زیارت یعنی حضور.
ممکنه کسی کیلومتر ها با حرم فاصله داشته باشه ولی به محضی
که حضور اتفاق افتاد زیارت انجام می شه.
یعنی اگر الان یکی وایساده باشه روبروی ضریح و سلام بگه به آقا امام رضا علیه السلام ؛
اگر تو از همین جا با صدق و صفا و با همه وجودت سلام بدی دقیقا کنار
او می ایستی. هیچ فرقی نمی کنه.
پس حضور مهمه و هدف از زیارت حضوره.
چه بسا کسانی که می رن مشهد اما واقعا در محضر امام رضا نیستن
و چه بسا کسانی که تو عمرشون مشهد نرفتن اما کلی زیارت مقبوله براشون ثبت شده...
بعد منزل نبود در سفر روحانی
پس از همینجا از پای سیستم توی خونه محل کار مدرسه و دانشگاه
و هرجایی که هستی دلت رو روانه حرم آقا کن و یک سلام از ته قلب به آقا بگو:
صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
و رحمةالله و برکاته
ما اینقدر ها هم بد نیستیم آقا
بی خیال و بی درد نیستیم آقا
فکر نکنید بی مهریم و حقه باز
بجان خودت نامرد نیستیم آقا
با تو هم عهدیم تا قیامت و مطمئن باش
اهل جفا و شکستن عهد نیستیم آقا
بند بند وجودمان پر از واژه های انتظاره اما
چه کنیم که شاعری بلد نیستیم آقا
قصه کوتاه کنم ؛ تو بهتر میدانی
باهمه بدی ؛ اهل دروغ و کلک نیستیم آقا
ترا دوست داریم ای تجلی خدا در زمین
هرچند که رسم عاشقی بلد نیستیم آقا
" فاطمی "
میلاد فخر زنان
سلام، فاطمه معصومه!
تو آمدی و با آمدنت، بال فرشتگان الهی فرش زمین شد
تامعصومیت، مطهره ای دیگر از فرزندان محمّد (ص) را در برگیرد.
گلی همزاد علی بن موسی الرضایی که از یک شاخه
روییدید تا هر دو، پناه دل سوختگان باشید.
امروز بر شانه های خاک، گام نهادی تا لباس شفا را
بر روح مجروح دردمندان بپوشانی.
نام روشن و شفاف تو ای فخر زنان عالم!
شفیعه روز قیامت و انیس لحظه های عبادت است؛
آنجا که از صمیم قلب، به تو توسل می جوییم تا
بر گردنه های سنگین گناه در میانه راه نمانیم.
چشمهایت را آرام باز کن،
بانوی نور و عاطفه و کرامت!
چشمهایت را آرام باز کن،
چشمهایت چشمه های اجابت خواهند شد.
چشمهایت ضریح دلهای پریشان میشوند،
چشمهایت نگاه برادر را خیره میکند.
روی دستهای برادر آرام خواهی گرفت،
به نام عشق به او اقتدا خواهی کرد
و به دنبال دل، راهی سرزمینهایی میشوی
که خاک قدم های او را لمس کرده است
بانوی روشناییها! بانوی آینه!
بانوی زیارت و غزل و ضریح و کبوتر!
چشمهایت را آرام باز کن! پدرت نگاه تو را میبوسد.
بی جهت نبود که نامت را فاطمه علیهاالسلام گذاشتند
بی جهت نبود که خورشید روز میلادت،
از افق نگاه تو طلوع کرد.
بانوی اجابت!چشمهایت را باز کن
عطر بهشت، فضای خانه را پر میکند.
خوش آمدی!
در هوای خانه ای تنفّس خواهی کرد
که نشانه ایی از ملکوت در خود دارد؛
خانه ای که دریچه ای رو به بهشت دارد
خانه ای که شعاع های روشن عصمت ناب،
بر اهالی سبز پوشش گشوده است.
خانه ای که حضور هفتمین و هشتمین ستاره کهکشان عبودیت را
در جای جایش لمس کرده است.
چشمهایت را آرام باز کن!
مقدمت مبارک باد
مسیحا زاده
تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی
مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی
یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم
قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی
بوسه بر دست تو بر سادات واجب می شود
چون ستون عصمت الله بنی الزهرا شدی
در میان شوره زار قم بهشتی ساختی
مثل کوثر آمدی جوشیدی و دریا و شدی
جا نماز غرق نورت گوشه ی عرش خداست
در تقرب بر خدا بالاتر از بالا شدی
وحی نازل بر لبانت استناد هر حدیث
مثل بنت المصطفی صدیقه ی کبری شدی
پیش پایت دیدنی باشد قیام موسوی
با جلال فاطمی خاتون بی همتا شدی
ناز چشمان تو و دکر خداهای پدر
کو رسول الله بیند ثانی زهرا شدی
خواهر سلطان عالم کار سلطان می کند
بر حسین خانواده زینب کبری شدی
قاسم نعمتی
«بانوی گل و آیینه»
تو در شهر همیشه عشق، مدینه، چشم به جهان گشودی
و دل از دل عاشقان خویش ربودی.
تو متولد شدی تا یاد مادرت،
زهرای مرضیه علیهاالسلام را در باغ ایّام شکوفا کنی.
تو به دنیا آمدی تا درّ عفاف را به صدف هستی ببخشی،
تو قدم بر زمین نهادی تا رنگ خاکی دنیا را افلاکی کنی.
تو با حضور عاشقانه خویش، زیباترین غزل عشق را سرودی.
تو به دنیا آمدی تا با حضور سبز خویش،
بهار را برای کویر قم به ارمغان بیاوری.
تو، سرچشمه پاکی و نجابتی.
از عرش خدا باران سپیده می بارید؛
هلهله فرشتگان شادی آسمانیان را هویدا می کرد؛
ماه با لبخند، بذر نقره می پاشید و ستارگان در
بزمِ شادیِ عرشیان، آسمان شهر را با حضورشان چراغانی می کردند.
ملائک، شادباش های خداوندی را در سریرهای
نور به سرزمین مدینه می فرستادند.
شهر غرق در شور، شکفتن گلی از گلستان اهل بیت
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را انتظار می کشید
و خانه امام موسی بن جعفر علیه السلام خود را
آماده ضیافت تولّدی بزرگ می دید.
به ناگاه، فضا از عطر حضور پر شد؛انتظار به پایان رسید؛
خنده ها شکفت و نوزادی زیبا به ناز دیده باز گشود.
پدر که لبخند را هدیه حضور کودک خود کرده بود
نام او را به یادِ مادر خویش فاطمه نهاد.