بر رخ تو چشم تماشاى من
در رهت اى شاهد زیباىمن
شمع صفت سوخت سراپاىمن
اى سر من در هوس روى تو
بر سر نى رهسپر کوىتو
گر أرِنِى گوى به طور آمدم
خواستیم تا به حضورآمدم
بِاللّه اگر تشنه ام آبم تویى
بحر من و موج و حبابم تویى
تشنه به معراج شهودآمدم
بر لب دریاى وجودآمدم
آینه بشکست و رخ یارماند
اى عجب این دل شد و دلدارماند
نقش بشد جلوه نقّاش شد
سرّ هُوَ اللّه ز من فاش شد
برنامه های کنفرانس آیه های انتظاردر مسنجر ال فور آی
در هفته جاری - 25 آبان الی 1 آذربان ماه
شروع برنامه ها هر شب ساعت 22:15
شنبه 92/8/25
تلاوت سوره مبارکه ابراهیم آیات 34 الی 42- صفحه 260
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه ابراهیم
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای پارسا با موضوع
تفسیر قرآن به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای معمار با موضوع
پاسخ به شبهات وهابیون ( پاسخ به شبهاتی درباره امام حسین علیه السلام ) به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
یکشنبه 92/8/26
تلاوت سوره مبارکه ابراهیم آیات 43 الی 52 - صفحه 261
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه ابراهیم
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای شوشتری با موضوع
دانشنامه طب ائمه اطهار علیهم السلام به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام مهیار با موضوع
فوت و فن های موفقیت(هماهنگی کائنات) به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
دوشنبه 92/8/27
تلاوت سوره مبارکه حجر آیات 1 الی 15 - صفحه 262
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه حجر
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای شریفی با موضوع
زیبائی در کربلا به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجةالاسلام آقای زلال احکام با موضوع
بیان احکام شرعی و پاسخ به سوالات مربوطه به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
سه شنبه 92/8/28
تلاوت سوره مبارکه حجر آیات 16 الی 31- صفحه 263
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه حجر
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای جمالی فرد تحت عنوان
شناخت راه خدا (اخلاق مداری/اخلاق اجتماعی) به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای مهیار تحت عنوان
معرفی یک راه به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
چهارشنبه 92/8/29
تلاوت سوره مبارکه حجرآیات 32 الی 51- صفحه 264
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه حجر
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای محمدی تحت عنوان
تفسیر سوره مبارکه توبه به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای مبین تحت عنوان
ملاک ارزشها در قرآن(جهاد) به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
پنج شنبه 92/8/30
تلاوت سوره مبارکه حجرابراهیم آیات 52 الی 70- صفحه 265
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه حجر
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای .... با موضوع
...........به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای طاها با موضوع
.........به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
جمعه 92/9/1
تلاوت سوره مبارکه حجرآیات 71 الی 903- صفحه 266
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه حجر
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای شوشتری با موضوع
حقیقت درمناظره ای تاریخی بین شیعه و سنی به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای شریفی با موضوع
آشنایی با ده مهارت زندگی (راهکارهای اسلام برای مقابله با استرس) به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
لجه ای از بحر کلام نورانی سالار شهیدان
قال اباعبدالله الحسین علیه السلام
اَ یُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا
امام حسین علیه السلام می فرمایند:
اى مردم در خوبى ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصتها شتاب نمایید
و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکردهاید، به حساب نیاورید.
(بحارالأنوار، ج 75، ص 121)
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین
فرا رسیدن عاشورای حسینی , سالروز شهادت عاشقانه سید و سالار
شهیدانآقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام و هفتاد دو لاله گلگون کفنش را
بر حضرت ولی عصرعج الله تعالی فرجه شریف و شیعیان و عاشقان
و عزاداران حضرتش تسلیت و تعزیت عرض می کنیم
السلام علیک یا صریع الدمعة العبری.
السلام علیک یا مذیب الکبد الحری.
السلام علیک یا صریع العبره السابکة وقرین المصیبة الراتبه.
دیدگانت پر اشک، لبانت خشکیده،
سینه ات گداخته، قلبت شعلهور،
روحت پرتلاطم، لیکن مهار نفست برمشت.
سرود ایمان بر لب، نوای توحید در کام،
یاد خدا در دل، دستار پیامبر بر سر،
کهنهپیرهن امانت مادر بر تن، بزم اشکواره در پیش.
ای حسین، ای رازدار منزل وحی؛
غم سرای خیمه هایت، سوزش قلب زنانت،
گریهنوباوگانت، آه و سوز خواهرانت،
العطش از دخترانت، عالمی را اشک ریزان میکند!
ای حسین ای رهنمای راه ایمان،
ای حسین ای جرعه نوش جام یزدان،
کوفیانبد صفت، نامردمان بی مروت،
گران بی فتوت، حیا از مادرت زهرا س نکردند!
ای حسین جان ای خون یزدان!
واژگان در چکامة شور تو ناتوان،
شعر گویان در ستایش صبر تو حیران،
و ادیبان دربیان ایثار تو سرگردان.
یا حسین! نیایت به شهادت پذیری ات جان یافت،
زکریا(ع) به غم آمیخته بانامت ره جست،
فطرس به برکت گاهواره تو بال یافت.
گویی که در قربانگاه زمینِ
آرزوحاجیان قربانی به یاد تو کنند؛
و گویی احرام به تن داران
در سرزمین عرفات دنبال راه توروند
که تو فرزند مکه و بطحایی،
فرزند زمزم و صفایی، پور حل و منایی.
گرگان بیشة شهوت،
پارگان تنت را تن پاره کردند،
روبهان مرغزار حیله دعوتنامهها را به شمشیر باز کردند
و حرامیان بستر کفر دست پلید خویش را
برای بیعت بهسوی تو گشودند
که چه نیک فرمودی:
«ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السله والذله
و هیهات منا الذلة یابیاللّه ورسوله والمؤمنون وحجور طابت
وطهرت وانوف حمیة ونفوس ابیه من ان توثر طاعةاللئام علی مصارع الکرام
آگاه باشید که زنازاده ی پسر زنازاده، مرا بین دو چیز قرار داده است؛
کشته شدن یا تسلیم شدن با ذلت و خواری، لیکن ذلت از ما دور است،
خدا راضی نیست که ما ذلیلانه تسلیم شویم و پیغمبر خدا،مؤمنان
و دامن های پاک و پاکیزه ای که در آن پرورش یافته ایم
و آن مردانی که از تن دادن به زیربار ستم منزه اند، راضی نیستند
که ما اطاعت افراد پست را بر قتلگاه کریمان و بزرگواران برگزینیم
محمدبن طاوس، لهوف،ص 86
باغبان آمد سری بر باغ زد
شوربختی را نمک بر داغ زد
از جَنان تا رو به سوی باغ کرد
دشت را چون لاله ها پر داغ کرد
مادرش آمد برای دیدنش
دیدنش، بوییدنش، بوسیدنش
آمد اما طاقت دیدن نداشت
رفت و باغ خود به بلبل واگذاشت
بلبلی دلسوخته جان سوخته
آشیانش همچو بستان سوخته
کرد با شمعِ دل خود جستجو
خاک را با یاد گل می کرد بو
تاب دیگر در دل بلبل نبود
بوی گل می آمد اما گل نبود
ناگهان از زیر شاخ و برگ ها
آمد این آوا که این سویم بیا
آمد و زد شاخه ها را برکنار
تا که شد گمگشته ی او آشکار
یافت آن گل را ولی پرپر شده
پاره پاره پیکری بی سر شده
گل ولی از بس به خون آغشته بود
یاس بر لاله مبدل گشته بود
گفت آیا یوسف زهرا تویی؟
آنکه من می جویمش آیا تویی؟
ماند از یوسف به جا پیرهنی
از تو نه پیراهن است و نه تنی
ای همه گل ها به نزدت کم زخار
زخم تو چون داغ زینب بی شمار
پای تا سر غرق در خونی چرا؟
آفتاب من شفق گونی چرا؟
جای سالم از چه در این جسم نیست ؟
باقی از این جسم غیر از اسم نیست
گر چه سر تا پای تو بوسیدنی است
بهر من جایی برای بوسه نیست
ای که نامت جان به عیسی می دهد
قتلگاهت بوی زهرا می دهد
گریم و پرسی اگر از سرگذشت
در غمت ای تشنه آب از سر گذشت
آنچنان شد دیده ی من اشک ریز
کز غمم شد چشم دشمن اشک ریز
عاشقان را بعد از این آوازه نیست
در کتاب عاشقی شیرازه نیست
انسانی
ای زینت جوانان، ای زیباترین جوان...
چه خوش است از تو سرودن،
چه شیرین است نشستن و از تو گفتن و از تو شنودن.
در کربلا شراب عمرت را به جام حماسه ای ریختن
که با خون نگاشته شده و از آن پس کتاب ها از تو نوشتند.
در گرما گرم شیهه اسبان، نیزه انداختی و نیزه انداختند.
در چکاچک برنده و تیز شمشیرها، تیغ کشیدی و تیغ کشیدند
از هیبت تو صحرا سراسیمه فریاد برآورد،
چنان که گویی طوفانیدر صحرا وزیدن گرفته است.
اما فرو افتادی و افول کردی
و هیچ ستاره ای در افق نماند جز آنکه بر تو گریست
و همچنان اشکش سرازیر است.
تو به ظاهر به خط پایان نرسیدی اما
تا ابد همه سواران در پی نشانه مقصد، چشم به الگوی تو دارند.
سر تو به تیغ از تن جدا شد و سرهای یارانت را بریدند،
که دل کینه به ستم چیره است.
دریغا، آن سرهای بریده و خون چکان بر نیزه ها
نخل هایی سبز را می مانست که خرمای سرخ برآورده اند.
و دخترکان سوگوار که آه نفس هایشان شعله ور بود
و چنان می گریستند که اشک، گونه هایشان را می خراشید.
دل جاده ها بر حالشان می سوخت و چشم بیابان برایشان می گریست
و صلیب دیرهای صحرا به احترامشان خم می شد.
تا اینکه به دربار بیداد رسیدند و پرده ها فرو افتادند
و گمراهی غاصب جنایتکار هویدا شد.
چشم ما تا که به زخم بدنت گریان است
اشک ما گوهر رخشان یم عرفان است
به همان آیه که خواندی به سر نیزه قسم
خون پاک تو، حیات دگر قرآن است
دین ز خون بدنت جامه گلگون پوشید
گرچه در دامن صحرا بدنت عریان است
حوض کوثر شود از اشک محبان تو پر
ساقی اش دست خدای اَحد منّان است
هرکه را نیست به دل داغ تو، داغش به جگر
هر کجا نیست عزاخانه تو زندان است
کفن عاشق تو، پیرهن سینه زنی است
خاک زنجیرزنت، درد مرا درمان است
آب تا روز قیامت جگرش می سوزد
که تو خود خضر حیاتی و لبت عطشان است
اولین روضه جانسوز تو را خوانده خدا
اولین گریه کن تو پدر انسان است
حَیَوان بهر تو گریند، خدا می داند
منکر گریه به تو پست تر از حیوان است
چه به دوزخ ببرندش، چه به گلزار بهشت
چشم “میثم” به جراحات تنت گریان است
سازگار
سلام بر موسم عاشورا.
سلام بر غزلهای عاشقانه حسینی.
سلام بر سجاده های مرطوب گریه.
سلام بر ترکهای قلب حزن و اندوه. سلام بر سفینه بر ساحل نشسته.
و سلام بر شما که در قامت شمشیر و در هیبت نور به خیمه های
آه و گداز پیوسته اید و مهیّای کارزار شده اید.
سلام بر شما کربلاییان، تاسوعاییان و عاشوراییان؛
مقتل خوانیتان قبول درگه حق باد.
بخوانید این زیارت را، بگریید این زیارت را و فریاد کنید که این شرمساران
ابدی ننگتان باد. آن کدام آتش است که شما را بسوزاند تا رسوای جهنمیان شوید.
راه حسین، راه دل است و هرگاه عاشقی به دل توجه کند، او
را مییابد. آری، قبر او در دلِ دوستداران اوست.
سلام از راه دور و از نزدیک بَهرِ او بُوَد یکسان
بیاییم در مکتب انسان سازِ او، از اکسیر محبتش مس
وجودمان را طلای ناب و زر خالص گردانیم.
تو را ز باب حسینی بَرند جانب جنّت تو را که عاشق اویی، تو را که شیعه اویی
در راهِ خدا چو نیست شد هستِ حسین
شد عالم هستی همه پابست حسین