سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار





خدایا! لب های تشنه ام را، دهان فرو بسته

به روی لقمه ام را، چشم و گوش از وسوسه گریخته ام را دریاب!

مرا از شراب مهر خود جرعه بنوشان،

مرا از مائده غفران خویش روزی ببخش

و چشم و گوشم را به تماشا و شنیدن جلوه ها و نغمه های وصل خود خرسند کن!

خدایا!‍ درهای فراوان نعمت را بیش از همیشه، به رویم باز کن!

راه های گسترده هدایت را نزدیک تر از گذشته، پیش پایم بگذار!

صدایم را دگرگونه تر بشنو! دعایم را کریمانه تر اجابت کن

و آرزوها و امیدهایم را رستگارتر رقم بزن!

خدایا! مرا از نو بساز! مرا ویران کن و دوباره پدید آور‍!

تا در این آغاز و تولد زیبا، معصومانه تر و عاشق تر،

تو را دریابم و پاک دامن تر، بندگی تو را از سر بگیرم!

در این شب ها و روزهای رو به راه عشق، در این لحظه های سر به آسمان،

در این ماه سجاده و بوسه شکر بر آستان تو،

مبادا نفس کم بیاورم، درد دل ها و حکایت دل گفتن ها را!


ویژه نامه روز پانزدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی





رمضان به نیمه رسید
و خواسته‌های پایان‌ناپذیر من کرانه نیافت
ماه نیایش و بخشش به نیمه رسید
و روزه‌دار با امیدهای بسیار به آستان معشوق خویش شتافت

آن که به شوق حق کام از طعام بسته
و به عبادت تو نشسته
در این نیمه‌ی ماه چنان به درگاه تو چشم دارد
که او را در شمار فروتنان نهی
و سعادت بندگی به سان آنان را به او دهی

امروز و در این نیمه‌ی راه
نیازی دیگر به پیشگاه بی‌نیازی‌ات آوردم
و زبان به زبونی گشودم
تا سینه‌ام فراخ سازی
و شنیدن و دیدن و پندپذیری از هر اندیشه‌ای را در دامم اندازی

هر که هراسید
و از کش و کوش زمانه ترسید
دژ بلند تو را پناه گزید
و هر که خوف و وحشتی او را فرا رسید
جان خود به کوشکِ تو کشید
مرا نیز در نگاه خویش گیر
و بر سر سفره‌ات سیرَم کن، سیر


ویژه نامه روز پانزدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار

 


ارسال شده در توسط محب مهدی




*?* لحظات ناب مناجات *?*

? ویژه نامه روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ?

 


تلاوت ترتیل جزء پانزدهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید


ویژه نامه روز پانزدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار

 



ارسال شده در توسط محب مهدی
    



خدایا! لب های تشنه ام را، دهان فرو بسته

به روی لقمه ام را، چشم و گوش از وسوسه گریخته ام را دریاب!

مرا از شراب مهر خود جرعه بنوشان،

مرا از مائده غفران خویش روزی ببخش

و چشم و گوشم را به تماشا و شنیدن جلوه ها و نغمه های وصل خود خرسند کن!

خدایا!‍ درهای فراوان نعمت را بیش از همیشه، به رویم باز کن!

راه های گسترده هدایت را نزدیک تر از گذشته، پیش پایم بگذار!

صدایم را دگرگونه تر بشنو! دعایم را کریمانه تر اجابت کن

و آرزوها و امیدهایم را رستگارتر رقم بزن!

خدایا! مرا از نو بساز! مرا ویران کن و دوباره پدید آور‍!

تا در این آغاز و تولد زیبا، معصومانه تر و عاشق تر،

تو را دریابم و پاک دامن تر، بندگی تو را از سر بگیرم!

در این شب ها و روزهای رو به راه عشق، در این لحظه های سر به آسمان،

در این ماه سجاده و بوسه شکر بر آستان تو،

مبادا نفس کم بیاورم، درد دل ها و حکایت دل گفتن ها را!



             

ارسال شده در توسط محب مهدی
rooze14.96.gif

شرح دعای روز چهاردهم توسط آیت الله مجتهدی









*دعای روز چهاردم ماه مبارک رمضان

«اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین»
خدایا مؤاخذه نکن مرا در این روز به لغزش‌ها و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگی‌ها و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات، ای عزت دهنده مسلمانان.

* شرح فرازهای دعا

آیت الله مجتهدی در شرح فراز «اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ » می‌گوید: خدایا من را به لغزش‌ها مؤاخذه نکن. گاهی آدم می‌لغزد و ایمانش ضعیف می‌شود و تقوایش از بین می‌رود. گناهان آدمی همان لغزش است و باید از خدا بخواهد که مؤاخذه نشود.
وی می‌افزاید: خدا در اثر گناه به غضب می‌آید و سیل و زلزله و بلایای طبیعی همه آثار گناه است. مردم را توجه نمی‌دهند که غالب این اتفاقات و تصادفات به علت انجام گناه است.

این استاد اخلاق ادامه می‌دهد: کسی که نماز اول وقت نمی‌خواند و اتومبیل خود را در جاده می‌راند، مورد نفرین نماز قرار می‌گیرد و تصادف می‌کند. نماز اول وقت انسان را نفرین می‌کند و می‌گوید «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی»
وی ادامه می‌دهد: اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا می‌کند و می‌گوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال می‌افتد.
آیت‌الله مجتهدی در ادامه اظهار می‌کند: اگر کسی با خدا باشد، هیچ کس نمی‌تواند علیه او توطئه کند، چون او خدا را دارد.

منظور از «اقاله» چیست

این استاد اخلاق در شرح فراز «واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ» می‌گوید: خدایا «اقاله» کن و گناهان ما را بیامرز. در دعای کمیل هم این لفظ است که خدایا لغزش‌های ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش. در مورد معامله نیز چنین لفظی در فقه وجود دارد. یعنی فروشنده و خریدار حق فسخ معامله را تا زمانی که با یکدیگر هستند، دارند. اما بعد از جدایی و بدون دلیل نیز اگر مشتری جنس را پس آورد، کاسب مستحب است آن را قبول کند. مثلاً شخصی یک ظرف ماست می‌‌خرد و به منزل می‌برد و متوجه می‌شود که پیش از وی ظرف ماست دیگری نیز خریداری شده است. در این حالت اگر ظرف ماست را به فروشنده باز گرداند، مستحب است وی آن را بپذیرد و پول آن را عیناً پس دهد.

تیر بلای خداوند حاصل گناهان انسان است


وی در تشریح عبارت «ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ» اظهار می‌کند: خدایا من را تیر بلا قرار مده. سیل و رانش زمین یعنی همان تیر! هواپیما در آسمان پرواز می‌کند و ناگاه روی ساختمانی فرود می‌آید و همه ساکنان آن از بین می‌روند. این غرض و تیر بلاست که حاصل گناه و خطاهای ماست.
این استاد حوزه علمیه می‌گوید: تمام پیش‌آمدهایی که می‌شود همه نتیجه گناهان ماست برای این گفته من مدرک وجود دارد و هم در قرآن آیه دارد و هم در این باره روایت و حدیث داریم.

وی با اشاره به آیه قرآن می‌گوید: «هر گرفتاری برای شما پیش می‌آید، دسترنج خودتان است.» هر چه بکاری همان را درو می‌کنی. از گندم، گندم و از جو، جو می‌روید.

وی ادامه می‌دهد: قرآن می‌فرماید: «خدا برنامه‌های مردم را عوض نمی‌کند، آنها را گرفتار بلا نمی‌کند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند»، مثل ماشین که انحراف به چپ پیدا کند، تصادف می‌کند، ما هم اگر انحراف به چپ داشته باشیم تصادف عذاب خدا می کنیم.
* عزتی که خدا برای مسلمین به ارمغان آورده است
این مجتهد فقید در شرح فراز پایانی دعای روز چهاردهم بیان می‌کند: در پایان دعا می‌گویم «بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین» به عزت خودت، این دعاها را درباره ما مستجاب کن! ای کسی که عزت مسلمین با توست. ببینید الآن مسلمین چه عزتی دارند! آمریکا غر می‌زند، مسلمانان مقابلش ایستاده‌اند و تمام دنیا بر علیه آن هستند.



ویژه نامه روز چهاردهم ماه رمضان درسایت آیه های انتظار



ارسال شده در توسط محب مهدی




معارفی از جزء چهاردهم قرآن

تنها گروهی که از رحمت خدا ناامیدند!

منابع اصلی هر چیز نزد خداست
وَ إِن مِّن شیَ‌ْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائنُهُ وَ مَا نُنزَِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ(21- حجر)


هیچ چیز در جهان وجود ندارد، مگر آنکه منابع آن نزد ماست‌ و ما آن را جز به اندازه معین نازل نمی‌کنیم.
بنا بر این آیه چنان نیست که قدرت خداوند محدود باشد، بلکه منبع و مخزن و سرچشمه همه چیز نزد اوست، و او توانایی بر ایجاد هر مقدار در هر زمان را دارد، ولی همه چیز این عالم حساب دارد و ارزاق و روزی‌ها نیز به مقدار حساب شده‌ای از طرف خدا نازل می‌گردد.(1)

یک داستان جالب و درس آموز


روزی معاویه لعنة الله علیه در توجیه ظلم و زراندوزی خود و ساکت کردن اعتراض‌های مردمی دست به تحریف معنوی قرآن زد و گفت: مردم! مگر شما حقانیت کتاب خدا را قبول ندارید؟ گفتند: بله قبول داریم. گفت: پس این آیه را در آن بخوانید که فرمود وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. بعد ادامه داد: مگر شما حق بودن این آیه را قبول ندارید؟ گفتند: بله قبول داریم. گفت: پس چرا به دارایی من معترضید؟
منظور معاویه از این حرف این بود که بر اساس این آیه خدا به شما آن مقدار داده و به من هم این قدر عنایت کرده است؛ شما که مسلمانید و قرآن را قبول دارید پس چرا به زر اندوزی و ثروت من اعتراض می‌کنید و از فقر خود گله مندید؟

این حیله و تفسیر به رای معاویه کارگر افتاد و مردم ساکت شدند. او سرخوش از این نیرنگ کارساز خود بود که ناگهان «احنف» از بین جمعیت قد علم کرد و گفت: معاویه! ما آیه را قبول داریم و در آن سخنی نیست. دعوای ما با تو هم بر سر خزائن الهی و مقدار نزول بر خلایق نیست؛ اعتراض ما به تو برای آن دسته ارزاقی است که خدا از خزانه غیبش برای ما نازل کرد و تو ظالمانه آن‌ها را غصب کرده و در انبارهایت ذخیره کردی. در برابر این سخن اعتراض آمیز و کوبنده احنف، معاویه که دیگر حرفی برای گفتن نداشت؛ ساکت شد.(2)

کسانی که شیطان کاری با آن‌ها ندارد و کسانی که زیر سلطه اویند

قَالَ رَبّ‌ِ بمَِا أَغْوَیْتَنیِ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فیِ الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنهَُّمْ أَجْمَعِینَ(39)إِلَّا عِبَادَکَ مِنهُْمُ الْمُخْلَصِینَ(40)قَالَ هذَا صِرَاطٌ عَلیَ‌َّ مُسْتَقِیمٌ(41)إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیهِْمْ سُلْطَنٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ(42- حجر)

ابلیس به خدا عرض کرد: پروردگارا حال که مرا [به دلیل سجده نکردنم بر آدم از رحمتت دور و] به کیفر گمراهی محکوم کردی من نیز برای آنکه بشر را گمراه کنم فساد را در نظرش زیبا جلوه داده و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت؛ مگر آن بندگانی که خالص شده تو هستند. خدا فرمود: این سنت و راه راستی است بر عهده‌ی من‌ که تو هیچ‌گونه تسلط و قدرتی بر بندگان من نداری مگر گمراهانی که شخصاً بخواهند از تو پیروی کنند. از این آیات چند مطلب فهمیده می‌شود:

اول اینکه مُخلَصین در مقامی به سر می‌برند که شیطان چون در آن راه ندارد امکان وسوسه و گمراه کردن آن‌ها نیز برایش وجود ندارد.
دوم اینکه تمام انسان‌ها بندگان خدا و تحت حمایت او از گزند شیطان در امانند هر چند دچار وسوسه‌های اغواگرانه شیطان می‌شوند اما این‌طور نیست که او کاملاً دستش باز باشد و هر کاری که خواست بکند؛ نهایت کاری که او می‌تواند بکند وسوسه و دعوت است.
سوم اینکه اگر کسی شخصاً و به سوء اختیار خود به دنبال شیطان افتاد و از او پیروی کرد شیطان به او افسار زده و بر او تسلط می‌یابد.(3)

مخلَصین چه کسانی هستند؟


مخلصین کسانی هستند که ابتدا ایشان خود را برای خدا خالص کردند آنگاه خدا هم آنان را برای خود خالص گردانید؛ یعنی غیر خدا کسی در آن‌ها سهم و نصیبی ندارد و در دل‌هایشان محلی که غیر خدا در آن منزل کند باقی نمانده است و آنان جز به خدا به چیز دیگری اشتغال ندارند و هر چه هم که شیطان از کیدها و وسوسه‌های خود را در دل آنان بیفکند همان وساوس سبب یاد خدا می‌شوند و همان‌ها که دیگران را از خدا دور می‌سازد ایشان را به خدا نزدیک می‌کند.(4)

تنها گروهی که از رحمت پروردگار نا امیدند

وَ مَن یَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ(56- حجر)


چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش ناامید می‌شود؟!

آیه چنین می‌فهماند که یأس از رحمت پروردگار ویژگی خاص گمراهان است.(5) زیرا گمراهان، خدا را به درستی نشناخته‌اند و پی به قدرت بی‌پایانش نبرده‌اند؛ خدایی که از ذره‌ای خاک، انسانی چنین شگرف می‌آفریند و از نطفه‌ای ناچیز، فرزندی برومند به وجود می‌آورد؛ درخت خشکیده خرما به فرمانش به بار می‌نشیند و آتش سوزانی را به گلستانی تبدیل می‌کند، چه کسی می‌تواند در قدرت چنین پروردگاری شک کند یا از رحمت او مأیوس گردد؟!(6)

اگر خدا نمی‌خواست ما این کار را نمی‌کردیم!!

وَ قَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شیَ‌ْءٍ نحَّْنُ وَ لَا ءَابَاؤُنَا (35- نحل)


مشرکان گفتند: اگر خدا می‌خواست، نه ما و نه پدرانمان کسی را جز او بندگی نمی‌کردیم.
این سخن اندیشمندان ضد دینی در برابر دعوت به یکتاپرستی و دین داری بود که بر زبان می‌راندند. در یک تقسیم بندی کلی مشرکان در مقام توجیه اعمال ضد دینی که انجام می‌دادند به دو گروه عمده تقسیم می‌شدند: یکی توده درس نخوانده و عادی آن‌ها بود که در دفاع از عقاید و اعمال خود به تقلید از نیاکان و سنت‌های باستانی تمسک می‌جستند.(7) دسته دوم علما و اندیشمندان آن‌ها بودند که به گمان خود با این منطق و استدلال علمی از بت پرستی و سایر انحرافات عملی و عقیدتی رایج در بینشان دفاع می‌کردند.

آن‌ها می‌گفتند: اگر خدا راضی به این کارها و باورهای ما نبود با قدرتی که دارد جلوی ما را می‌گرفت و ما را از آن‌ها باز می‌داشت اما همین‌که مانع ما نشده و ما آزادانه به آن مشغولیم این خود بهترین دلیل است بر اینکه خداوند از اعمال و عقاید ما رضایت کامل دارد و این امور جایز است. این شبهه که از آن برای تایید هر انحراف در هر زمانی استفاده می‌شود امروز هم با ادبیات روز در بین عده‌ای رواج دارد و منتشر می‌شود.

پاسخ به این شبهه


این سخن وقتی درست است که تنها اراده تکوینی خدا در عالم جریان داشته باشد و بس که اگر چیزی را خواست در همان لحظه ایجاد شود(8) و اگر نخواست در همان لحظه نیست و نابود گردد. خداوند دو اراده دارد؛ اراده تشریعی و اراده تکوینی. آنان که به دام این شبهه عمداً یا سهوا گرفتار شده‌اند از اراده تشریعی یا همان خواست در پس قانون خدا غفلت کرده‌اند.

خدا با قانونی که وضع کرده و آن را توسط فرستادگانش به مردم ابلاغ کرده است از مردم خواسته تا عقاید صحیح و اعمال صالح داشته باشند و از همین طریق به آن‌ها اجازه نداده که در مسیر انحراف افتاده و راه هلاکت را طی کنند(9) و به اراده تکوینی دست آن‌ها را باز گشته تا با اختیار خود راه درست را از نادرست برگزیده و در آن حرکت کنند.

پس خداوند آن‌ها را منع کرده ولی با بیان قانون؛ نه با زور و سلب اختیار و اگر انتظار دارند که خدا دست هر تبهکار و فکر هر منحرفی را به اجبار گرفته و به راه راست هدایت کند بدانند که هر چند این کار ممکن است اما چون با فلسفه تکامل اختیاری انسان ناسازگار است خدا این کار را نخواهد کرد.(10)

دلیل قرآنی تقیه‌ای که عقل انسان به آن حکم می‌کند

مَن کَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئنِ‌ُّ بِالْایمَانِ وَ لَاکِن مَّن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(106- نحل)


هر کس پس از ایمانش، به خدا کافر شود جزایش دوزخ است؛ جز کسی که تحت فشار واقع‌ شده ولی دلش به ایمان محکم است. آری کسانی که سینه خود را برای قبول کفر گشوده‌اند، بدانند که خشم پروردگار شامل حال آنهاست و برای ایشان عذاب بزرگی خواهد بود.

این آیه شریفه در واقع به دو گروه از کسانی اشاره می‌کند که بعد از پذیرش اسلام راه کفر را پیش می‌گیرند. گروه اول کسانی‌اند که در چنگال دشمنان بی‌منطق گرفتار می‌شوند و تحت فشار، شکنجه و یا تهدید آن‌ها از اسلام اعلام بیزاری و نسبت به کفر اعلام وفاداری می‌کنند؛ در حالی که آنچه می‌گویند تنها با زبان است و قلبشان مالامال از ایمان می‌باشد. این گروه مسلماً مورد عفوند؛ بلکه اصلاً گناهی از آن‌ها سر نزده است.

گروه دوم کسانی هستند که به راستی دریچه‌های قلب خود را به روی کفر و بی ایمانی می‌گشایند و مسیر عقیدتی خود را به کلی عوض می‌کنند، این‌ها هم گرفتار غضب خدا و عذاب عظیم او می‌شوند.(11)

دو نکته

1. این آیه دلیل قرآنی همان « تقیه» ای است که برای حفظ جان و ذخیره کردن نیروها برای خدمت بیشتر در راه خدا در اسلام مجاز شناخته شده است.(12)
2. در اسلام مرتد دارای احکام سنگینی است که در این آیه شریفه با عبارت‌های «غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ» و «لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» به آن اشاره شده است. حکم مرتد زن با مرد و نیز مرتد ملی و فطری با هم یکسان نیست که برای اطلاع بیشتر از جزئیات این احکام لازم است تا به کتاب‌های فقهی مراجعه شود.

 

 

ویژه نامه روز چهاردهم ماه رمضان درسایت آیه های انتظار

 

 




ارسال شده در توسط محب مهدی



ای خجستگی زمان !
ای شکوه لحظه ها !

ای رمضان بزرگ!
سراغت را از گنجشکها گرفتم و گفتند که می آیی.


حالت را از بنجره برسیدم و باسخ داد که بر می گردی .
در کنار گلدان یادت کردم و غنچه ها شکفتند .

در آینه ، جست وجویت کردم و تمام قد ،لبخند زد .
بر سجاده نامت را بردم و تسبیح به رقص آمد .


در باغ ، صدایت زدم و درختها تعظیم کردند .
این تکاپوها به جبران عظمت اذان معطری است
که هر سحر ، خانه ها را با خداپیوند می دهند.

این ارادت ها همه برای تو بودند
و به احترام طراوت لحظه های افطارت .


این شوقها در پاسخ مهرورزی های مهربانی است
در شبهای بزرگ بارش نور و وحی و محبت.

شبهایی که ترتیل دوست داشتن های آن بالا نشین نزدیک ،
همه را بی خویش می سازد .


این زمزمه ها مقدمه نجوای "یا رب یارب"
دلسوختگانی است که در شب های " قدر" به بامداد دیدار چشم می دوزند .

تو ماه مهربان خدایی
که باز هم به خانه هایمان آمده ای .


خوش آمدی !
تنهایی ام را دیدی و آمدی
تا با تو بگویم طاقت یک لحظه دوری ات را ندارم.

تا بپرسم آیا دوری تو تاوان آن صبحی است که به گلها سلام نکردم
و یا آن شبی که بی وضو به ماه ، چشم دوختم؟


ای مهمان عزیز این دلهای پر از امید !
اینک خویش را به من نزدیک کن بی آنکه شرمنده ام سازی

و دستی بر موهایم بکش بی آنکه
اشک شوقم را از گونه هایم بزدایی .


آمین ای رمضان مبارک و عزیز !

 





ارسال شده در توسط محب مهدی



دوش که به سینه‌ی فراخ آسمان نگریستم
و چشم به چشمک‌های اختران دوختم
در آن میانه، ماه را دیدم
که چونان گویی سفید در آسمان پهنه‌ور می‌درخشید
و بر زمین نور می‌پاشید

دیدم که مهتاب همه‌ی بسیط خاک را روشن کرده
و بر راه پیش روی من تابیده است
دیدم که اگر چشم خود نیک بگشایم
و خود با لغزش در راه نیایم
او راه را به من نموده است
دیدم که اگر دیده از راه خویش برنگیرم
و هدایت‌های او را بپذیرم
راهم روشن است و رخشان و به مقصد توانم رسید

ماه‌آفرینا !
اگر پایم لرزید
و این بنده به مقصد نرسید
مرا سزا مده
و اگر گامم استوار نبود، بار کیفر بر دوش خسته‌ام منه
من را از خطا برَهان
و از لغزش بگریزان

یک ماهِ چهارده‌شَبه، چنان بر بستر زمین نور می‌ریزد
که همگان راه خویش می‌یابند
و یاوه نمی‌شوند
و در پرتو تابش آن از آفات می‌رهند
رحمت بی‌پایان تو با این بشر سردرگم چه می‌کند!
و دستش را تا کجا می‌گیرد!
مرا در بوته‌ی آزمون و آسیب مگداز
مباد که سرافکنده شوم
و شرمسار گردم

پروردگارا !
ای که امت اسلام را جامه‌ی ارج و ارز پوشانده‌ای!
و پیروان این آیین را حرمت نهاده‌ای
ما را نیز در شمار عزیزان خویش بر شمار




ارسال شده در توسط محب مهدی




یارا!

تمامت عمرم غفلت بود و حسرت و حرمان!

و ره آوردش:

دورى از رحمت تو،
اى خداى رحمان.

اینک که باز آمده‏ ام،
مرا از درگاهت مران و به حق مقربان بارگاهت،

دل و جانم به نور عترت و قرآن، زنده گردان.


 



ارسال شده در توسط محب مهدی




نماز و روزه و افطار عشق است
سحر خوردن کنار یار عشق است

نه یکبار از کنار خیمه گاهش
گذشتن بل هزاران بار عشق است


شنیدم هاتفی در اسمان گفت
غم دل گر خورد غمخوار عشق است

بیا مهدی که بی تو روزه سخت است
ضیافتخانه با دلدار عشق است


گلستان جهان همراه خار است
گل نرگس بود بی خار عشق است

خدایا جان ما گردان فدایش
شهادت در بر سردار عشق است


نه یک تن بل هزاران تن فدایش
فداییّش به روی دار عشق است

دل و مهدی دل و دوری هجران
گل زهرا ییم دیدار عشق است


دلم وصل تو جانا ارزو داشت
ولی شد فاصله بسیار عشق است

بیا در ماه روزه یاریم کن
کنارت مهدیا افطار عشق است






ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >