سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار

 

معارف جزء هفدهم

ذکری برای نجات مؤمنین


وحی فعل یا ایجاد تمایل به کار خیر


وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرَْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّکَوةِ وَ کاَنُواْ لَنَا عَابِدِینَ(73- انبیاء ع)

و ما به آنها انجام کارهاى خیر و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را وحى کردیم و آنها تنها ما را عبادت می کردند.
هر چند این آیه در توصیف پیشوایان هدایت است ولی حالتی در آن آمده که مراتب ضعیف ترش را می توان در دیگران نیز مشاهده کرد.

وحی همان الهام کردن و به دل انداختن است(1) چیزی که هست در وحی یا به دلیل سرعت زیاد یا به دلیل رمزی و سری بودن(2) و یا به دلایلی دیگر، کسی جز موجود الهام شده از این فرایند و نیز محتوای آن با خبر نمی شود.
وحی به دو صورت ممکن است رخ دهد؛ یکی وحی گزاره های علمی است که در این نوع گیرنده به چیزی که نمی دانست عالم می شود. نوع دیگر وحی فعل عملی است به این صورت که فرد گیرنده در خود میل و اشتیاق شدید به کاری را پیدا کرده و درصدد انجام آن بر می آید.(3)

در آیه مورد بحث سخن از وحی فعل و کارهای خیر است. نمونه های قابل درک این نوع وحی را همه می توانند در خود احساس کنند؛ زمانی که بدون مقدمه در خود میل شدیدی به انجام کار خیری پیدا می کنید و به تکاپو می افتید تا به هرترتیب که شده آن را انجام دهید؛ مصداق و نمونه ضعیف شده ای از وحی فعل خیر است. وحی به مادر موسی برای رها کردن او در آب(4) هم از نمونه های این نوع وحی است.

باید قدردان دانشمندان نظامی و هسته ای باشیم

وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُم مِّن بَأْسِکُمْ فَهَلْ أَنتُمْ شَاکِرُونَ(80- انبیاء ع)


ما ساختن زره را به داود ع آموختیم، تا شما را در جنگهایتان حفظ کند. آیا شکر آن را به جا مى‏آورید؟
«لبوس» بر اساس آنچه که صاحب تفسیر مجمع البیان مى‏گوید هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى؛ مانند زره، شمشیر و نیزه را شامل مى‏شود(5)؛ ولى عبارت « لِتُحْصِنَکُم؛ تا شمارا حفظ کند» قرینه خوبی است که نشان مى‏دهد «لبوس» در اینجا به معنى زره است.(6)

نکته ای که در این آیه وجود دارد این است که خداوند متعال می فرماید ما به داود علیه السلام یاد دادیم که چگونه زره بسازد بعد جمله ای دارد که معلوم می شود این تعلیم برای نفع شخصی نبوده است چون نمی فرماید آموختیم تا با ساخت و پوشیدن زره از خود محافظت کند بلکه می فرماید تا شما را از خطر حفظ کند این جمله نشان می دهد که تعلیم صنعت زره و ساخت آن به دست داود علیه السلام برای منفعتی عام و حفظ مومنان از خطر دشمنان بوده است. آنگاه در پایان در قالب سوالی به جامعه ایمانی توصیه اکید می کند که قدر این نعمت را دانسته و نسبت به آن شکرگزار باشند.


زره امروز جامعه اسلامی ادوات نظامی و تدافعی و نیز هسته است که خداوند متعال دانش ساخت و تجهیز آن را به دانشمندان ما عنایت می کند ما نیز وضیفه داریم بر اساس دستور قرآن کریم قدردان آنها و سپاسگذار این نعمت الهی باشیم.

