سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار


مراحل قبل از نزول عذاب


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلیَ أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ (42) فَلَوْ لَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا

تَضرََّعُواْ وَ لَاکِن قَسَتْ قُلُوبهُُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَنُ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ (43) فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا

عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلّ‌ِ شیَ‌ْءٍ حَتیَّ إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ(44- انعام)



هر چند عذاب‌هایی که خداوند در اثر کفر و نافرمانی مردم بر سر آن‌ها نازل می‌کند به صورت دفعی

و آنی است؛ اما مقدماتی دارد که پس از طی آن‌ها عذاب واقع می‌شود. این بخش از آیات به این بحث

پرداخته و قانون خدا را قدم به قدم شرح می‌دهد.



گام اول گرفتار کردن به سختی‌ها و ناملایمات زندگی است به این منظور که افراد با گرفتار

شدن در این فشارها از غیر خدا دل کنده و رو به او کنند و او را بخوانند «فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ

الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ»؛ اما این‌ها چنان سنگدل و فریفته شیطان شده‌اند که این فشارها و شک‌های

حیات بخش هم نمی‌تواند روح مرده آن‌ها را زنده کند.


گام بعدی سرازیر کردن نعمت‌های آسمانی و زمینی و زیر زمینی به سوی این‌هاست تا برای موفقیت‌های

خود در عرصه‌های مختلف صنعتی، کشاورزی، فضایی و اتمی جشن‌ها بگیرند و بر خود ببالند و بر دیگران

مباهات کنند. اما آن‌ها با این نعمت‌ها هم بیدار نشدند.

گام آخر: در حالی که این‌ها غرق در شادی‌اند و دیگر دلیلی برای کفرشان ندارند؛ ناگهان عذاب ما

نازل شده و بساط آن‌ها را جمع می‌کند. (10).


جبران گذشته، شرط اساسی در توبه


کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلیَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنکُمْ سُوءَ ا بجَِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ

رَّحِیمٌ (54- انعام).

در جمله اول می‌فرماید: پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده است در جمله دوم که در

حقیقت توضیح و تفسیر رحمت الهی است، با تعبیری محبت آمیز چنین می‌گوید: هر کس از شما کاری از روی

جهالت انجام دهد، سپس توبه کند و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است.

منظور از «جهالت» در این‌گونه موارد، همان غلبه و طغیان شهوت است که انسان نه از روی دشمنی

با حق، بلکه به خاطر غلبه هوی و هوس آن چنان می‌شود که فروغ عقل و کنترل شهوت را از دست می‌دهد؛

چنین کسی با اینکه عالم به گناه و حرام است اما چون علمش تحت‌الشعاع هوی و هوس قرار گرفته،

به آن «جهل»اطلاق می‌گردد. مسلماً چنین کسی در برابر گناه خود مسئول است؛ اما چون از روی عداوت

و دشمنی نبوده،سعی و کوشش می‌کند تا آن را اصلاح و جبران کند. (11).



احترام واجب نیست ولی بی احترامی هم نکنید


وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَیرِْ عِلْمٍ .

خداوند متعال در این آیه مؤمنان را به رعایت یک اصل مهم سفارش می‌کند و آن اینکه مبادا به مقدسات

کسانی که با شما هم عقیده نیستند بی احترامی کنید که آن‌ها نیز معتقدات شما را مورد اهانت قرار می‌دهند.

نکته اول اینکه منع آیه در مورد اهانت به مقدسات طرف مقابل است نه آنکه خواسته باشد هر گونه

بحث علمی و به چالش کشیدن منطقی عقاید طرف مقابل را ممنوع کند. (12).

نکته دوم اینکه معنای آیه احترام گذاشتن به مقدسات طرف مقابل نیست بلکه پیام آیه پرهیز از هر

کاری است که اهانت تلقی شود.





ارسال شده در توسط محب مهدی