سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار






داغداری خورشید توس

امروز، رواق ها بوی غم گرفته اند. کاینات، هم صدا با صحن، سینه می زنند.

مفاتیح ها، غربتْ خوان نگاهی از ضریح توانَد.


زخم ها از جلوی چشمان تاریخ می گذرند.

به خاطراتِ زهرآگین شب نفرین! به دست های آلوده شورش لعنت!


امروز، تقویم ها با دیده های پرسوگ، برای دل ها آتش می سرایند.

ای گوشه نشین غریب توس! ما گریه می کنیم برای تنهایی خراسانی ات.


هر چه هست، به مرحمت همین اشک هاست که

سیاهی ها به آیین سپیدی درمی آیند.به لطف این

مراثی ست که دل ازهر چه غبار گناه، خانه تکانی می شود.


امروز و در این عزا، قلب هر کدام از دوستدارانت، زیارت نامه ای

است که در مشهد تو معطر می شود.


چند دفتر پر از ناگفته هاست که تنها در محضر تو خوانده می شود؛

با سوز. گریه ها از سمت بارانی سقاخانه ات می آیند.


سجاده ها از روشن ترین راز شبانه ات می گویند که «وصال» را می خواندی.

تو رفته ای و ما زخم هایی را که بر پیکره قصیده «دعبل»

افتاده است، بازخوانی می کنیم.


قطرات اشک، پیکی می شود به سوی آستانت.

همه ما تشنه جرعه ای عنایتیم.


و من دلم را به پابوسی آستانت، مژده داده ام، تا برود نگاه کند

وقتی که زائران، هنگام نماز، آستین بالا می زنند، چگونه حوض

با خوش بویی اذان حرمت، وضو می گیرد.


برود نگاه کند که شیفتگان کوی معرفت آمده اند و دل ها

را روانه کرده اند قسمت بالای سر.

برای این دل، شاید فرصتی باشد که پیرو آن سپید شود.


السلام علیک یا امام الرئوف!

سلام بر تو که مهربانی هایت از شمار زائران انبوهت بسیار بیشتر است.


امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.

ما و او ـ هر دو ـ داغدار خورشیدی هستیم که غروب می کند.


سلام بر تو ای خورشید تابان خراسان که تمام

انگورها، مرثیه خوان واپسین لحظات توانَد.


محمد کاظم بدرالدین




ارسال شده در توسط محب مهدی

 






خوش آمدی، میهمان غریب من!




سلام، میهمان غریب من! خوش آمدی! صفای قدمت!

خاک رو سیاهم را به بهشت قدم هایت آبرو بخشیدی.
 

سال هاست که چشم انتظار آمدنت هستم.

سال هاست، که چشم به راه مدینه دوخته ام.


ضامن آهو! فدای قدم هایت؛

منّت نهادی و پا بر چشم هایم گذاشتی!

چشم های بی فروغ توس را روشنی بخشیدی،

آقا! هر چند، این دیار میزبان خوبی برای حضور آسمانی ات نیست!...
 

هر چند، خاک من برایت غریبه است و بوی مدینه را نمی دهد،

با این حال، آغوش توس، برای رئوف اهل بیت بازِ باز است!
 

توس، هیچ گاه، میهمانی چون تو نداشته است، هیچ گاه، میزبان

وسعت بی نهایتی چون «ثامن الائمه» نبود.
 

آقا! خاک مرا، به عطر حضورت، معطّر ساختی! غریبی نکن!
 
از وقتی که خاک توس، مزار بهشت وجودت شد، قداست

یافت، از غریبی درآمد و شهره تاریخ شد.
 

حالا هر کس که دلش می گیرد، به خراسان سفر می کند.

از وقتی که گنبد طلای تو زینت توس شده است،

آفتاب، هر صبح، از آسمان خراسان طلوع می کند.


از وقتی که من ـ توس ـ میزبان ضامن آهو شده ام،

پناه گاه دل های شکسته لقب گرفته ام.


توس با حضور تو، قبله دل ها شده است. حالا دیگر مرا هم در شمار

سرزمین های معروف، نام می برند!


لقب قبله هشتم را گرفته ام. حالا دیگر من هم برای خودم برو بیایی دارم.