ذکر یونسیه نسخه­ای برای نجات همه مومنین

وَ ذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَى‏ فىِ الظُّلُمَتِ أَن لَّا إِلَاهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنىّ‏ِ کُنتُ مِنَ الظَّلِمِینَ(87)فَاسْتَجَبْ نَا لَهُ وَ نجََّیْنَاهُ مِنَ الْغَمّ‏ِ وَ کَذَالِکَ نُجِى الْمُؤْمِنِینَ(88- انبیاء ع)


و یاد کن صاحب ماهى (حضرت یونس) را ‏ زمانى که خشمناک از میان قومش‏ رفت و گمان کرد که ما زندگى را بر او تنگ نخواهیم گرفت؛ پس در تاریکى‏هاى شب، زیر آب و در دل ماهى‏، ندا داد که: معبودى جز تو نیست تو از هر عیب و نقصى منزّهى، همانا من از ستمکارانم. پس ندایش را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم و این‏گونه مؤمنان را نجات مى ‏دهیم.

«نون» در لغت به معنى ماهى عظیم یا به تعبیر دیگر نهنگ یا وال است‏.(7) مراد از ذو النون (صاحب ماهى)، یونس پیغمبر علیه السلام است که از طرف پروردگار بر اهل نینوا مبعوث شد و ایشان را دعوت کرد ولى ایمان نیاوردند. پس از مدتی که ایمانشان نا امید شد نفرینشان کرد و از خدا خواست تا عذابشان کند.


یونس در حالی که از قومش غضبناک بود از میانشان بیرون شد و آنها را به عذاب خدا سپرد و رفت بدون اینکه از ناحیه خدا دستورى داشته باشد. اما همین که نشانه‏هاى عذاب نمودار شد قوم او توبه کردند و ایمان آوردند. پس خدا عذاب را از ایشان برداشت و خداوند صحنه‏اى به وجود آورد که در نتیجه یونس به شکم یک ماهى بزرگ فرو رفت و در آنجا زندانى شد تا آنکه خدا آن بلیه را از او برداشته دو باره به سوى قومش فرستاد.(8)

جمله « کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ» نشان مى‏دهد نسخه ای که یونس علیه السلام آن را برای نجات خود به کار بست و خداوند او را از گرفتاری رهایش کرد جنبه اختصاصی نداشته است. بسیارى از حوادث غم‏انگیز و گرفتاریهاى سخت و مصیبت‏بار مولود گناهان ماست.

هر انسان مومنی می تواند با به کار بستن همان سه نکته‏اى که یونس علیه السلام به کار بست، نجات و رهایى حتمى خود را از خداوند متعال طلب کند: 1- توجه به حقیقت توحید و اینکه هیچ معبود و هیچ تکیه‏گاهى جز خدای سبحان نیست.2- پاک شمردن و تنزیه خدا از هر عیب و نقص و ظلم و ستم، و پرهیز از هر گونه گمان سوء در باره ذات پاک او 3- اعتراف به گناه و تقصیر خویش.(9)

تصویری از لحظه وقوع قیامت

یَأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شىَ‏ْءٌ عَظِیمٌ(1) یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَ تَرَى النَّاسَ سُکَارَى‏ وَ مَا هُم بِسُکَارَى‏ وَ لَاکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ(2- حج)


اى مردم! از پروردگارتان پروا کنید، بى‏تردید زلزله قیامت، واقعه‏اى بزرگ است. روزى را مشاهده خواهید کرد که هر مادر شیر دهى از کودکى که شیرش مى‏دهد، غافل مى‏شود و هر زن بارداری سقط جنین می کند و مردم را مست مى‏بینى در حالى که مست نیستند، بلکه عذاب خدا بسیار شدید است.

این آیات تمام انسانها را از گناه و شکستن حریمهای الهی برحذر می دهد و به آنها هشدار می دهد که صحنه ای بسیار سخت و عجیبی در پیش است که اگر اهل تقوا نباشند به تلخی و رنج شگفت آور آن روز را با تمام وجود خواهند چشید.(10)

آنگاه صحنه هایی از آن واقعه را به تصویر می کشد:

1. در آن واقعه، تنها زمین نمی لرزد بلکه جهان به لرزه در می آید؛ آسمان و زمین، خورشید و ستارگان، کرات و کهکشانها همه دگرگون می شوند.(11)

2. « مُرْضِعَةٍ » به زنی گفته می شود که در حال شیر دادن به کودک است و سینه اش در دهان اوست. ذهول هم یعنی اینکه از روی ترس و دهشت از چیزی بگذری و بروی.(12) در آن واقعه مادرانی که در حال شیر دادن به کودکان خود هستند با اینکه عاطفی ترین حالت و قوی ترین دلبستگی عالم میان آن دو وجود دارد ولی با این حال کودک را از خود جدا کرده او را رها می کند و می رود.

3. هر بارداری طفل خود را سقط می کند.

4. مردم هراسان و وحشت را که می نگری گمان می کنی که مست اند و عقل از سرشان پریده؛ اما اینطور نیست؛ عذاب شدید خدا آنها را به این روز انداخته است.

حالت توبه شکننان در قیامت

کُلَّمَا أَرَادُواْ أَن یخَْرُجُواْ مِنهَْا مِنْ غَمّ‏ٍ أُعِیدُواْ فِیهَا وَ ذُوقُواْ عَذَابَ الحَْرِیقِ(22- حج)


هر گاه بخواهند از دوزخ و غم و اندوههاى آن خارج شوند آنها را به آن باز مى‏گردانند، و به آنان گفته مى‏شود، بچشید عذاب سوزان را از آنجائیکه قیامت ظرف ظهور باطن اعمال است هر پاداش و عذابی که به انسان داده می شود در حقیقت چهره اخروی عمل اوست(13) و جهنم در واقع صورت باطنی گناه است؛ بنابر این می توان گفت این حالتی که آیه از آن سخن می گوید حقیقت و باطن همان حالت دنیایی این عده است که در دنیا چون به گناه عادت کرده بودند هرگاه تصمیم به ترک آن می گرفتند باز دوباره به سمت آن برگشته و جان به آتش گناه می سوزاندند؛ همین حالت یعنی فاصله گرفتن و برگشتن به گناه در قیامت به شکل ظهور می کند که قرآن می گوید: هر گاه بخواهند از دوزخ و غم و اندوههاى آن خارج شوند آنها را به آن باز مى‏گردانند.

وعده حتمی خداوند برای دفاع از مومنین

إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ (38- حج) ؛بدون تردید خداوند از اهل ایمان دفاع می کند.


این آیه نویدی به رسول خدا صلی الله علیه و آله است؛ به آن حضرت در برابر تهدیدها و تعرضات دشمنان اسلام چنین بشارت می دهد: بگذار طوائف و قبائل عرب و یهود و نصارا و مشرکان شبه جزیره دست به دست هم بدهند تا مؤمنان را تحت فشار قرار داده و به گمان خود نابود کنند، ولى خداوند وعده دفاع از آنها را داده است.(14)
نکته قابل توجه این است که این وعده الهى مخصوص مؤمنان عصر پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر مشرکان نبوده؛ بلکه حکمى است که در تمام اعصار و قرون جریان دارد. مهم آن است که اگر ما مصداق «الَّذِینَ آمَنُوا» باشیم؛ دفاع الهى از ما حتمى و تخلف ناپذیر خواهد بود.




ارسال شده در توسط محب مهدی







کردار نیک، ایمای ایمان است و آیت مسلمانی
مؤمن را با ترازوی عملش باید سنجید
و بهره‌ی او از دین را در آیینه‌ی رفتارش باید دید
آن که کارنامه‌اش را از خوبی‌ها سرشار کرد
ره به سلامت بُرد
و آن که به رفتار ناپسندش دیگران را از خود بیزار کرد
نیم‌جرعه‌ای از سعادت هم نخورد

هدایتگرا !
امروز مرا با شیوه‌های درست زندگی آشنا کن
و زندگی‌ام را با صفا
ندای پاسخ‌گویی‌ات را نیوشیده‌ام
و دستانم را با هزار نیاز و آرزو به سویت گشوده‌ام
سحرگاهان که روزنه‌های آسمانت باز است
من بی‌کس را با توِ تنها راز و نیاز است
امروز نگاهی از سر لطف به این بنده‌ی زار و نالان انداز
و تاریک‌خانه‌ی جانم را با اجابت دعایم چراغان کن
من سراسر احتیاجم و نیاز
و تو ذات بی‌انباز
من سراسر خواسته‌ام و پرسش
و تو شایسته‌ی پرستش
من هماره در بندِ توضیح و تعبیرم
و تو منزّه از هر تفسیر
آن چه در ذهن ما جاری است
آن چه در اندیشه‌ی ما می‌خلد
آن چه سینه‌ی ما را می‌آکند
تنها تو بدان آگاهی

ای کردگار آگاه !
درودی بر محمد (ص) نثار کن
و تبار پاکش را از سلام و صلوات خویش سرشار




ارسال شده در توسط محب مهدی




روزه بى ارزش

قال امیرالمومنین علیه السلام

«کم من صائم لیس له من صیامه الا الجوع و الظما
و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء.»


امام على علیه السلام فرمود:

چه بسا روزه‏دارى که از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد
و چه بسا شب زنده‏دارى که از نمازش جز بیخوابى و سختى سودى نمى‏برد.

(نهج البلاغه، حکمت 145)

 

ویژه نامه روز هفدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار





ارسال شده در توسط محب مهدی




ماه رمضان یه فرصته، یا بهتر بگیم، یه شروع دوباره؛

یه شروع برای سفره هایی که به رنگ نان و خرما!

شروع شنیدن نجوای زیبای «ربنا» سرسفره هامون!
یه شروع برای شب های استجابت دعا!

یه شروع برای پرواز، پروازی در ملکوت!
شروعی برای قرآن به سر گرفتن و الغوث الغوث سردادن!

یه شروع دوباره برای بندگی!
ای کاش بتونیم عظمت ماه رمضان رو درک کنیم.

رسول خدا(ص) می فرماید: « اگر بنده خدا می دانست که
ماه رمضان چیست، دوست می داشت که تمام سال، رمضان باشد.»(1)

واقعاً خوشا به حال کسانی که
عظمت این ماه رو درک می کنند.

ویژه نامه روز هفدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار

 




ارسال شده در توسط محب مهدی






گفتم منم اهل خطا، گفتی که بخشیدم، بیا
گفتم شکستم توبه ها، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم شکسته بالم و پیش نگاهت لالم
الکن شدم وقت دعا، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم که ای ستّار من، ای حضرت غفّار من
من بر خودم کردم جفا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم ز خوبی خالی ام، من دانه ای پوشالی ام
بنگر تهیدستم خدا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که احوالم بد است، از بس گناهم بی حد است
بخشیده ای این بنده را؟! گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم که نفسم سرکش است، جایم درون آتش است
أِغفرلنا، أِغفرلنا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم دخیل کوثرم، من عاشق پیغمبرم
هستم محب مرتضا، گفتی که بخشیدم، بیا


گفتم که نالان می شوم، مانند باران می شوم
با روضه ی کرببلا، گفتی که بخشیدم، بیا

خوردم دم افطار؛ آب، شب تا سحر هربار؛ آب
گفتم سلام ای سرجدا، گفتی که بخشیدم، بیا



ویژه نامه روز هفدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار

 



ارسال شده در توسط محب مهدی



هروز یک حدیث ناب


قال الامام موسی کاظم علیه السلام

فطرک اخاک الصائم خیر من صیامک.

امام موسی کاظم علیه السلام فرمود:

افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.

الکافى، ج 4 ص 68، ح 2


ویژه نامه روز هفدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی




*?* لحظات ناب مناجات *?*

? ویژه نامه روز هفدهم ماه مبارک رمضان ?

 


تلاوت ترتیل جزء
هفدهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید

 


ویژه نامه روز هفدهم ماه رمضان در سایت آیه های انتظار

 



ارسال شده در توسط محب مهدی
    



ای خدایی که از همه سو، به استقبالم آمده‏ای!
هذا مقام الخائف المستجیر

این است حال کسی که این روزها به تو رسیده است.

این است حال کسی که دور مانده بود از هفت شهر مهربانی تو
این است حال کسی که خودش را باخته بود...


خودش را گم کرده بود...
خودش را کشته بود...


خودش را ذره ذره پامال
وسوسه ‏های شیطانی خویش کرده بود.


این است حال زار کسی که اینک گرمای محبت تو،

یخ‏های انباشته در درونش را ذوب کرده است.


این است حال کسی که آواره بود،

هراسان بود؛ حال کسی که در گناه مسکن داشت،


حال کسی که غرق در لذات زمین بود،
حال کسی که گناه مغرورش کرده بود و حال کسی که تو را تازه یافته است؛


در این سحرگاه، در این لحظه‏ های توبه و استجابت.
حال کسی که تازه دریا را یافته است،


حال کسی که تازه خودش را یافته است،
حال کسی که تازه به لبخند خداوند رسیده است،

حال کسی که به لذت آسمانی رسیده است،
حال کسی که جز تو کسی را ناجی نمی‏داند.

هذا مقام الغریب الغریق...


ویژه نامه روز شانزدهم ماه رمضان درسایت آیه های انتظار



ارسال شده در توسط محب مهدی
rooze16.96.gif

شرح دعای روز شانزدهم توسط آیت الله مجتهدی








*دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان


«اَللّهُمَّ وَفِّقْنى فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ وَجَنِّبْنى فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ وَآوِنى فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلى دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ»
خدایا موفقم دار در این ماه به همراهى کردن با نیکان و دورم دار در آن از رفاقت با اشرار و جایم ده در آن به وسیله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبودیت خود ای معبود جهانیان!

* شرح فرازهای دعا

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح «اَللّهُمَّ وَفِّقْنى فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ» می‌گوید: خدایا کاری کن که من با افراد خوب موافقت کنم. مثلاً اگر در جایی رأی‌گیری است. اگر شخصی خوب است با او موافقت کنم و اگر بد است، به او رأی ندهم و در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به افراد خوب رأی بدهم. در رأی‌گیری نگاه کنیم ببینیم چه کسی آدم خوبی است و خدمت خدا می‌کند به او رأی دهم، نه به آنهایی که به ما قول پست و مقام داده‌اند.

وی در ادامه به فراز بعدی دعا اشاره می‌کند و می‌گوید: «وَجَنِّبْنى فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ» خدایا کاری کن من با بدها رفیق نشوم. جوان‌ با الوات ـ حتی اگر پسر عمویش باشد ـ رفاقت نکند. حال چون «رحم» ‌است، سلام و احوالپرسی کند؛ اما رفاقت نکند. نمی‌شود قطع «رحم» کرد اما از متدینین رفیق انتخاب کنید.

این عالم ربانی در ادامه با اشاره به یک حدیث اظهار می‌کند: حواریون به حضرت مسیح (ع) گفتند که ما به چه کسانی رفاقت کنیم و حضرت مسیح فرمود: با 3 نفر، اول کسی که نگاه به او تو را به یاد خدا بیندازد. دوم کسی که حرف می‌زند علم شما را زیاد می‌کند. سوم کسی که با عملش رغبت شما به آخرت را زیاد کنید.

وی ادامه داد: هر کسی انسان را یاد خدا نمی‌اندازد و حتی هر عالمی هم یاد خدا را زنده نمی‌کند. از امام صادق (ع) سؤال کردند که آیا اینکه نگاه کردن به عالم عبادت است، صحت دارد؟ و امام در پاسخ فرمودند که کلیت ندارد. نگاه کردن به صورت عالمی عبادت است که تو را به یاد خدا بیندازد.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی تصریح می‌کند: حدیث داریم که پیش هر عالمی ننشینید مگر اینکه شما را از چند چیز به چند چیز دعوت کند؛ از شک به یقین، از ریاکاری به اخلاص، از رغبت به دنیا به زهد در دنیا.

وی تأکید می‌کند: با کسی نشست و برخاست کنید که دارای علم باشد و در مباحثه‌ها چیزی به شما بیاموزد و با کسی مجالست و مباحثت کنید که دارای علم باشد و در مباحثه‌ها چیزی به شما بیاموزد و مجالست و مباحثت با کسی که سواد ندارد بی‌فایده است. با کسی که علم می‌داند ولو اگر عمامه ندارد گفت‌وگو و رفاقت کنید.

این استاد بزرگ اخلاق ادامه می‌دهد: رفاقت با کسی که اهل عبادت و مستجاب است را سفارش می‌کنم. کسی که اهل نماز شب، زیارت، دعا و انجام مستحبات است.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه در شرح «وَآوِنى فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلى دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ» بیان می‌کند: خدایا به رحمت خودت من را در بهشت جای بده. به خدایی خودت. از خدا می‌خواهیم که به حق خدایی خودش، ما را در بهشت جای بده.




ارسال شده در توسط محب مهدی






معارفی از جزء شانزدهم قرآن کریم

مأموریت عجیب دو پیامبر


شانزدهمین قسمت از مجموعه مقالات معارفی از قرآن کریم به آیاتی از جزء شانزدهم این کتاب الهی اختصاص دارد. به مانند بحث‌های پیشین این بار هم ابتدا آیاتی از این جزء مطرح و سپس به نکات و معارفی از آن‌ها اشاراتی می‌کنیم.

مأموریت عجیب دو پیامبر

وَ أَمَّا الجِْدَارُ فَکاَنَ لِغُلَامَینْ‌ِ یَتِیمَینْ‌ِ فیِ الْمَدِینَةِ وَ کاَنَ تحَْتَهُ کَنزٌ لَّهُمَا وَ کاَنَ أَبُوهُمَا صَلِحًا فَأَرَادَ رَبُّکَ أَن یَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَ یَسْتَخْرِجَا کَنزَهُمَا رَحْمَةً مِّن رَّبِّکَ وَ مَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِی(82- کهف)
و اما داستان دیوار که متعلق به دو پسر یتیم این شهر بود و زیر آن گنجی برای آن‌ها وجود داشت و پدرشان مرد صالحی بود. پروردگارت می‌خواست وقتی که آن‌ها بالغ شدند، آن گنج را از زیر دیوار خارج کنند. این لطفی از جانب پروردگارت بود و من این کار را از پیش خود نکردم.
این آیه، پرده از راز یکی از سه مأموریتی بر می‌دارد که موسی به همراه خضر علیهمالسلام و به رهبری او انجام دادند. آن‌ها در این مأموریت، دیوار در حال تخریبی را بازسازی کردند(1) و وقتی موسی علیه‌السلام از سرّ این کار سوال کرد؛ خضر علیه‌السلام پاسخ داد: گنجی در زیر این دیوار نهفته که متعلق به دو بچه یتیم است. خدا اراده کرد تا زمانی که این‌ها بزرگ می‌شوند و آن را استخراج می‌کنند گنجشان محفوظ بماند. چون پدر آن‌ها مرد صالحی بود ما مأمور شدیم دیوار را بازسازی کنیم تا مبادا گنج ظاهر شود و اموال این یتیم‌ها به خطر افتد.(2)

نکته عجیب در این داستان: چون پدر این دو بچه یتیم، انسان صالحی بود خدا دو پیامبر را مأمور می‌کند تا از اموال فرزندان او محافظت کنند.
نکته عجیب‌تر اینکه: امام صادق علیه‌السلام فرمود: « انه کان بینهما و بین ذلک الأب الصالح سبعة آباء»(3) آن مرد صالح، جد هفتم این دو یتیم بود.
نتیجه اینکه: کسی چند صد سال قبل می‌زیسته؛ چون انسان صالح و متدینی بوده است خداوند متعال به دو پیامبر خود که یکی از آن‌ها نیز اولوالعزم است مأموریت می‌دهد تا از اموال دو یتیم در نسل او مراقبت کنند و این امر بسیار شگفت انگیز است
زیانکارترین انسان‌ها چه کسانی‌اند؟

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً(103)الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُُمْ فیِ الحَْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یحَْسَبُونَ أَنهَُّمْ یحُْسِنُونَ صُنْعًا(104- کهف)
بگو: [می‌خواهید] شما را از زیانکارترین مردم با خبر کنم؟ آن‌ها کسانی‌اند که تمام سعی و تلاششان در زندگی دنیا به هدر رفته با این حال خیال می‌کنند کار خوبی انجام می‌دهند.

این آیه از کسانی خبر می‌دهد که در عمل از هر زیانکاری زیان کارترند و آن‌ها کسانی هستند که در زندگی دنیا هم از عمل خود بهره نگرفتند؛ چون «ضلال سعی» همان خسران و بی‌نتیجگی عمل است(4) و چون این‌ها علاوه بر غفلت از ضرر، آن را سود هم تلقی می‌کنند از این رو به زیانکار ترین افراد لقب گرفته‌اند.

خسران و خسارت در کسب و کارهایی صورت می‌گیرد که به منظور سود انجام می‌شود و وقتی خسران تحقق می‌یابد که کاسب به غرضی که از تلاش خود داشته، نرسد؛ بلکه مقداری از سرمایه هم نابود شود و یا حداقل منفعتی عاید او نگردد در نتیجه سعیش بی‌نتیجه شود. و این همان است که آیه شریفه آن را «ضلال سعی» خوانده است.(5)

اگر کسی ضرر کرد و فهمید ضرر کرده است به فکر چاره افتاده و سعی می‌کند که جبران کند؛ اما بیچاره کسی که ضرر می‌کند و گمان می‌کند که دارد سود می‌برد. چنین کسی چون امیدی به بازگشت و جبرانش نیست پس در حقیقت زیانکار تر از او هم کسی پیدا نمی‌شود.
آنگاه در دو آیه بعد ریشه این وارونه انگاری آن‌ها را چنین بیان می‌کند که: آن‌ها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان کافر شدند و دیدار [قیامت و محاسبه اعمال] را به وسیله او منکر شدند و آیات من و پیامبرانم را به باد استهزاء و تمسخر گرفتند.
خدا عنایت می‌کند؛ اما تو هم تکانی بخور!

وَ هُزِّی إِلَیْکِ بجِِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا(25- مریم سلام الله علیها)
تکانی به این تنه نخل بده تا برایت رطب تازه فرو ریزد.

این سخن زمانی به مریم سلام الله علیها گفته می‌شود که او برای دنیا آوردن فرزندش از مسجد فاصله گرفته و پای تنه نخلی خشکیده نشسته است. وقتی فرزندش به دنیا می‌آید به او گفته می‌شود تو این نخل خشکیده را تکان بده به قدرت الهی این تنه، صاحب رطب تازه شده و بر تو فرو می‌ریزد.(6)

نکته قابل توجه در این داستان

برای خدایی که نخل خشکیده را پر ثمر کرده و آن را در یک چشم بر هم زدن، صاحب رطب تازه می‌کند؛ بی شک ریختن آن‌ها و در دسترس قراردادنشان نیز ممکن بود؛ اما این جریان به ما می‌آموزد که قرار نیست تمام امور بشر حتی برگزیدگان الهی(7) از راه امدادهای غیبی اداره شود. کمک‌های ویژه و امدادهای غیبی الهی که از مسیر غیر عادی و ناشناخته نصیب برخی می‌شود حقیقتی است انکار ناپذیر؛ اما این بدان معنا نیست که چون خدا می‌تواند پس بشر بابد دست روی دست گذاشته و فقط منتظر غیب باشد.
انسان باید بداند که این عنایت‌ها به مانند سایر اموری که از خداوند متعال صادر می‌شود تحت مدیریت حکمت الهی قرار دارند و هر کجا که حکمتش اقتضاء کند انسان را به امداد غیبی یاری می‌کند.

راه محبوب شدن در بین مردم

إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَاتِ سَیَجْعَلُ لهَُمُ الرَّحْمَانُ وُدًّا(96- مریم سلام الله علیها)
بی تردید کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام می‌دهند، [خدای] رحمان به زودی برای آنان محبتی [در دل‌ها] قرار خواهد داد.
کلمه «وُدّ» و «مودّت» به معنای محبت است. این آیه شریفه وعده‌ای زیبا از ناحیه خدای متعال است به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح می‌کنند که به زودی محبت آن‌ها را در دل‌ها قرار می‌دهد. همان‌گونه که در آیه نمایان است این بشارت را مقید به قیدی نکرده است از این رو دلیلی ندارد که ما آن را منحصر در فرد خاصی کنیم و یا آن را مربوط به بهشت یا قلوب همه مردم در دنیا و یا مقید به قیود دیگری کنیم.(8)
به عبارت دیگر آیه مطلق است و پیامش این است هر کس اهل ایمان و انجام عمل صالح باشد خداوند محبت او را در دل دیگران انداخته و او بدون اینکه قدمی در این جهت برداشته باشد محبوب دیگران می‌شود.در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آ له آمده است: هنگامی که خداوند کسی از بندگانش را دوست دارد به فرشته بزرگش جبرئیل می‌گوید من فلان کس را دوست دارم او را دوست بدار! جبرئیل هم او را دوست خواهد داشت. سپس در آسمان‌ها ندا می‌دهد که‌ای اهل آسمان! خداوند فلان کس را دوست دارد او را دوست بدارید! که به دنبال آن، همه اهل آسمان او را دوست می‌دارند؛ آنگاه پذیرش این محبت در زمین نیز منعکس می‌شود.
و هنگامی که خداوند کسی را دشمن بدارد به جبرئیل می‌گوید من از او متنفرم، او را دشمن بدار! جبرئیل هم او را دشمن می‌دارد. سپس در میان اهل آسمان‌ها ندا می‌دهد که خداوند از او متنفر است او را دشمن دارید! همه اهل آسمان‌ها از او متنفر می‌شوند؛ آنگاه این تنفر در زمین نیز منعکس می‌شود.(9)

اصلی‌ترین عامل سختی‌های آزار دهنده

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعَا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنیّ‌ِ هُدًی فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَ لَا یَشْقَی(123)وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَ نحَْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ أَعْمَی(124- طه)
خداوند متعال به آدم و حوا فرمود: از بهشت به سوی زمین فرود آیید که برخی از شما دشمن برخی دیگرند. زین پس هرگاه از سوی من هدایتی به شما رسید، اگر کسی از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می‌شود و نه به مشقت و رنج می‌افتد و اگر کسی از هدایت من که سبب یاد نمودن من در همه امور است، روی بگرداند برای او زندگی تنگ و سختی خواهد بود و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم.
از این فراز شریف چند مطلب فهمیده می‌شود:
1. اگر کسی از هدایتگران الهی که انسان را به سوی خدا و آن کمال مطلق هدایت می‌کنند پیروی کند؛ نه گمراه می‌شود و نه به مشقت و رنج می‌افتد.
2. اینکه به طور مطلق فرموده «گمراه و شقی نمی‌شود» می‌رساند که هم ضلالت و شقاوت دنیایی از او نفی شده هم آخرتی.
3. به جای اینکه بفرماید «و من لم یتبع هدای؛ و هر که هدایت مرا پیروی نکند» فرمود: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی» تا به علت حکم اشاره کند و معلوم شود که علت تنگی معیشت در دنیا و کوری در روز قیامت، فراموش کردن خدا و اعراض از یاد او است.(10
4. آرامش غیر از آسایش است. آسایش راحتی تن است و آرامش راحتی جان. پیام آیه ناظر به سلب آرامش در صورت غفلت از یاد خداست؛ چون بسیارند کسانی که از یاد خدا اعراض کرده‌اند؛ اما غرق در ثروت و امکانات و آسایشند؛ ولی همان‌طور که می‌بینیم و آیه به آن اشاره دارد این افراد از آن آرامش روحی «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »(11) بهره‌ای ندارند.
5. اصولاً تنگی زندگی بیشتر به خاطر کمبودهای معنوی و نبودن غنای روحی است، دلیل آن هم عدم اطمینان به آینده و ترس از نابود شدن امکانات موجود و وابستگی بیش از حد به جهان ماده است؛ ولی آن کس که به خدا ایمان دارد و دل به ذات پاک او بسته، از همه این نگرانی‌ها در امان است.(12)

 


ویژه نامه روز شانزدهم ماه رمضان درسایت آیه های انتظار

 


ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >