اندک اندک جمع ها به هم پیوست.
نجواها به زمزمه های بلند بدل شد.
آن گاه، چشم ها فراتر از نگاه ها به چهره زیبا و
متبسّم پیامبر صلی الله علیه و آله دوخته شد.
سکوت... سکوتی در نهایت زیبایی، آسمان و زمین را در بر گرفت.
اینک، پیام آور خوبی ها بود و پیامی دیگر؛
پیامی که باعث شادمانی اهل دل و غمگینی نفاق پیشگان بود.
پیام پیام آور مهربانی به همه رسید.
اینک کائنات باید شاهد پیوند «امامت و نبوت» می شد؛
پیوندی که انوار آن، با گره خوردن دست ها در همدیگر، تمامی آسمان
و زمین را در برگرفت و ذره ذره هستی، شروع به
تسبیح ذات اقدس باری تعالی کردند.
اینک خداوند، آرمانی ترین اندیشه را به پیامبر خویش ارزانی داشته بود؛
اندیشه ای که در جهان خاکی، تحولی عظیم و در جهان افلاکی، ذوقی سلیم،
برای عبادت حضرت پرورگار به وجود می آورد.
گویی هنگام عاشقانگی ها بود؛ هنگام به
وجد آمدن تمامی سلول ها، با ذکر «یا علی».
فرمود: هر کسی را که من مولای اویم، علی مولای اوست؛
مولایی که شما را از بند خودپرستی ها آزاد خواهد کرد؛
«کیست مولا؟ آنکه آزادت کند».
هر دو دست، نشان عظمت همدیگر بودند؛
عظمتی که خداوند، آن را در ادیان دیگر بشارت داده بود؛
بشارت امامت و حکومت صالحین بر زمین!
بشارت فصلی که عدالت الهی را در نقطه نقطه زمین مستقر کند.
بشارت ولایت مولا امیر المؤمنین، عدل مجسم خداوند در زمین.
درود خداوند بر امین وحی الهی و کشتیبان نبوت، حضرت ختمی
مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و روح نماز،
مولای جوان مردان، حضرت علی مرتضی باد.
آحاد ملک چو سجده بر آدم کرد
بر نام علی و شوکت خاتم کرد
در روز غدیر خم نه تنها آدم
بر قامت مرتضی فلک سر خم کرد