارتباط با خدا و ارتباط و پیوند با خلق خدا.(7) که در آیه به این ترتیب آمده است:
1. هر وقت نام خدا برده شود، دل‌های آن‌ها به خاطر احساس مسئولیت در پیشگاهش ترسان می‌گردد.
2. هنگامی که آیات خدا بر آن‌ها خوانده شود بر ایمانشان افزوده می‌شود.
3. تنها بر پروردگار خویش تکیه و توکل می‌کنند.
4. نماز را (که مظهر رابطه با خداست) بر پا می‌دارند.
5. از آنچه به آن‌ها روزی داده‌ایم در راه بندگان خدا انفاق می‌کنند.

دین، مایه حیات انسان و جوامع بشری است



یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یحُْیِیکُمْ (24- انفال)

این تعبیر کوتاه‌تر ین و جامع‌ترین تعبیری است که درباره اسلام و آئین حق آمده است. اگر کسی بپرسد اسلام هدفش چیست؟ و چه چیز می‌تواند به ما بدهد؟ در یک جمله کوتاه می‌گوییم هدفش حیات بخشیدن به بشر در تمام زمینه‌هاست.(8)


آیه می‌فرماید: ای کسانی که ایمان آورده‌اید اجابت کنید دعوت خدا و پیامبر را به هنگامی که شما را به چیزی می‌خواند که شما را زنده می‌کند و این صراحت دارد در اینکه دعوت اسلام، دعوت به سوی حیات و زندگی است حیات معنوی، حیات مادی، حیات فرهنگی، حیات اقتصادی، حیات سیاسی به معنای واقعی، حیات اخلاقی و اجتماعی، و بالاخره حیات و زندگی در تمام زمینه‌هاست.
نا گفته پیداست که این روح وقتی در کالبد فرد یا جامعه دمیده می‌شود که اسلام واقعی به خوبی شناخته شده و به دقت بدان عمل شود وگرنه اسم اسلام یا اسلام آمریکایی که خود مرده است قطعاً نمی‌تواند حیات بخش باشد.

 




برای مطالعه ادامه مطلب  اینجا کلیک کنید




ارسال شده در توسط محب مهدی



روز نهم: رحمت‏ خداوند

دعای روز نهم


ای خدا مرا نصیبی کامل از رحمت واسطه خود عطا فرما و به ادله و براهین
روشن خود هدایت فرما و مرا به سوی رضا و خشنودی که جامع هر نعمت
است هدایت نما، به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان .





موجبات رحمت‏ خداوند


1 - احسان و نیکی:
قال الله تعالی: «ان الله قریب من المحسنین‏ ؛
البته رحمت‏ خداوند به نیکوکاران نزدیک است» (1)

2 - یاد خدا:
علی علیه السلام: «بذکر الله تستنزل الرحمة;
رحمت‏خداوند به واسطه ذکر او نازل می‏شود» (2)

3 - عفو وگذشت:
علی علیه السلام: «بالعفو تنزل الرحمة;
رحمت‏به واسطه عفو و بخشش نازل می‏شود.» (3)

4 - اطاعت‏ خدا و رسول:
قال الله تعالی: «و اطیعوا الله و الرسول لعلکم ترحمون‏ ؛
از خدا و رسول اطاعت کنید که مشمول حمت‏خدا شوید.» (4)

5 - موعظه‏ پذیری:
قال علی علیه السلام: «رحم الله امرءا اتعظ ؛
انسان پندپذیر مشمول رحمت‏خداست.» (5)

6- ترحم بر ضعفا:
علی علیه السلام: «رحمة الضعفاء تستنزل الرحمة;
ترحم بر ضعیفان موجب نزول رحمت‏خداست»(6)

7 - مراقبه:
علی علیه السلام: «رحم الله عبدا راقب ذنبه و خاف ربه; خداوند
رحمت کند کسی را که گناهانش مد نظرش باشد و از خدا بترسد.» (7)

 


ارسال شده در توسط محب مهدی




حکمت روزه داشتن بگذار باز هم گفته و شنیده شود
صبرت آموزد و تسلط نفس و ز تو شیطان تو رمیده شود

هر که صبرش ستون ایمان بود پشت‏شیطان از و خمیده شود
عرفان سر کشیده گوش به زنگ کز شب غره ماه دیده شود

آفتاب ریاضتی که ازو میوه معرفت رسیده شود
عطش روزه می بریم آرزو کو به دندان جگر جویده شود