زایران قبله هشتم، کمتر از زایران کعبه نیستند.


آب سقّاخانه ات، کم از چشمه زمزم نیست!

میهمان عزیز من! میهمان غریب من!


غریبی نکن، که توس، بی حضور تو غریب بود و اینک،

تو ای غریب الغربا!


آشنای هر دلی و مراد هر مرید و نیاز هر سایل.

تو ثامن الحججی و تو میهمان عزیز منی!

خدیجه پنجی




ارسال شده در توسط محب مهدی

 







بادهای وفادار، امشب گریه می کنند



هان، ای رضا علیه السلام ! بگیر و بنوش. این جام شوکران،

مُزدِ ولیعهدی توست. انگورهای فاجعه، این بار شرابی دیگرگونه آفریده اند.


مام آسمان، فرزند جگر سوخته خویش را به نام، می خواند؛

پاسخی باید داد. کهکشان آغوش گشوده است.


کدام مظلومیّت از این وسیع تر؟ گناه بزرگ بخشیده نخواهد شد؛

این که خلیفه خداوند را، ولیعهد ابلیس دانستند.


غربت را ای مردم! چگونه معنا می کنید؟ چه کسی خواهد فهمید

که ستاره ای دور افتاده از کهکشان خویش، در تاریکیِ مطلقِ

شبی جان کاه، چگونه جامِ تلخ را نوشیده است!


جاده بازگشت به کهکشان، از عمقِ زهرآگین ترین خوشه های انگور می گذرد.

آه! که این کهکشان، چه جاده جگر سوزی دارد؟!


دیشب چگونه شبی بود؟ اینک که سپیده کاذب برآمده است؛

پسی آیا زین پس، هرگز سپیده ای سر خواهد زد، وقتی که

آفتاب را به خاک سپرده ایم؟


اندیشه های سرگردان، سرم را به یغما می برند. اینک، من

تنها مانده ام در هجومِ سوارانی که از من می گذرند و

نیمه شبان، به سمت خانه ای می تازند که چراغش همواره روشن بوده است.


مردِ منتظر را حس می کنم و کوله باری که بر دوش گرفته است.

جاده ای مفروش از ستارگان، پیش پایش گسترده می شود.
 


بنوش مولا! وقتِ رفتن است، که هجرتی این گونه، تقدی

ر دیرین پدران و فرزندان توست.این واپسین نفس ها را پنجره ای بگشا،


مولای من! که اینک، تمام بادهای مدینه، با شتاب به سویت می وزند،

تا برای آخرین بار، عطرِ همیشه را از چهره مولای خویش برگیرند.


می وزند، تا خنکایی باشند بر جگری که می سوزد و شرحه شرحه می شود.

می وزند، تا پیکری غریب را بر دوشِ خویش تشییع کنند.


خوب گوش کنید! بادهای وفادار، امشب ناله می کنند.

این واپسین لحظه ها را پنجره ای بگشا، مولای من!

بادهای مدینه، خاطرات کهن را در سرت می آشوبند.


اینک، طعم زهرِ «جعده» را بر جگر پاره پاره

حسن مجتبی علیه السلام ، خوب می فهمی.

خیانت، چه هُرمِ سوزانی دارد!


شبِ کوفه، این بار از خراسان بر آمده است و بار دیگر،

مردی دیگر در محاصره کوفیانِ همیشه.


این جام، آبِ انگور نیست؛ اینک این تیغِ مذابِ

ابن ملجم است که در این جام ریخته اند.


آب انگور نیست؛ دشنه پسرِ «ذی الجوشن» است

که در دستان مأمون زاده شده است.


آب انگور نیست؛ خرمای زهرآلودِ زندانِ هارون الرشید است.

این سنّتِ دیرینی است؛ تا مدینه باشد، کوفه ای نیز خواهد بود.


اینک اگر نیک بنگری، خواهی دید چشمانِ خیسِ زمین

را و پنجره ای که هم چنان گشود مانده است.


مردی لبخند می زند، گاهِ هجرتِ موعود است؛

چشم ها را می بندد و نوری که آرام و کشیده،

از پنجره به سمت کهکشان جاری می شود.

مهدی میچانی فراهانی



ارسال شده در توسط محب مهدی







ای امام رئوف!



سلام بر تو ای عصمت هشتم!

کوچه های توس، هنوز بوی عطرآگین تو را

می دهد و آوای غریب ملایک هنوز در طواف

حریم کبریایی ات به گوش می رسند.


نسیمی که از سمت ضریح تو می آید، زخم های ما را التیام

می بخشد و جوانه های شکفته در زمین را نوازش می کند.


مولا! موج دریای مهر تو، ما را به اوج می برد و ما را

در دریای دوستی تو به این سو و آن سو می کشد.


ای رضای حق و حقیقت، گل بوستان توحید، روح بیداری در تن زمین!

طنین صدای تو بود که پژواک توحید و رستگاری

را در کمال رسایی، بر دل دشت ها و کوه ها نوشت

و شرط ایمان و معنا را به همه گوشزد کرد.


نام تو، برکت جای جای زمین است. از نگاهت، بوی عشق

می تراود و خورشید، با بوسه بر بارگاهت، روز را آغاز

می کند و نور و گرما به جهانیان می بخشد.


مولا! اینک این روح ماست که در صحن و سرای نگاه تو،

از سقاخانه لطفت سیراب می شود. این شکوه آینه های

حرم توست که ما را به سمت نور هدایت می کند.


ای امام رئوف، ای امام غریب!

ما را از قرب خویش مران و از باران

رحمت مدام خویش بی نصیب مگردان.

حمزه کریم خانی





ارسال شده در توسط محب مهدی

 




****عروج آسمانی****

ویژه نامه رحلت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله





ارسال شده در توسط محب مهدی

 






جرعه ای نور
 

قال رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ:


شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ، وَ شَرُّ مِنْ ذلِکَ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیا غَیْرِهِ.


رسول خدا که درود خداوند بر او و آلش باد فرموده اند:


بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او

آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد.


من لا یحضره الفقیه : ج 4، ص 353، ح 5762




ارسال شده در توسط محب مهدی

 







سـالروز رحلت شهـادت گـونـه آخـرین فـرستـاده خدای سـرمـد 


پیامبر رحمت و رافت,خاتم الانبیاء والمرسلین,حبیب اله العالمین


طیب قلـوب المـومنین ، پیـامبـر اعظـم حضـرت محمد مصطفی


صلـوات الله علیه و آلـه و سلـم بر مسلمین جهـان تسلیت بـاد




ارسال شده در توسط محب مهدی

 







به حرمت حضور فاطمه علیهاالسلام ، آرام، در خانه را می‏کوبی؛

این بار صدای در زدن ملک الموت، آهنگی دیگر دارد.


به میهمانی رسول آمده ‏ای؛ آمده‏ ای تا او را به معراج ابدی ببری.

کمی درنگ کن؛ اینکه با تو سخن می‏گوید،

امین آسمان‏ها و زمین، جبرئیل است.


می‏دانم که برای تو نیز دشوار است تا زیر باران

اشک‏های فاطمه علیهاالسلام ، جان نبی را بستانی.


می‏دانم که تو نیز سر به زیر افکنده‏ای تا چشمانت

هم‏سو با غم چشمان زهرای اطهر علیهاالسلام نباشد؛


اما گویا چاره‏ای نیست و زمان پر کشیدن

محمد صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله فرا رسیده است.


برادرم. ملک الموت! می‏خواهی از کجا آغاز کنی؟

تمامی وجود رسول اللّه‏ در راه حق ذوب شده است،


چشمانش، نور خدا را در معراج دیده،

زبانش با خدا سخن گفته و کلام او بر آن جاری بوده،


قلبش، محل نزول کتاب خدا بوده و پاهایش،

راه‏های آسمانی را بهتر از مسیرهای زمینی پیموده است.


آه چه دشوار است تاب آوردن این لحظه اندوهناک!

آیا می‏دانی بعد از او، با فاطمه عزیزش چه خواهند کرد؟


می‏دانی این در را که تو بی ‏اذن زهرا علیهاالسلام از آن عبور نکردی،

به آتش جهل و کینه خواهند سوزاند


و دستان علی مرتضی علیه السلام را که با دستان رسول صلی‏ الله‏ علیه ‏و‏آله ،

انس دیرینه داشت، به بند خواهند کشانید؟


آیا می‏دانی پس از رسول خدا، بر پاره‏های تن او چه خواهد گذشت؟

می‏دانی که چگونه قامت رعنای فاطمه را به خمیدگی می‏نشانند

و جایگاه بوسه ‏های رسول را به کبودی می‏نمایند؟


کوچه ‏های مدینه، پس از این برای من هم غریب می‏شود

و اهل بیت رسول اکرم صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله از آن هم غریب‏ تر!


نگاه کن که چگونه فاطمه علیهاالسلام با تمام دلتنگی‏ هایش سر به زیر افکنده

تا تو در تلاقی چشم‏هایش، در کارَت درنگ نکنی!


برخیز و جان عزیزترین و مقرب‏ترین بنده خدا را بستان!

روح محمد صلی ‏الله‏ علیه ‏و‏آله از ازل، آسمانی بود؛

این چند صباح را هم که بر زمین هبوط کرد، برای هدایت خلق بود و بس!

نزهت بادی




ارسال شده در توسط محب مهدی

 






ماتم گرفت حال و هوای مدینه را


پوشید کعبه رخت عزای مدینه را



خاکم به سر که دست اجل تیشه بر گرفت


وز پا فکند نخل رسای مدینه را



رکن علی شکست ز فقدان مصطفی


در برگرفت خاک، صفای مدینه را



زین غم که در محاق نهان ماه یثرب است


ابر عزا گرفت فضای مدینه را



ای دل بیا چو(شاخه حنانه) ناله کن


بنگر به ناله ارض و سمای مدینه را



آدم گریست تا که ملائک به روی دست


بردند سوی سدره همای مدینه را



جسم نبی سه روز زمین ماند و آسمان


سایه فکند کرب و بلای مدینه را



بر بام بیت وحی برافراشت دست کفر


از دود درب خانه لوای مدینه را



دردا که جای تسلیت از کین عدو شکست


آیینه رسول نمای مدینه را



دردا که دشمنان جلوی چشم فاطمه


بستند دست عقده گشای مدینه را



تسکین شود مگر، دل زهرا در این عزا


بسرود(رستگار) عزای مدینه را


سید محمد رستگار



ارسال شده در توسط محب مهدی






ویژه نامه سالهای گذشته


ویژه نامه رحلت پیامبر اعظم محمد مصطفی(ص){هجرت منادی توحید}.(سال 91)
هجرت خورشید {سوگنامه وفات جانگداز پیامبررحمت و رافت ( سال 90)
ویژه نامه رحلت جانسوز خاتم الانبیاء? محمد مصطفی (ص) (سال 89)
با بچه ها در روز رحلت پیامبراکرم (ص)

فعالیتهای فرهنگی : ادبی --صوتی و تصویری


ازسراپای مدینه گل غم می ریزد...{اشعار رحلت جانگداز پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله}
آلبوم تصاویرویژه رحلت نبی اعظم محمدمصطفی صلوات الله علیه وآله
پیامک عرض تسلیت رحلت شهادت گونه پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله
دانلود مداحی و روضه خوانی در سوگ رسول اکرم (ص )

مقالات وسایرمطالب مرتبط


روایاتی چند در باره پاره ای از آداب و سنن پیامبر(ص) در معاشرت
خصائص خاتم الانبیاء ،محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله
دانستنی هایی درباره نبی رحمت (ص) و رحلت جانگدازش
صد وبیست درس زندگى از سیـره حضرت محمـد (ص )
چهل موضوع ؛ چهل کلام گهربار از پیامبر اعظم (ص)
آخرین وصایای رسول‏ خدا صلى ‏الله علیه و آله و سلم
قولی که خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داد
سیره اجتماعی -حکومت و سیاست رسول اکرم (ص)
سیره پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله در قرآن
عصمت پیامبر گرامى (صلی الله علیه و آله و سلم)
فرزندان رسول خدا صلوات الله علیه و آله
نگاه خاور شناسان به پیامبر اعظم (ص)
ابعاد معنوی شخصیت پیامبر اکرم (ص)
داستانهای کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
پیام پیامبر (ص) به دختران امروز
نام ها و صفات پیامبر در قران
اخلاق انسانی رسول پاکی ها



ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   6   7   8   9   10      >