سه شنبه 92/8/14
تلاوت سوره مبارکه رعدآیات 1 الی 5- صفحه 249
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه رعد
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای جمالی فرد تحت عنوان
شناخت راه خدا (اخلاق مداری/اخلاق اجتماعی) به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای مهیار تحت عنوان
فوت و فن های موفقیت (مقابله با افکار منفی)به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
چهارشنبه 92/8/15
تلاوت سوره مبارکه رعد آیات 2 الی 13- صفحه 250
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه رعد
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای محمدی تحت عنوان
تفسیر سوره مبارکه توبه به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای مبین تحت عنوان
ملاک ارزشها در قرآن( ایمان مایه آرامش) به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
پنج شنبه 92/8/16
تلاوت سوره مبارکه رعد آیات 14 الی 18- صفحه 251
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه رعد
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای سابقون با موضوع
کلیدهای موفقیت در سبک زندگی اسلامی (بصیرت دینی) به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای طاها با موضوع
کییفیت وجود خداوند در روایات به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
جمعه 92/8/17
تلاوت سوره مبارکه رعد آیات 19 الی 28- صفحه 252
تفسیر آیاتی از سوره مبارکه رعد
1) سخنرانی حجة الاسلام آقای شریفی با موضوع
آشنایی با ده مهارت زندگی (راهکارهای اسلام برای مقابله با استرس) به مدت 40 دقیقه
2) سخنرانی حجة الاسلام آقای شوشتری با موضوع
حقیقت درمناظره ای تاریخی بین شیعه و سنی به مدت 40 دقیقه
زیارت عاشورا
لطفا نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را در خصوص برنامه های تالار،
در همین صفحه در بخش «ارسال پاسخ» بنویسید.
آنان که با مه آلوده ترین شبها پیمان بسته بودند،
آمدند تا آفتاب حقیقت را به تاریکی فرو افکنند.
تو آمدی؛ چون ماهی درخشان
که کهکشانی از ستاره ها را به همراه دارد.
آنان نمیدانستند که سپیده را نفرت تیرگی، کارگر نیست
و دستهای سبز بهار را رگبار زرد خزان، فرو ریختن نمیتواند.
معاشران حق، به آیه های آبی آسمان تکیه دارند
و جز به راستی زبان نمی گشایند.
همراه با چهار دلیل محکم
دست در دست فرزندان آبشار آمدی؛
با اطمینانی که تار و پودت را روشن میکرد.
آمدی؛ با چهار نشانه سبز، چهار دلیل محکم که نگاهشان،
خانه برانداز توفان جهل و سیاهی بود.
آمدی تا حقانیت خورشید را
در خواب آلوده ترین چشمها، بشارتی ابدی باشی.
روز برمیآید ، حتی در هجوم ابرهای بی خبری
و مژده آگاهی و رویش را با خود خواهد آورد.
پرده از چشمهای نجرانیان کنار رفت
پس هر کس با تو در مقام مجادله برآید، درباره عیسی
بعد از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی، بگو بیایید!
ما و شما با فرزندان و زنان خود به مباهله برخیزیم
تا دروغگویان و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.
عطر یقینت که در همه جا پیچید،
پرده های تردید از دیدگان بی خبر نجرانیان کنار رفت.
آنان دریافتند که تو نیز چون مسیح علیه السلام ،
پیام آور مهربان آئینه ای و بشارت دهنده رستگاری انسانها.
وضو بگیرم در حال روزه با تکبیر
کنم مباهله با دشمنان حی قدیر
زبان حق شوم و آیة مباهله را
به شأن فاطمه و شوهرش کنم تفسیر
ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه
به وصف اهل کسا از خدا شده تعبیر
محمد وعلی و فاطمه، حسین و حسن
که پنج در عددند و یکی چو حی قدیر
پی مباهله کردند روی در صحرا
یکی چو مهر فروزان چهار ماه منیر
فتاد چشم نصارا به آن خدارویان
که نور طلعتشان گشته بود عالم گیر
مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند
که نیست غیر هلاکت برایشان تقدیر
همه به خاک قدوم پیمبر افتادند
که ای ز جانب حق خلق را بشیر و نذیر
به حضرت تو نصاری تمام تسلیم اند
که تو بلند مقامی و ما تمام حقیر
هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی
که می کنند در این آیه حیله و تزویر
کنند فضل علی را به دشمنی انکار
خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر
چرا شدند فراری از این حقیقت محض
چرا به سلسلة نفس خود شدند اسیر
قسم به جان علی منکر مباهله را
خدای لعن نموده، پیمبرش تکفیر
گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید
کجا به تابش انوار آن کند تأثیر
فضائل علی از حد بود فزون چه زیان
که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر
علی کسی است که در جنگ بدر شد پیروز
خدا به جنگ احد می دهد به او شمشیر
علی است فاتح احزاب و فاتح خیبر
علی است تیرالهی به قلب خصم شریر
علی است بت شکن کعبه روی دوش رسول
علی به بیشة اسلام شد خروشان شیر
علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست
کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر
حدیث منزله چون آفتاب می تابد
به این دلیل علی بعد مصطفاست امیر
وصی احمد مرسل کسی بود “میثم”
که در تمام فضایل ورا نبود نظیر
سازگار
و اینک، سربازان اندیشه محمد صلى الله علیه وآله ،
همه خانواده و همه دار و ندار محمد صلى الله علیه وآله آمده اند.
آمدهاند تا گواه صدق او باشند؛ تا گواه باشند بر یقین محمد.
یقین، متاع بازار محمد صلى الله علیه وآله است.
چگونه است که این بازار مکاره الحاد
و این آزار جهل خودخواسته یهود،
با مشتى جهل، به جدال با ایمان آمده است
و چه حقیر است غیر از محمد و آلش
هر کسى و چه ضعیف است غیر از کلام محمد!
این جمع که مى آیند،
هر یک براى حقانیت جهانى کفایت مى کنند؛
هر یک خود، دلیل آفرینش جهانند و سکان کشتى زمین.
محمد صلى الله علیه وآله ؛
على علیه السلام ، فاطمه علیهاالسلام
و حسن علیه السلام و حسین علیه السلام ،
هر یک آیهاى از آیات پروردگارند.
ستاره هاى آسمان حقیقت
آبها در سرچشمه حیات،
سجده بر شما را آغاز کردند
و بادها از یمین و یسار مدینه،
نیستان اندیشه را به نوا در آوردند.
اى ستارههاى آسمان حقیقت!
چگونه فرشته مرگ، قصد شما کند
که مرگ و زندگى، بهانه شناخت شماست
و شما اثبات آیین محمد؟!
اما واى بر مردمى که از محمد امین،
براى صداقتش گواه مى خواهند
و از منادى توحید، براى رسالتش اعجاز.
با نفس خویش، به مباهله آمده ام
با نفس خویش به مباهله آمده ام.
گفته ام نام پنج بهار بى خزان را
با خود گواه مى برم.
گفته ام نام پنج جهان بى منتها،
پنج بى کران بزرگ را گواه مى برم.
مى خواهم با جهل و تجاهل نفسم به جهاد درآیم.
امروز، به نام محمد و على و فاطمه و حسن و حسین،
مى خواهم بر الحاد پنهان درونم پیروز شوم؛
مى خواهم به دین محمد، دوباره بنگرم
و بتى را که از خواسته هایم تراشیده ام، فرو بریزم.
مى خواهم گوساله سامرى عادت هایم را
در میدان مباهله با خود بسوزانم و به خودم ثابت کنم
که براى عشق ورزیدن به خالق هستى،
«عشق محمد بس است و آل محمد».
و مگر اهل حق را از رویارویى با دشمن باکى است؟!
مگر مى توان دل بسته حقیقت بود و بر شاخسار بلندش آویخت
و به دامان استوارش چنگ زد،
ولى در خطرها و مهلکه ها پاى سست نمود؟!
اهل حق را چه نسبت با ترس و هزیمت؛
که هرجا مجال بحث و جدال بود،
استوار و باصلابت، زبان به حقگویى
و دفاع از ایمان خویش مى گشایند و آنگاه که
دشمن کینه توز لجوجانه بر باطل خویش پاى مى فشرد،
به امر خداوند، مردانه او را به «مباهله»
و خداى را به داورى مى خوانند
تا هیمنه پوشالى باورهاى اهل باطل،
به چشم بر هم زدنى نابود شود... .
چیزى از طلوع خورشید نگذشته بود
و هنوز خورشید سوزان جزیره العرب،
گرماى خویش را بر خنکاى بامدادان مسلط نکرده بود؛
ولى همه اهل مدینه در بیرون شهر، نگران و امیدوار،
انتظار واقعه اى تازه را مى کشیدند.
آن سوتر، مسیحیان نجران نیز حاضر بودند؛
ولى نگرانى و دلهره در چهرههاشان موج مى زد،
از دیروز که پس از ساعتها بحثِ بزرگانشان با رسول خدا
صلى الله علیه وآله و قانع نشدن آنها،
ناچار به پیشنهاد مباهله حضرت تن دادند،
تا امروز، خواب برچشمانشان حرام شده بود،...
ناگهان مردى فریاد زد رسول خدا،
رسول خدا صلى الله علیه وآله مى آیند.
همه گردن کشیدند تا ببینند آن حضرت با چه هیئتى
و به همراه چه کسانى به مباهله آمده.
خبر به بزرگ مسیحیان، «ابوحارثه»، رسید؛
او نیز عصا زنان خود را به جلوى جمعیت رساند
و حیرتزده رسول خدا صلى الله علیه وآله را دید؛
در حالى که دست کودکى را در دست دارد
و کودکى خردسال نیز در آغوش اوست؛
آرام و باوقار، همراه جوانى نورانى در کنار
و زنى باوقار در پشت سر، پیش مى آید...
با شگفتى پرسید: اینان کیستند؟
کسى پاسخ داد: آن جوان، پسر عم و داماد اوست
و آن زن نیز فاطمه دختر او و عزیزترین مردم در نزد او؛
و آن دو کودک نیز فرزندان آنها هستند...
ابوحارثه بى درنگ گفت:
«چهره هایى را مى بینم که اگر از خدا بخواهند
کوهها را از جاى برکَنَد چنین خواهد کرد ؛
بترسید و با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد
رویارویی عده ای سایه نشین با ستارگان خلقت بود
سیطره توحید بر تثلیث، چیرگی معنویت نبوی بر وسوسه های
خنّاسان و اوهام شکّاکان، شکسته شدن هیبت منکران و خضوع باطل
در برابر حق، در روز مباهله ظهور یافت.
مباهله، شکوه عظمت و کبریایی خداوند در اثبات حقانیت
رسول اکرم صلی الله علیه و آله و درخشش نور الهی در
وجود پاک ترین و برترین انسان ها بود؛
همان کسانی که قرآن درباره آنان فرمود:
«خداوند می خواهد پلیدی و ناپاکی را از شما
اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد»
نگاهی به جایگاه فاطمه زهرا (س) در آیه مباهله از نظرگاه اهل سنت
.....مباهله اثبات حقانیت پیامبرو آل پیامبر صلوات الله علیهم.....
......ماجرای مباهله سندی زنده بر عظمت اهل بیت(ع)......
........مباهله پیامبر (ص) جلوه گاه حقانیت اسلام........
......بررسی تاریخی آیه مباهله و بازتابهای آن......
...........اعمال و دعاهای روز مباهله...........
..........آیه مباهله، سند افتخار شیعه..........
..............شرح آیه مباهله...............
روزی است که توحید آن گونه که خدا می خواست، جلوه گر شد
و نبوت با سندهایی از کتاب های آسمانی به اثبات رسید
و امامت با معرفی نفس رسول، کامل ترین جلوه خود را نشان داد.
این پیوستگی توحید و نبوت و امامت، اعتقاد شیعه است و
خط مستمری را تداعی می کند که ارتباط مستقیم بشر با
خدایش در هیچ زمانی قطع نمی شود.
از همین روست که شیعه، مباهله را روز خود می داند
و هرساله خاطره آن را گرامی می دارد.
مباهله، روز توحید و جشن نبوت و عید ولایت و برائت است
نمایان باشد و افتخار کنند که در چنین روزی، یکی از دلایل
ابدی حقانیت تشیع، با سند قرآنی آن در آیه مباهله
در آراستن سیمای ظاهری و ارتباط دادن آن روز با
اهل بیت علیهم السلام ، دستورهای زیر به ما داده شده است:
غسل که به نیت روز مباهله انجام می گیرد و در احادیث
پوشیدن لباس پاکیزه که دستور خاصی درباره آن داده شده است