چه جلایی دهد به جوهر روح کادمی صافی و چکیده شود
بذل افطاری سفره عدلی است که در آفاق گستریده شود

فقر بر چیده‏دار از خوانی که به پای فقیر چیده شود

شب قدرش هزار ماه خداست گوش کن نکته پروریده شود

از یکی میوه عمل که درو کشته شد سی هزار چیده شود
گر تکانی خوری در آن یک شب نخل عمر از گنه تکیده شود

چه گذاری به راه تو به کزو پیچ و خمها میان بریده شود

مفت مفروش کز بهای شبی عمرها باز پس خریده شود

روز مهلت گذشت و بر سر کوه پرتوی مانده تا پریده شود
تا دمی مانده سر بر آر از خواب ور نه صور خدا دمیده شود

در جهنم ندامتی است کزو دست و لبها همه گزیده شود
مزه تشنگی و گرسنگی گر به کام فرو چشیده شود




(دیوان شهریار ج 2 ص 1014)


ارسال شده در توسط محب مهدی


توفیق در توبه

(برداشتی از دعای ابوحمزه ثمالی)








خدایا، مرا چه شده که همّتم در طاعت فروشکسته، حالِ مناجات و راز
و نیاز ازمن گرفته شده و توفیق توبه از من سلب گردیده است.

مولای من، شاید که مرا از درگاه لطفت رانده ای و از
خدمت بندگی ات محرومم ساخته ای.


اید که من حق بندگی ات را سبک شمرده ام و از تو روی گردانده ام
یا مرا با دروغگویان یافته ای و شکر نعمت از من نشنیده ای.

شاید از مجلس اهل علم دورم دیده ای و در میان اهل غفلتم
یافته ای.شاید به الفتم با اهل باطل با من غضب کرده ای
یا به جرم و گناهم به مکافات گرفته ای.


خدایا، با این همه، تو شایسته عفوی و سزاوار لطف؛ پس مرا نه به
خاطرعملم که به فضل و احسانت ببخش و بیامرز
[و توفیق توبه ای راستین نصیبم فرما].





ارسال شده در توسط محب مهدی



ماه رمضان، بهار قلب هاست. بهار قرآن، بهاری بزرگ
که هزار قناری در قلبمان نغمه های شیرین شکفتن می خوانند.

ماه رمضان فرصتی است تا در شطّ شفاف قرآن شناور شویم
و چشم در چشم آیات به تأمّل بنشینیم و فاصله دل تا خدا را اندازه بگیریم.

ماه رمضان فرصت ناب معرفت است؛
هنگامه عبور از راهی که یازده ماه بی عبور مانده است؛
راهی که راست به بهشت ختم می شود.


ارسال شده در توسط محب مهدی


***لحظه های ناب عشق و نیایش ***
 
*** ویژه نامه روز هشتـم ماه مبارک رمضان
***



doaerooze8.gif


دعاى روز هفتم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ اعنّی فیهِ على صِیامِهِ وقیامِهِ
وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ
وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ بتوفیقِکَ
یا هادیَ المُضِلّین.

خدایا یارى کن مرا در این روز بر روزه گرفتن وعبـادت

وبرکنارم دار در آن از بیهودگى وگناهان
وروزیم کن در آن یادت را براى همیشه به توفیق خودت
اى راهنماى گمراهان




ارسال شده در توسط محب مهدی








تلاوت ترتیل جزء
هشتم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید






ارسال شده در توسط محب مهدی







الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب

ای آنکه هر که به درگاهت دعا کند اجابت می کنی...

ای آنکه هر کس اطاعتت کند او را دوست می داری...


ای آنکه هر که را دوست داری به او نزدیک هستی...

ای آنکه هر کس از تو محافظت طلبد، او را حفظ و مراقبت می کنی...

ای آنکه در حق کسی که به تو امیدوار است، کرم میفرمایی...

ای آنکه درباره کسی که نافرمانیت کند، حلم می کنی...

ای آنکه در عین عظمت و بزرگی، رئوف و مهربانی...


ای آنکه در انجام حکمتت بزرگواری...

ای آنکه لطف و احسانت قدیم است...


ای آنکه به هرکس اراده و اشتیاق تو دارد، آگاهی...

ای خدایی که جز تو خدایی نیست...


به تو پناه آوردم... به تو پناه آوردم...

ما را از آتش قهرت آزاد کن ای پروردگار من...

آمین یا سمیع الدعاء






ارسال شده در توسط محب مهدی





معارفی از جزء هشتم قرآن کریم

در هشتمین قسمت از سلسله بحثهای تفسیری که برای انس معنایی با قرآن کریم تدوین می شود این بار جزء هشتم قرآن را گشوده و به فرازهایی از آیات آن می پردازیم تا ضمن بیان نکاتی در هر فراز، جان را به نور کلام حق منور کنیم.

گر طالب هدایتی از اکثریت پیروی نکن

وَ إِن تُطِعْ أَکْثرََ مَن فىِ الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یخَْرُصُونَ(116- انعام)

در این آیه خداوند به پیامبرش به عنوان مخاطب خاص و به همه مردم به عنوان مخاطب عام هشدار می دهد که اگر به دنبال اکثریت بیفتند از مسیر هدایت و بندگی خدا خارج شده و گمراه می شوند. آنگاه علت را هم اینگونه بیان می کند که اکثر مردم بر اساس علم و حقیقت عمل نکرده و سخن نمی گویند ملاک کار بیشتر مردم بر حدس و گمان استوار است در حالی که یافتن جاده سعادت و حرکت در آن نیاز به علم حقیقی دارد که آن در مکتب وحی و عقل سلیم (عقل و نقل) یافت می شود و بس.(1)

از ترس نداری، فرزندان خود را سقط نکنید!

وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَکُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نحَّْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ (151- انعام)

پیام آیه روشن است خداوند متعال در این آیه کسانی را که از ترس فقر و نداری به فکر کشتن فرزندان خود می افتند را مخاطب قرار داده و آنها را از این کار نهی کرده است و چون هر انحراف عملی ریشه در انحراف فکری دارد از این رو سخنی گفته تا اندیشه آنها را اصلاح کند. فرموده است: شما که نگران رزق و روزیتان هستید بدانید که رزق تمام مخلوقات به دست ماست. ما هستیم که شما و فرزندانتان را روزی می دهیم پس دیگر نگران چه هستید؟
شاید به ذهن بیاید که این آیه امروز، مخاطبی ندارد؛ زیرا در دنیای علم و تمدن بشری دیگر کسی پیدا نمی شود که بخواهد فرزند خود را آن هم برای نان و آبی به قتل برساند؛ اما این سخن با واقعیت جامعه در تضاد است و هشدار قرآن همچنان مخاطبان فراوانی دارد. کم نیستند کسانی که از ترس خرج و مخارج آینده تصمیم به سقط کودکان بی گناهی می گیرند(2) که هنوز چشم به جهان نگشوده اند، قلب کوچکشان در عشق به زندگی در حال طپیدن است. آیا این عده که متاسفانه عده شان کم هم نیست مخاطب آیه نیستند؟

ایمان لازم است؛ اما کافی نیست

یَوْمَ یَأْتىِ بَعْضُ ءَایَاتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانهَُا لَمْ تَکُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فىِ إِیمَانهَِا خَیرًْا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ(158- انعام)


لحظه ای که مرگ(3) یا عذاب قطعی(4) فرا می رسد کسی که تا کنون ایمان نیاورده در این شرایط هولناک ناگهان برگشته و ادعای ایمان می کند پیام آیه این است که چنین ایمانی که از سر اختیار نیست و از روی ناچاریست سودی به حال صاحبش ندارد و نیز اگر قبلا ایمان آورده ولی تا این زمان عمل صالحی از او سر نزده است چنین ایمانی هم نمی تواند دردی از او دوا کرده و مایه نجاتش از جهنم شوند.

نکته مهمی که در آیه وجود دارد این است که ایمان در روز ظهور آیات الهی (وقوع عذاب و یا موقع مرگ) وقتى مفید است که آدمى در دنیا و قبل از ظهور آیات نیز به اختیار ایمان آورده و دستورهاى خداوند را عملى کرده باشد؛ ولی کسى که در دنیا ایمان نیاورده و یا اگر آورده در پرتو ایمانش خیرى کسب نکرده و عمل صالحى انجام نداده و در عوض سرگرم گناهان بوده؛ چنین کسى ایمانش که ایمان اضطرارى است در وقت وقوع عذاب و یا در موقع مرگ سودى به حالش نمى‏دهد.(5)

بیچاره کسی که ده تایی های او بر یکی هایش بچربد


مَن جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یجُْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ(160- انعام)


این آیه به یکى از منت‏هاى خداوند که بر بندگان خود نهاده اشاره مى‏کند و آن این است که: خداوند عمل نیک را ده برابر پاداش مى‏دهد و عمل زشت و گناهان را جز به مثل، کیفر نمی دهد و اینکه در پایان می فرماید به کسی ظلم نمی شود معنایش این است که از پاداش عملی نمى‏کاهد و کیفر گناهی را بیشتر از آنچه باید نمى‏دهد.(6)

در ارتباط با این آیه شریفه سخنی گهربار؛ اما تکان دهنده از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت مرتب می فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَهُ»(7)؛ وای بر کسی که جمع کیفرهای تک تک او از ده تا ده تا ثوابی که به او می دهند بیشتر شود.

امتیازات اجتماعی برای آزمون و امتحان است


وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَکُمْ خَلَئفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَتٍ لِّیَبْلُوَکُمْ فىِ مَا ءَاتَئکم (165- انعام)


اوست کسى که شما را در زمین، جانشینان [نسل‏هاى گذشته‏] قرار داد و بعضى از شما را نسبت به بعضی دیگر از جهت مادی و معنوی چند پله بالاتر برد تا شما را به آنچه عنایت فرموده، امتحان کند.
بی شک اختلافات طبقاتی که زاییده استعمار و استثمار و اشکال مختلف بردگى و ظلمهاى آشکار و پنهان است را نمی توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد و دلیلى هم ندارد که از وجود اینگونه اختلافات بى‏جهت دفاع کنیم. در عین حال نمى‏توان انکار کرد که هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى نیز رعایت شود باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و فکر و انواع ذوقها و سلیقه‏ها و حتى از نظر ساختمان جسمانى یکسان نخواهند بود. نکته اینجاست که قرآن مى‏گوید این تفاوتها وسیله آزمایش شما است‏ با آن برتریهایی که خدا به شما داده است؛ نه دستمایه ای برای فخرفروشی و تحقیر دیگران.(8)

هدف شیطان بی آبرو کردن بشر است


فَوَسْوَسَ لهَُمَا الشَّیْطَنُ لِیُبْدِىَ لهَُمَا مَا وُرِىَ عَنهُْمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا (20- اعراف)

«وسوسه» یعنی دعوت کردن به کاری با صدایی آهسته و آرام؛ «موارات» هم یعنی پوشاندن چیزی با قرار دادن آن در پس پرده؛ «سوآت» هم جمع «سوأة» به معناى عضوى است که آدمى از برهنه کردن و اظهار آن شرم ‏دارد.(9)
بر اساس این آیه تمام تلاش شیطان در مصاف با آدم و حوا علیهماالسلام برای این بود که آنها را خلع لباس کرده و بی آبرو کند. این نکته ایست مهم برای تمام بشر که شیطان و سپاهش هر چه می کنند و ترفندی به کار می بندد از وسوسه های عملی و القاء شبهات علمی همه و همه برای این است که حیثیت اجتماعی او را لکه دار کنند و او را در دنیا و آخرت بی آبرو کنند.(10)

در آداب دعا «نعره زدن» نیست

ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُعْتَدِینَ(55- اعراف)


«تضرع» به معناى اظهار ضعف و ذلت است. «خفیة» هم به معناى پنهانى و پوشیده داشتن است‏.(11) این آیه که بیانگر ادب دعاست دستور می دهد که دعا با حالت تضرع و به دور از سر و صدا و فریاد باشد.(12) در پایان آیه هم به شکل کنایه، کسانی را که این ادب را رعایت نکنند «المعتدین؛ تجاورزگران از حدود» خوانده که مراد از حد در اینجا حد و ادب دعاست.

در هر کاری که هستید، برای مردم کم نگذارید

وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ (85- اعراف)

معنای این فراز این است که «از حقوق مردم چیزى کم نگذارید». هر چند این فراز در بین احکام خرید و فروش و دقت در ترازو و پیمانه است؛ اما پیام آن منحصر در تجارت نشده و تمام روابط اجتماعی و حتی بین الملل را زیر گستره خود می گیرد.(13) بنا بر دستور این آیه هر کس در هر پست و مقام و وظیفه و شغلی که قرار دارد حق ندارد ذره ای از ادای حقوق افرادی که با او طرف حساب هستند بکاهد و در عمل کم بگذارد. استادی که دانشجو دارد؛ کارمندی که ارباب رجوع دارد؛ مغازه داری که مشتری دارد؛ مدیری که کارمند دارد؛ همه و همه باید نسبت به دیگرانی که حقی بر عهده ما دارند نهایت دقت را به خرج دهیم تا مبادا ذره ای از حق آنها شود.





  


ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >