آیه های انتظار





روز چهاردهم:
امتحانات الهی


دعای روز چهاردهم


خدایا در این روز مرا به لغزشهایم مؤاخذه مفرما وعذر خبط و
خطایم بپذیر ومرا هدف تیرهای وآفتهای عالم قرارر مده به حق عزت
وجلالت اب عزت بخش اهل اسلام .



زندگی برای هیچ کس به یک منوال نیست.
گاهی انسان در غم و اندوه و بلا بسر می‏برد و زمانی در رفاه
و آسایش و هیچ کس را پیدا نمی‏کنیم که در تمام دوران عمرش همواره مبتلا
و یا همیشه در خوشی و راحتی باشد.

اما هیچ یک از بلا یا خوشی نشانه بدی یا خوبی صاحب آن نیست.


در نظام طبیعت ‏بدون آزمون و گرفتاری نمی‏توان به مراتب افراد
واقف شد و اغلب افراد قبل از آزمایش خود را از موفق‏ترین افراد می‏دانند.

پس وجود بلاها برای شناخت درجات انسانی افراد ضروری است.


اما بلاها و امتحانات الهی گاهی کیفری‏اند و گاهی درجه ‏ای و ضمنا
گاهی فردی ‏اند و زمانی جمعی و گروهی.

تصویر تقسیم مذکور چنین است:


بلاها


1 - فردی

الف: کیفری: مثل از پا در آمدن نمرود توسط پشه

ب: درجه‏ای: «و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن‏»


2 - اجتماعی

الف: کیفری: مثل طوفان نوح
ب: درجه‏ای: مثل جریان شعب ابی‏طالب


اگر بلا درجه ‏ای باشد، باید به استقبالش رفت
چون ناز پرورده تنعم نبرد راه به جایی.


چنانکه گوشت ‏خام به آتش پخته شود و تا پخته نشود شایست
ه خوان ملوک نگردد، آدمی هم خام است و جز به آتش مصائب و
بلیات پخته نشود و تا پخته نشود شایسته بساط ملک الملوک جل جلاله نشود.


در ره منزل لیلی که خطرهاست

در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی


اما اگر بلا، کیفری باشد، باید با توبه و استعانت از خداوند،
زمینه‏ های وقوع آن را ازبین برد. و این جاست که می‏گوئیم:


«اللهم اغفرلی الذنوب اللتی تنزل البلاء؛
خدایا گناهانی که سبب رسیدن بلا می شود را ببخش»


ارسال شده در توسط محب مهدی







در کوچه های ایمان







با حلول رمضان، بوی عرفان در کوچه های شهر ایمان می پیچد.
فضای روحانی رمضان، فصلی است برای شکوفایی
دل های عاشق، دل های تشنه حقیقت.

رمضان، ماه رهایی از فرش، ماه پیوند
با عرش، ماه رسیدن به خانه دوست است.


می شود در فضای ملکوتی رمضان
تکثیر شد و به «نورٌ علی نور» رسید.

طعم آبی رمضان، آسمانی از عشق را برای
عاشقان طریقت به ارمغان می آورد.


در فصل نورانی رمضان، می شود به کانون روشنی
از نور رسید. در رمضان می توان در لابه لای گل های توحید، در
خانه همیشه روشن خورشید، در همه جای هستی، خدا را احساس کرد.

...و در رمضان، باید دل به دوست سپرد و مجذوب دوست شد.









ارسال شده در توسط محب مهدی





ماهِ مخصوصِ ارتباطِ دو طرفه خدا و بنده اش




اهل معرفت گفته اند که یک «قرآن نازل» داریم و یک «قرآن صاعد»؛

آن هم کلام است، این هم کلام است؛
آن کلام ربّ است با عبد، این کلام عبد است با ربّ؛


هر دو هم قرآن است.
بنابراین اصلاً این ماه اختصاص به این ردّ و بدل شدن
سخنان بین «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» دارد.

از آن طرف، قرآن نازل شده است و از این طرف هم قرآن
صاعد (بالا رونده) را داریم که عبارت است از آن راز و
نیازهایی که بندگان صالح خداوند و اولیای خاصّ حق،
به اذن ربّ، با او داشته و سخن گفته اند.



ارسال شده در توسط محب مهدی





پروردگارا! آدمی را به لغزش و خطا می شناسند و تو را به بخشش و عطا.
یاری ام کن و به خطاهایم مؤاخذه ام مفرما.

به لغزش و گناه خویش اعتراف می کنم و از آنچه انجام دادن آن، درخور
بنده ات نیست، عرق شرم بر پیشانی می افشانم،
تا توبه ام را پذیرا باشی؛ که تو پذیرنده توبه از بندگانی.

الهی! دنیا پر از رنج ها و مصیبت ها ست.
اگر تو مرا از خطر آفت ها و بلاها محافظت نکنی
چه کسی به یاری ام خواهد شتافت؟

آن که آفات بر سرش فروریزد، چه جای عزت برای او
ای آن که عزت برای توست و آنان که در پیشگاه تو، تسلیمند!



ارسال شده در توسط محب مهدی


*** لحظه های ناب عشق و نیایش ***

*** ویژه نامه روز سیزدهم ماه مبارک رمضان
***






دعاى روز سیزدهم ماه مبارک رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ طَهّرنی فیهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ
وصَبّرنی فیهِ على کائِناتِ الأقْدارِ
ووَفّقْنی فیهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ
بِعَوْنِکَ یا قُرّةَ عیْنِ المَساکین.

خدایا پاکیزه ام کن در این روز از چرک وکثافت
وشکیبائیم ده در آن به آنچه مقدر است شدنى ها
وتوفیقم ده در آن براى تقوى وهم نشینى با نیکان
به یاریت اى روشنى چشم مستمندان.

 





ارسال شده در توسط محب مهدی





تلاوت ترتیل جزء
سیزدهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید






ارسال شده در توسط محب مهدی



الهی! عاشقانه نامت را تکرار می‌کنم
و کمیلی‌ترین واژه‌‌هایم را در گوش گلدسته‌های قنوت می‌خوانم


و تو را در بلندترین ارتفاع عشق می‌یابم
که از بارش عنایت توست که بذرهای نیایش،
در شوره‌زار دلم جوانه می‌زند

و از طلوع نگاه توست
که غنچه‌های استغفارم شکوفا می‌شود...


الهی! قلبم در حصار زرق و برق دنیا زندانی است؛
یاریم کن تا آن را از محبت غیر تو پاک گردانم
و تنها به ذکرت مشغول باشم...


شیرینی و لطافت طاعت را چنان در وجودم قرار ده
که لحظه‌ای از فرمانت بیرون نروم؛


عبادتی نصیبم کن که سرشار از سرچشمه امید تو باشد؛
عبادتی از جنس عبادت برگزیدگانت...


دست را بر سینه سوزان و سراسر تمنایم مزن
و امیدم را به سیاهی ناامیدی مبدل مساز
که خود گفتی تو را بخوانم تا اجابتم کنی...


استجب لی یا مجیب الدعوة المشتاقین





ارسال شده در توسط محب مهدی


13-روزه ناقص


قال الباقر علیه السلام

لا صیام لمن عصى الامام و لا صیام لعبد ابق حتى یرجع
و لا صیام لامراة ناشزة حتى تتوب و لاصیام لولد عاق حتى یبر.


امام باقر علیه السلام فرمود:

روزه این افراد کامل نیست:
1 - کسى که امام (رهبر) را نافرمانى کند.
2 - بنده فرارى تا زمانى که برگردد.
3 - زنى که اطاعت‏ شوهر نکرده تا اینکه توبه کند.
4 - فرزندى که نافرمان شده تا اینکه فرمانبردار شود.


بحار الانوار ج 93، ص 295.





ارسال شده در توسط محب مهدی



روز سیزدهم: تقوی

دعای روز سیزدهم

خدایا در این روز مرا از پلیدی هوای نفس و گناهان پاک ساز و بر حوادث
خیر و شر صبر و تحمل عطا کن و بر پرهیزگاری و مصاحبت نیکوکاران
عالم موفق دار به یاری خود ای مایه شادی و اطمینان خاطر مسکینان.





تقوی چیست؟

از امام صادق علیه السلام در مورد تفسیر تقوی سؤال شد، حضرت فرمود:

«ان لا یفقدک الله حیث امرک و لا یراک حیث نهاک؛
تقوی آن است که خداوند تو را در جایی که امر فرموده
غایب و در جایی که نهی فرموده حاضر نبیند.» (1)


آثار و نتایج تقوی

1 - نزول رحمت:
قرآن کریم: «و لو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات
من السماء والارض؛ چنان که مردم آبادی‏ها همه ایمان و تقوا داشتند،
درهای رحمت آسمان و زمین را برای آن‏ها می‏گشودیم.» (2)


2 - خیر دنیا و آخرت:
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«من رزق التقی رزق خیر الدنیا والاخرة؛
هر کس را تقوا روزی شود خیر دنیا و آخرت نصیبش شده است.» (3)


3 - کرامت:
قرآن کریم: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم‏؛
گرامی‏ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.» (4)


4 - داروی امراض روحی:
علی علیه السلام:
«ان تقوی الله دواء قلوبکم؛
تقوا دوای دردهای روحی شماست.» (5)


5 - قبولی اعمال:
قرآن کریم: «انما یتقبل الله من المتقین‏؛
خداوند اعمال را از متقین می‏پذیرد.» (6)


6 - عزت:
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«من اراد ان یکون اعز الناس فلیتق الله؛
هر کس می‏خواهد عزیزترین مردم باشد، تقوا پیشه کند.» (7)



ارسال شده در توسط محب مهدی





معارفی از جزء سیزدهم قرآن کریم

اکثر ایمانها، آلوده به شرک است

وَ مَا یُؤْمِنُ أَکْثرَُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُم مُّشْرِکُونَ(106- یوسف علیه السلام)
اکثر آنها که ایمان مى‏آورند، ایمانشان آمیخته با شرک است و مشرک هستند.

مراد از این شرک آن شرک آشکار بت پرستان نیست؛ زیرا هیچ مومنی اهل پرستش بت نیست و بر آن سجده نمی کند؛ بلکه منظور، شرک پنهان است(1) که امام هادی علیه السلام در توصیف آن فرمود: الْإِشْرَاکُ فِی النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ عَلَى الْمِسْحِ الْأَسْوَدِ فِی اللَّیْلَةِ الْمُظْلِمَة(2)؛ نفوذ شرک در ضمیر مردم، پنهان‏تر از آنست که مورچه سیاهى در شب تیره و تار بر روى گلیم سیاهى راه برود. وقتى انسان در آن شرائط متوجه راه رفتن مورچه نشود قطعا از این شرکی که پنهان‏تر از آنست هم آگاه نخواهد شد.شرک آن است که انسان در اداره امور عالم به منشا اثری غیر از خداوند متعال عقیده پیدا کند و او را شریک خدا قرار دهد.(3) امام صادق علیه السلام در توضیح این آیه فرمود: شِرْکُ طَاعَةٍ وَ لَیْسَ شِرْکَ عِبَادَةٍ(4)؛ شرک در این آیه شرک در طاعت است؛ نه شرک در عبادت.(5)

دو روایت مهم در توضیح این مطلب

1. امام باقر علیه السلام فرمود: گناهانی که مومنین مرتکب می شوند همان شرک طاعت است زیرا با آن کارها، در حقیقت شیطان را اطاعت کرده اند پس در زمینه اطاعت، برای خدا شریک قائل شده اند.(6) در نتیجه می توان گفت که هر گناهی ریشه در شرک به خدا دارد. و این حکم به شرک در صورتیست که فرد متوجه نباشد که کار او تبعیت از شیطان است(7)؛ زیرا اگر این اطاعت را با آگاهی و از روی عمد انجام دهد کار او از مرحله شرک گذشته و به کفر می رسد.(8)

2. مالک بن عطیه می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم منظور از شرک اکثریت مومنین که در آیه آمده است چیست؟ امام فرمودند: مقصود مثل این حرفهایی است که گاهی انسان می گوید «اگر فلانى نبود من نابود می شدم»، «اگر فلان کس نبود من به فلان ناراحتى مبتلا مى‏شدم»، «اگر فلانى نبود خاندان من، اهل و عیالم از بین می رفتند». او با این اندیشه اشخاص را موثر در زندگى خود مى‏بیند و براى خدا در رازقیت و در تاثیر شریک قرار می دهد. عرض کردم: این چنین بگوید چطور؟ «اگر خداوند به وسیله فلانى بر من لطف و منت نمی گذاشت من نابود مى‏شدم» آیا باز هم اشکالى دارد؟ حضرت فرمود: اگر این گونه بگوید مانعى ندارد.(9) چون در این بینش خداوند متعال را مؤثر، مسبب، وسیله‏ ساز و دیگرى را وسیله می داند.

تغییر سرنوشت در گرو خواست و حرکت خود ملت هاست

إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیرُِّ مَا بِقَوْمٍ حَتىَ‏ یُغَیرُِّواْ مَا بِأَنفُسِهِم‏(11- رعد)
خداوند اوضاع هیچ ملتى را تغییر نمى‏دهد، مگر آنکه در خود دگرگونى ایجاد کنند.


این جمله یک قانون کلى و عمومى را بیان مى‏کند، قانونى سرنوشت ساز و حرکت آفرین و نیز هشدار دهنده! این قانون که یکى از پایه‏هاى اساسى جهان بینى و جامعه‏شناسى در اسلام است به ما مى‏گوید: مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کس در دست خود شما است و هر گونه تغییر و دگرگونى در خوشبختى و بدبختى اقوام در درجه اول به خود آنها برمی گردد. شانس و اقبال و مانند اینها همه بی اساس است و آن چیزی که پایه دارد این است که ملتى خود بخواهد سربلند و پیشرو باشد و یا به عکس، خودش تن به ذلت و شکست دهد، پس این اراده و خواست ملتها و تغییرات درونى آنهاست که آنها را مستحق لطف یا مستوجب عذاب الهی مى‏سازد.
به تعبیر دیگر: این اصل قرآنى که یکى از مهمترین برنامه‏هاى اجتماعى اسلام را بیان مى‏کند به ما مى‏گوید هر گونه تغییرات برونى متکى به تغییرات درونى ملتها و اقوام است و هر گونه پیروزى و شکستى که نصیب قومى شود از همین جا سرچشمه مى‏گیرد.(10)

ویژگی های حق گرایان از نظر قرآن

الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لَا یَنقُضُونَ الْمِیثَاقَ(20)وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یخَْشَوْنَ رَبهَُّمْ وَ یخََافُونَ سُوءَ الحِْسَابِ(21)وَ الَّذِینَ صَبرَُواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبهِِّمْ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِیَةً وَ یَدْرَءُونَ بِالحَْسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئکَ لهَُمْ عُقْبىَ الدَّارِ(22- رعد)

کسانی اند که به پیمان الهى وفا مى‏کنند و عهد را نمى‏شکنند و به پیوندهایى که پروردگار بدان امر فرموده پا برجا بوده و از خداى خویش مى‏ترسند و نگران بدى حساب هستند و نیز صبر مى‏کنند تا جلب رضایت پروردگار خویش نمایند. نماز را برپا داشته و از آنچه به آنها روزى شده، پنهان و آشکار انفاق مى‏کنند و به وسیله کارهاى پسندیده، اعمال زشت خود را از بین مى‏برند. ایشان کسانی اند که در جهان آخرت، عاقبت خوبى در انتظارشان است‏.

در این آیات به چند ویژگی مهم و برجسته کسانی که به واقع طرفدار حق هستند اشاره کرده و آنها را چنین توصیف می کند:

1. به عهد الهى وفا مى ‏کنند و آن عهد را نمى‏شکنند.(11) این عهد و میثاق دایره وسیعی دارد که تمام عهدهای فطری، عقلی و نقلی را در بر می گیرد.(12)

2. پیوندهایى را که خداوند امر به حف0آن کرده برقرار مى‏دارند. که چون مطلق است دلالت مى‏کند بر هر ارتباط و پیوندی که خدا به آن امر فرموده که از معروفترین مصادیق آن صله رحم است‏.(13)

3و4. نسبت به پروردگارشان، خشیت دارند و از بدى حساب در دادگاه قیامت مى‏ترسند.

فرق بین خشیت و خوف: خشیت تاثر در محدوده قلب است ولی خوف واکنش عملی برای خلاص شدن است هر چند که در دل متاثر نگشته و دچار هراس نشده باشد.(14)

5. در برابر تمام مشکلاتى که در مسیر اطاعت، ترک گناه، جهاد با دشمن و مبارزه با ظلم و فساد وجود دارد براى جلب خشنودى پروردگار صبر و استقامت می ورزند.

6. نماز را بر پا مى‏ دارند.

7. از آنچه به آنان روزى داده‏ایم در پنهان و آشکار انفاق مى‏ کنند.

8. بوسیله حسنات، سیئات را از میان مى‏برند. به این معنى که وقتی گناهی از آنها سر بزند، تنها به ندامت و استغفار، قناعت نمى‏کنند، بلکه عملا با انجام کار خیر و عمل به وظایف فوت شده در مقام جبران بر مى‏آیند. این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد که آنها بدى را با بدى تلافى نمیکنند(15)، بلکه سعى دارند با انجام نیکى در حق کسی که به آنها بدی کرده است او را وادار به تجدید نظر کنند.(16)


آدرس مهمی که همه به دنبال آنند

الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئنِ‏ُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئنِ‏ُّ الْقُلُوبُ(28- رعد)
کسانی اند که ایمان آورده اند و دل‏هایشان به یاد خدا آرام مى ‏گیرد. آگاه باشید! که دل‏ها فقط به یاد خدا آرام مى ‏گیرد.

آیه در وصف کسانی است که در آیه قبل آنها را «مَنْ أَنَابَ» نامید یعنی کسی که به سوی خدا بازگردد و رو به او کند.
آرامش و آسایش دو عنوان جدای از هم هستند که در بین انسانهای بیگانه با فرهنگ قرآن این دو به یک معنا و یا به جای هم گرفته می شوند. آسایش مفهومی مرتبط با جسم و تن دارد برخلاف آرامش که با روح و جان در ارتباط است.

گمشده بشر هر روز آرامش است و خود به تجربه فهمیده که وسایل آسایش برای او آرامش نمی آورد. بسیارند کسانی که مجهزترین زندگی و امکانات رفاهی روز دنیا را دارند؛ اما دریغ از ذره ای آرامش و راحتی جان؛ در عوض کم نیستند کسانی که با حداقل امکانات روزگار سپری می کنند و شور و نشاط و صفا و صمیمیت و از همه مهتر آرامش خاطر سراسر زندگی بیرون و وجود درونشان را لبریز کرده است.

راز این داستان کجاست؟ کلید حل این معما به دست کیست؟ قرآن کریم به این سوال مهم و بسیار کاربردی انسان پاسخ می دهد که هر کس به خدا رو کرد و به او ایمان آورد و برنامه او را در زندگی خود پیاده کرد یقین بداند که به آرامش واقعی خواهد رسید؛ آرامشی که محال است آن را بتوان در غیر این آدرس پیدا کرد.










  


ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >