ای بنده بیا ساکن میخانه ما باش
ما شمع تو گردیم وتو پروانه ما باش
تا چند خوری باده ز پیمانه اغیار
پیمان بشکن طالب پیمانه ما باش
از عشق مجازی نشود کام تو حاصل
از عشق بتان بگذر و دیوانه ما باش
بیگانه شو از دیده که نادیده ببینی
بیزار تو از دیده بیگانه ما باش
باز است در رحمت ما رحم به خود کن
در دام نیفتاده بیا دانه ما باش
این کهنه خرابات چرا می کنی آباد؟
بگذر تو ز آبادی و ویرانه ما باش
یک عمر شدی خانه به دوش هوس و آز
یک ماه بیا معتکف خانه ما باش
هر در که زدی دست رد آمد بهجوابت
پس منتظر پاسخ جانانه ما باش
ژولیده مشو ریزه خور سفره اغیار
خدایاپرنده ی کوچک وجودم،
چگونه شکر وسعت آسمان تو گوید
و پاهای خرد و خسته ام،
چگونه جاده ی بی انتهای ثنای تو گوید
چگونه شکر تو گویم که سراپای وجودم
غرق در نعمت های توست
تویی که مرا به زینت ایمان آراسته ای
و در خیمه ی لطفت منزل داده ای
تویی که گردنبند ناگسستی منت هایم را
بر گردنم آویخته ای
خدایا!تشنگی عمیق من و باران مداوم و بی حد و حصر تو
مرا از اقامت در زیر خیمه ی شکرت بازداشته است
و دست یاری هر لحظه ی تو
در نشیب و فراز صخره های صعب زندگی
مرا از اندیشه ی پرتگاه های ناسپاسی واگذاشته است...
الهی!از خود ناامیدم،
از رحمت خود امیدوارم کن
الهی!به جرم خویش درمانده ام،
لطف خویش را در کارم کن
الهی!دردم دوا تو دانی،
مراحل قبل از نزول عذاب
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلیَ أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ (42) فَلَوْ لَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا
تَضرََّعُواْ وَ لَاکِن قَسَتْ قُلُوبهُُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَنُ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ (43) فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا
عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شیَْءٍ حَتیَّ إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ(44- انعام)
هر چند عذابهایی که خداوند در اثر کفر و نافرمانی مردم بر سر آنها نازل میکند به صورت دفعی
و آنی است؛ اما مقدماتی دارد که پس از طی آنها عذاب واقع میشود. این بخش از آیات به این بحث
پرداخته و قانون خدا را قدم به قدم شرح میدهد.
گام اول گرفتار کردن به سختیها و ناملایمات زندگی است به این منظور که افراد با گرفتار
شدن در این فشارها از غیر خدا دل کنده و رو به او کنند و او را بخوانند «فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ
الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ»؛ اما اینها چنان سنگدل و فریفته شیطان شدهاند که این فشارها و شکهای
حیات بخش هم نمیتواند روح مرده آنها را زنده کند.
گام بعدی سرازیر کردن نعمتهای آسمانی و زمینی و زیر زمینی به سوی اینهاست تا برای موفقیتهای
خود در عرصههای مختلف صنعتی، کشاورزی، فضایی و اتمی جشنها بگیرند و بر خود ببالند و بر دیگران
مباهات کنند. اما آنها با این نعمتها هم بیدار نشدند.
گام آخر: در حالی که اینها غرق در شادیاند و دیگر دلیلی برای کفرشان ندارند؛ ناگهان عذاب ما
نازل شده و بساط آنها را جمع میکند. (10).
جبران گذشته، شرط اساسی در توبه
کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلیَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنکُمْ سُوءَ ا بجَِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ
رَّحِیمٌ (54- انعام).
در جمله اول میفرماید: پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده است در جمله دوم که در
حقیقت توضیح و تفسیر رحمت الهی است، با تعبیری محبت آمیز چنین میگوید: هر کس از شما کاری از روی
جهالت انجام دهد، سپس توبه کند و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است.
منظور از «جهالت» در اینگونه موارد، همان غلبه و طغیان شهوت است که انسان نه از روی دشمنی
با حق، بلکه به خاطر غلبه هوی و هوس آن چنان میشود که فروغ عقل و کنترل شهوت را از دست میدهد؛
چنین کسی با اینکه عالم به گناه و حرام است اما چون علمش تحتالشعاع هوی و هوس قرار گرفته،
به آن «جهل»اطلاق میگردد. مسلماً چنین کسی در برابر گناه خود مسئول است؛ اما چون از روی عداوت
و دشمنی نبوده،سعی و کوشش میکند تا آن را اصلاح و جبران کند. (11).
احترام واجب نیست ولی بی احترامی هم نکنید
وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَیرِْ عِلْمٍ .
خداوند متعال در این آیه مؤمنان را به رعایت یک اصل مهم سفارش میکند و آن اینکه مبادا به مقدسات
کسانی که با شما هم عقیده نیستند بی احترامی کنید که آنها نیز معتقدات شما را مورد اهانت قرار میدهند.
نکته اول اینکه منع آیه در مورد اهانت به مقدسات طرف مقابل است نه آنکه خواسته باشد هر گونه
بحث علمی و به چالش کشیدن منطقی عقاید طرف مقابل را ممنوع کند. (12).
نکته دوم اینکه معنای آیه احترام گذاشتن به مقدسات طرف مقابل نیست بلکه پیام آیه پرهیز از هر
کاری است که اهانت تلقی شود.
معارفی از جزء هفتم قرآن کریم
دشمنترین مردم با مؤمنینلَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشرَْکُواْ (82- مائده)
گر چه خطاب در این آیه متوجه شخص رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است، لیکنآیه شریفه در مقام بیان قانون و ضابطهای کلی برای عموم جامعه اسلامی است (1)؛آن قانون همیشه جاری این است که در بین سه گروه مشرک، یهودی و مسیحی،رابطه مسیحیان با اسلام از نظر پذیرش و احترام به قوانین مسلمین بهتر از دوگروه دیگر بوده است. آنچه تاریخ همواره از جانب یهود و مشرکین شاهد آن بوده،سرسختی در پذیرش، بغض و کینه و خیانتی است که آنها در برابر اسلام رواداشتهاند. (2) البته این بدان معنا نیست که تمام یهودیان و یا مشرکین اینگونه اند.
آنچه در جهان امروز رخ میدهد نیز شاهد و گواه محکمی بر صدق این آیه است زیرابر کسی پوشیده نیست که در حال حاضر هم دشمن درجه یک اسلام و مسلمین یهود وصهیونیست بینالملل است؛ یهودی که شبانه روز در تلاش برای ضربه زدن بهاسلام با هدف محو آن از چیزی فروگذار نیست.سوال: این سرسختی در دشمنی راصهیونیستِ امروز، نسبت به کدام دسته از مسلمانان اعمال میکند؟ مسلمانان تابعحکام عرب یا مسلمانانی شعارشان شعار حسین بن علی علیهالسلام است؟ فراموشنشود که آیه، ایمان کسانی را تأیید میکند که در این تقابل، مورد خشم و عداوتیهود و مشرکین هستند.
صحنه سازی برای امتحان
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشیَْءٍ مِّنَ الصَّیْدِ تَنَالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِمَاحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنیخََافُهُ بِالْغَیْبِ فَمَنِ اعْتَدَی بَعْدَ ذَالِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ(94- مائده)
ای اهل ایمان! بیتردید خدا شما را به چیزی از شکار حیوانات در حالی که مُحرمهستید آزمایش میکند، آن هم با شکاری که به آسانی در دسترس و تیررس شماست تاخدا کسی را که در نهان از او میترسد معلوم و مشخص نماید و هر که پس از این ازحدود الهی تجاوز کند برای او عذابی دردناک است.
«بلاء» به معنای امتحان و آزمایش است و معنای خوف بالغیب این است که انساناز عذابهای دردناک اخروی با اینکه به وسیله حواس ظاهریاش نمیتواند آنها رادرک کند، بترسد آن هم به این دلیل که خدای متعال انسان را از آنها بر حذر داشتهاست.
اراده الهی بر این تعلق گرفته که انسان موجودی مختار باشد و مدام بر سر دوراهیانتخاب قرار گیرد؛ «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْن» (3) که اگر با حسن استفاده از نعمت اختیارراه صحیح را به صورت غیر اجباری برگزید، پلههای کمال و ترقی را یکی پس ازدیگری طی کند و به مقام قرب الهی که هدف اوست نائل شود و اگر با سوء اختیارکج راهه را انتخاب کرد، به عواقب ناگوار راهی که خود آزادانه برگزید گرفتارآید.
این کش و قوسهای درونی که هر روز با آن دست و پنجه نرم میکنیم؛ همانآزمونهای الهی هستند که عدهای در آن شاکرند و قبول و عدهای کفورند و مردود؛«إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» (4) آنگاه به قبول شدگان وعده بهشت ورحمت داد و بر مردود شدگان آن وعید دوزخ و شدت. (5).
فراگیرترین آزمونی که خداوند متعال مدام آن را برگزار میکند آزمون عملی است کهدر آن ابتدا زمینه امتحان را فراهم میکند. به عنوان مثال وقتی که حاجیان در احرامرا از شکار منع میکند به آهوان دستور میدهد که از بلندیهای مکه و سینه کوهپایین بیایند و آنقدر نزدیک شوند که این منع شدگان بتوانند به راحتی آنها را با نیزهو یا حتی با دست شکار کنند. یعنی از یک طرف منع میکند و از طرفی دیگر همانمنع شده را میآورد در تیررس و دسترس ایشان قرار میدهد تا عیار ایمان مردمعیان شود.
این آیه نشان میدهد که خداوند متعال برای هر امر و نهیی بساط آزمون آن را همفراهم میکند. اگر فرمود به نامحرم نگاه نکنید از آن طرف چند نامحرم بزک کرده راطوری مسیر میدهد که از مقابل چشم این جوان عبور کنند و او در جلسه امتحانقرار گیرد.
آنان که خود از ایمان دورند و دیگران را هم نهی میکنند
وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ وَ إِن یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ (26- انعام).
همیشه در کنار چشمه یا در مسیر آب روان معارف الهی عدهای پیدا میشوند که نه خود مینوشند و نه اجازه میدهند دیگران بهرهای برده و سیراب شوند. قرآن از اینعده که در همیشه تاریخ بوده و خواهند بود با این تعبیر یاد میکند که «هُمْ یَنْهَوْنَعَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ»؛ آنان دیگران را [از توجه به قرآن و پیروی از رسول خدا [ص]بازمیدارند و خود نیز از آن دور میشوند.
اما اینها چه کسانی هستند و چه ویژگیهایی دارند سوالات مهمی است که آیه قبل بهآنها پاسخ داده است. آیه قبل میفرماید: اینان کسانیاند که در اثر کفر و لجاجتی کهبه خرج دادهاند پردهای از غفلت بر دلهایشان افکندهاند که دیگر حق را نمیفهمند ونیز گوشهایشان چنان در برابر حق سنگین شده که آن را نمیشنوند. (6) اینانروشنترین دلیل را هم قبول نمیکنند و از پذیرش آن سر باز میزنند بارزترینمشخصه این گروه برخوردشان با معارف دینی است که میگویند اینها همه فسون وفسانه است.
بی خبر از اینکه هر کس با حق در افتد تیشه بر ریشه خود زده، و سرانجام طبقسنت ثابت آفرینش، چهره حق از پشت ابرها نمایان میگردد و با جاذبهای که داردپیروز خواهد شد و باطل همانند کفهای بی ارزش روی آب نابود میگردد، بنا براین تلاش و فعالیت آنها به شکست خودشان منتهی خواهد شد و جز خود را هلاکنمیکنند؛ هر چند آنان قدرت درک این حقیقت را ندارند «وَ إِنْ یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ مایَشْعُرُونَ».(7).این افراد را باید شناخت و تا آنجا که ممکن است از آنها فاصلهگرفت چرا که سخن رفته رفته بر دل اثر گذاشته و آثارش را در رفتار نمایانمیکند.
پاسخ خدا: اگر برگردند باز گناه خواهند کردلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُُواْ عَنْهُ وَ إِنهَُّمْلَکَاذِبُونَ (28- انعام).
آیه در مورد کسانی است که دنیا با سرسختی تمام نه تنها خود ایمان نیاورند بلکهمانع ایمان آوری دیگران نیز میشدند. این عده همین که در قیامت، وقوع عذاب راحتمی میبینند به عجز و لابه میافتند و مدام حسرت میخورند و تقاضای بازگشتدارند تا جبران مافات کنند. (8).
هر چند تقاضای اینها امر محالی است زیرا با قیام قیامت، بساط این جهان برچیدهشده (9) و پشت سری نمانده تا بشود کسی را به آن برگرداند. اما به فرض محال کهچنین بازگشتی هم ممکن باشد اما خداوند پاسخ منفی به خواسته آنها میدهد ومیفرماید: یقیناً اینها دروغ میگویند و به فرض محال هم که ما اینها را برگردانیمباز هم همان خواهند بود که هستند.
روز هفتم: نماز
دعای روز هفتم
خدایا مرا در این روز به روزه و اقامه نماز یاری کن و از لغزشها
و گناهان دور ساز و ذکر دائم که تمام روز به یاد تو باشم نصیبم فرما ،
به حق توفیق بخشی خود ای راهنمای گمراهان عالم.
اهمیت نماز
1 - مقدم بر اعمال:
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
«اولین چیزی که روز قیامت در اعمال بنده مورد توجه قرار میگیرد، نماز اوست.» (1)
2 - وسیله تقرب:
حضرت علی علیه السلام:
«الصلوة قربان کل تقی; نماز وسیله تقرب هر پرهیزکاری است.»
(2)
3 - بهترین اعمال:
حضرت علی علیه السلام:
«شما را به نماز وحفظ آن سفارش میکنم، بدرستی که
بهترین اعمال نماز است.» (3)
4 - سنگر مبارزه با شیطان:
حضرت علی علیه السلام:
«نماز سنگری استبرای در امان ماندن از نفوذ شیطان.» (4)
5 - مانع ضد ارزشها:
قرآن کریم:
«ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛
نماز اهلش را از هر کار زشت باز میدارد»(5)
آثار ترک و سبک شمردن نماز
1 - جهنمی شدن:
قرآن کریم: «سؤال میکنند چه چیزی شما را جهنمی کرد؟
گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.» (6)
2 - محرومیت از الطاف الهی:
قال تعالی: «وای بر نمازگزارانی که دل از یاد خدا غافل دارند.» (7)
3 - دوری از رسول خدا:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«کسی که نمازش را سبک بشمارد از من نیست.» (8)
4 - محرومیت از شفاعت پیامبر:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:
«کسی که نماز واجب را از وقت آن به تاخیر اندازد،
در قیامت شفاعت من به او نمیرسد.» (9)
شرح دعای روز هفتم در بیان آیت الله مجتهدی(ره)؛ نماز با بی حالی و کسالت؛ چرا؟
دعای روز هفتم:
اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ
بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّین[1]
ای خدا مرا در این روز بر روزه و اقامه نماز یاری کن و از لغزشها و گناهان دور ساز و ذکر دایم
نصیبم فرما، به حق توفیق بخشی خود، ای رهنمای گمراهان عالم.
اللَّهُمَّ أَعِنِّی فِیهِ عَلَی صِیَامِهِ وَ قِیَامِهِ
خدایا در ماه رمضان برای روزه و شب زنده داری کمکم کن ؛ اگر خدا کمکت کند ؛ گرسنگی را نمی فهمی ؛
خستگی عبادت را نمی فهمی ؛دعای ابوحمزه و دعای افتتاح ... می خوانی و اصلا متوجه خستگی
نمی شوی، چون خدا کمکت می کند .
*دعای ابوحمزه را در قنوت می خواندند
سال ها قبل در قم واعظی بود به نام میرزا محمد تقی اشراقی؛ ایشان به قدری در فن خطابه قوی بودند
که تا زنده بود، مرحوم آقای فلسفی به قم دعوت نمی شد، آدم ملائی بود و صدای رسایی هم داشت؛
طوری که بدون بلندگو در صحن حرم همه صدای او را می شنیدند. مرقد ایشان هم در حرم
حضرت معصومه(س) پایین پای مرحوم موسس حوزه، آیت الله حائری یزدی(ره) است.
مرحوم اشراقی از قول پدر(مرحوم ارباب) این طور نقل می کردند: سحر ماه رمضان به حرم
امیر المومنین(علیه السلام) مشرف شدم و مشاهده کردم؛ عده ای در قنوت نماز وتر دعای ابوحمزه
ثمالی را از حفظ می خوانند و اشک می ریزند؛وقتی تعداد ایشان را شمردم دیدم هفتاد نفر هستند!
ایشان چه مردمی بود ه اند؛ اما ما چگونه دعا ونماز میخوانیم؛ چرا با بی حالی و کسالت نماز می خوانیم؟!
وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ
خدایا در ماه رمضان از لغزش گناه حفظم کن ؛ توفیق بده در ماه رمضان گناه نکنم؛ اعضاء و جوارحم
هم روزه داشته باشد در حدیث وارد شده است:
«اِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُکَ وَ بَصَرُکَ وَ شَعْرُکَ وَ جِلْدُکَ.... » [2] باید گوش و چشم و..اعضاء و جوارحت
روزه دار باشند.
*ذکر زبانی توام با غفلت، مصیبت و بدبختی است
وَ ارْزُقْنِی فِیهِ ذِکْرَکَ بِدَوَامِهِ
خدایا در این ماه رمضان روزی کن همیشه به یاد تو باشم، ذکر شامل ذکر زبانی هم می شود؛ البته اگر
دل به یاد خدا باشد زبان هم ذکر می گوید؛ اما اگر زبان ذکر خدا بگوید و دل غافل از او باشد،
این چنین ذکری مصیبت و بدبختی است.
*همه موجودات ذکر خدا را می کنند
در روایت وارد شده است که اگر حیوانات هم یاد خدا نکنند به دام صیادان خواهند افتاد ؛ هیچ
پرنده ای به دام صیاد نمی افتد، مگر زمانی که از یاد خدا غافل شود [3] ؛ حیوانات هم ذکر دارند
« وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ » [4]
شعر:
گر تو را از غیب چشمی باز شد* با تو ذرات جهان هم راز شد
نطق خاک و نطق آب و نطق گل * هست محسوس حواس اهل دل [5]
حتی در و دیوار هم ذکر دارند ؛ حتی در روایت آمده است که هنگام سحر که خروس بانگ می زند و تو
را برای نماز بیدار می کند لذا به خروس دشنام ندهید [6]
شعر:
کم ز خروسی مباش مشت پری بیش نیست * از سر شب تا به سحر ذکر خدا می کند [7]
*از خدا درخواست توفیق کنیم
بِتَوْفِیقِکَ یَا هَادِیَ الْمُضِلِّین
خدایا در ماه رمضان این توفیق را بده که همیشه به یاد تو باشم و ای راهنمای گمراهان.
انجام این اعمال توفیق می خواهد؛ لذا از خداوند درخواست توفیق میکنیم
شعر:
توفیق، رفیقی ست که به هر کس ندهندش* هرگز پر طاوس به کرکس ندهندش [8]
ای شنواترین (برداشتی از دعای افتتاح)
معبودا، تو را می ستایم، سپاس می نهم و در سایه احسانت راه می جویم.
رحیما، گاهِ عفو و بخشایش، مهربان ترین مهربانانی و
گاه عقاب و انتقام، سخت ترین کیفردهنده.
تو در بزرگی و کبریایی بزرگ ترینی. خدایا، امرم نمودی
که تو را بخوانم و دست نیاز به سویت دراز کنم.
پس ای شنواترین، سپاسم را بشنو،
ندایم را پاسخ گو و از لغزشم درگذر.
مهم است که تغذیهی سالمی داشته باشید
زمان افطار بسیار مهم است.
مواد غذایی سالم را در الویت برنامهی غذاییتان
قرار دهید. لطفاً شیرینیجات را از خود دور کنید.
خودتان که میدانید منظورمان چیست؟
همان زولبیا و بامیههای شیرین و چرب.
خوردن زیاد مواد غذایی شیرین برای افطار شما را
سیر نخواهد کرد و بدن را به هم خواهد ریخت.
توجه داشته باشید که سر افطار لازم نیست غذای سنگین بخورید.
می دانیم که روزها بلند است و گرسنگی اذیت می کند.
اما خوردن غذای زیاد و سنگین بعد از ساعتها گرسنگی، بدن
را بهم میریزد و علاوه بر این باعث ایجاد اختلالاتی در خواب میشود.
حتماً به فکر تأمین ویتامینهای بدنتان باشید.
از مصرف میوه، سبزیجات و به ویژه قندهای آرام
(دیر جذب) مثل غلات و نان کامل غافل نشوید.
باز هم تاکید می کنیم از وعدهی سحری چشم پوشی نکنید.
غلات کامل را در این وعده نیز بگنجانید و تغذیهی درست و سالمی داشته باشید.