سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار






رمضان آمد و من دوباره
با کوله باری از نیاز آمده ام
که جرعه ای از آغوش گرم مناجاتت را
به دل نا آرامم بچشانی

و تصویر شیرینی مقام وصال را
به کام افکار و اعمالم نشان دهی...


و من آمده ام باز تا
مهمان لحظه های سبز بی خویشتن شوم
تا از بلندای آسمان،
این پنجر? هفت رنگ رؤیایی
که بارگاه همیشه گسترده ملائک است،

بال بگشایم و پر بسایم به مدار عشقت
تا دور دست تکامل و عرفان!


مرا دریاب یا سَتَّار َالعُیُوب
تا پهن دشت پیکرم که فرسوده
از علف های هرز کوته بینی و کج نگری شده را
با حضور سبز و روحانی ات بیامیزم!

قنوتم را ببین که نیازم را به نمایش می گذارد
در آسمان آبی عظمت تو
و از برهوت کلمات نجاتم ده
که هیچ واژه ای گویای احساساتم نیست!

یا ربَّ النُور العَظیم ...
در ماه آفتاب آفرینی مرا با نورخویش تجلی ده؛
در نور مهمان کن؛ با نور بیامیز؛

با نور متولد کن و با نور بمیران...
یا نُورَ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُلَم...









ارسال شده در توسط محب مهدی




*?* لحظات ناب مناجات *?*

? ویژه نامه روز نهم ماه مبارک رمضان ?


تلاوت ترتیل جزء نهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید


ویژه نامه روز نهم ماه رمضان در سایت ایه های انتظار

 

 



ارسال شده در توسط محب مهدی
rooze8.96.gif
شرح دعای روز هشتم توسط آیت الله مجتهدی









چگونه بدانیم خدا از ما راضی است؟


مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی در شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان با تاکید بر اینکه در این دعا از خداوند می‌خواهیم؛ در ماه رمضان کاری کند که به رضایت و خشنودی او نزدیک بشویم‌، می‌گوید: در روایت وارد شده، اگر می‌خواهی بدانی خدا از تو راضی است، ببین که تو از خدا راضی هستی یا نه ؟!

بعضی‌ها از خدا راضی نیستند و به درگاه الهی گله می‌کنند که خدایا چرا همه دارا هستند و من چیزی ندارم، یا چرا همه سالمند و من مریضم؟
نباید این طور حالتی داشت، بلکه باید در هر حالتی که هستی از خدا راضی باشی.

آیت‌الله مجتهدی تهرانی در مورد ملاک رضایت خدا با اشاره به صفحه 186 جلد سوم تفسیر "روض الجنان و روح الجنان" گفت: یکی از اولیا الهی 30 سال مریض بود، از ایشان سوال کردند آیا دوست نداری خوب شوی و از این مساله بیماری ناراحت نیستی؟ ایشان اصلا ابراز ناراحتی نکرده بود، چون رضایت خدا را ملاک قرار داده بود و نمی‌خواست خلاف خواست خدا بخواهد.

پس اگر می‌خواهی بدانی خدا از تو راضی است یا نه، به دلت مراجعه کن! ببین در زندگی از خدا راضی هستی؟
اگر راضی هستی؛ بدان که خدا هم از تو راضی است و اگر در گوشه دلت از خدا ناراضی هستی. متوجه باش که خدا هم از تو نا‌راضی است.

خداوند از سه گروه تعجب می‌کند

آیت‌الله مجتهدی تهرانی با تاکید بر اینکه در روایات اسلامی آمده است که خداوند از سه گروه تعجب می‌کند، در بیان این سه گروه گفت:

1ـ کسی که نماز می‌خواند و می‌داند مقابل چه خدایی ایستاده است، ولی در نماز حضور قلب ندارد و حواسش به نماز نیست.

2ـ کسی که عمری است روزی خدا را می‌خورد و غصه روزی فردا را دارد.

3ـ کسی که می‌خندد در حالی که نمی‌داند خدا از او راضی هست یا نه!

وی در توضیح افعال این سه دسته گفت: در مورد دسته اول، استادی داشتیم که معتقد بود؛ ما باید از نماز خواندن خود نیز استغفار کنیم. آنچنان که در گلستان سعدی می‌خوانیم: "عاصیان از گناه توبه کنند / عارفان ار عبادت استغفار"

این استاد اخلاق در بیان حالات گروه دوم به خواندن یک بیت شعر اکتفا کرد: "غم روزی مخور بر هم مزن اوراق دفتر را / که قبل از طفل ایزد پر کند پستان مادر را."

به نیت امام زمان (عج) یا پدر و مادر یا اموات، یک‌بار قرآن را ختم کنید

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی در ادامه شرح دعای روز دوم ماه مبارک رمضان، در تبیین عبارت "وَجَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ وَ نَقِمَاتِکَ" گفت: خدایا یک کاری کن که از غضب تو اجتناب کنم؛ و کاری نکنم که در ماه رمضان از من ناراضی باشی."وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِقِرَاءَةِ آیاتِکَ بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین" یعنی؛ خدایا مرا موفق به خواندن قرآن کن.

در قدیم رسم بود که در ماه مبارک رمضان چند ختم قرآن می‌کردند، ولی طلبه‌ها چون درس دارند، حداقل یک ختم قرآن به نیت امام زمان (‌عج) داشته باشند، یا به نیت پدر و مادر و امواتتان حداقل یک بار قرآن را ختم کنند.

کسی که در ماه رمضان موفق به یک ختم قرآن نمی‌شود، دچار خسارت بزرگی می‌شود، ماه رمضان ماه قرآن است و باید قرآن خواند؛ اگر کسی می خواهد زنگار دلش پاک بشود، باید موقع سحر قرآن بخواند.

این استاد اخلاق، پاک کردن زنگار دل را از چند طریق امکان‌پذیر دانسته و گفت: با توجه به روایت "همانا این دل‌ها زنگار می‌گیرد، همان‌طوری که آهن زنگار می‌گیرد و همانا جلای دل‌ها، به‌خواندن قرآن است" از رسول خدا (ص) که در "ارشاد القلوب" آمده است، بنابراین باید در سحرها قرآن خواند.

وی یکی دیگر از عوامل از بین‌بردن زنگار دل را "استغفار" دانست و به حدیثی از پیامبر (ص) اشاره کرد که می‌فرماید:"پنج چیز دل را صفا دهد و سختی قلب را برطرف می‌کند: همنشینی علما، دست به سر یتیم کشیدن، نیمه‌شب استغفار کردن،کم خوابیدن در شب و روزه‌داری."

مرحوم آیت‌الله مجتهدی تهرانی در پایان گفت: خدایا در روز دوم ماه رمضان ما را موفق کن که آیات تو را بخوانیم. ای خدایی که از همه رحم‌کننده‌ها رحمتت بیشتر است!


سایت مهدوی مذهبی آیه های انتظار



ارسال شده در توسط محب مهدی





معارفی از جزء هشتم قرآن کریم

در هشتمین قسمت از سلسله بحثهای تفسیری که برای انس معنایی با قرآن کریم تدوین می شود این بار جزء هشتم قرآن را گشوده و به فرازهایی از آیات آن می پردازیم تا ضمن بیان نکاتی در هر فراز، جان را به نور کلام حق منور کنیم.

گر طالب هدایتی از اکثریت پیروی نکن

وَ إِن تُطِعْ أَکْثرََ مَن فىِ الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یخَْرُصُونَ(116- انعام)


در این آیه خداوند به پیامبرش به عنوان مخاطب خاص و به همه مردم به عنوان مخاطب عام هشدار می دهد که اگر به دنبال اکثریت بیفتند از مسیر هدایت و بندگی خدا خارج شده و گمراه می شوند. آنگاه علت را هم اینگونه بیان می کند که اکثر مردم بر اساس علم و حقیقت عمل نکرده و سخن نمی گویند ملاک کار بیشتر مردم بر حدس و گمان استوار است در حالی که یافتن جاده سعادت و حرکت در آن نیاز به علم حقیقی دارد که آن در مکتب وحی و عقل سلیم (عقل و نقل) یافت می شود و بس.(1)

از ترس نداری، فرزندان خود را سقط نکنید!

وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَکُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نحَّْنُ نَرْزُقُکُمْ وَ إِیَّاهُمْ (151- انعام)


پیام آیه روشن است خداوند متعال در این آیه کسانی را که از ترس فقر و نداری به فکر کشتن فرزندان خود می افتند را مخاطب قرار داده و آنها را از این کار نهی کرده است و چون هر انحراف عملی ریشه در انحراف فکری دارد از این رو سخنی گفته تا اندیشه آنها را اصلاح کند. فرموده است: شما که نگران رزق و روزیتان هستید بدانید که رزق تمام مخلوقات به دست ماست. ما هستیم که شما و فرزندانتان را روزی می دهیم پس دیگر نگران چه هستید؟
شاید به ذهن بیاید که این آیه امروز، مخاطبی ندارد؛ زیرا در دنیای علم و تمدن بشری دیگر کسی پیدا نمی شود که بخواهد فرزند خود را آن هم برای نان و آبی به قتل برساند؛ اما این سخن با واقعیت جامعه در تضاد است و هشدار قرآن همچنان مخاطبان فراوانی دارد. کم نیستند کسانی که از ترس خرج و مخارج آینده تصمیم به سقط کودکان بی گناهی می گیرند(2) که هنوز چشم به جهان نگشوده اند، قلب کوچکشان در عشق به زندگی در حال طپیدن است. آیا این عده که متاسفانه عده شان کم هم نیست مخاطب آیه نیستند؟

ایمان لازم است؛ اما کافی نیست

یَوْمَ یَأْتىِ بَعْضُ ءَایَاتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانهَُا لَمْ تَکُنْ ءَامَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فىِ إِیمَانهَِا خَیرًْا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ(158- انعام)



لحظه ای که مرگ(3) یا عذاب قطعی(4) فرا می رسد کسی که تا کنون ایمان نیاورده در این شرایط هولناک ناگهان برگشته و ادعای ایمان می کند پیام آیه این است که چنین ایمانی که از سر اختیار نیست و از روی ناچاریست سودی به حال صاحبش ندارد و نیز اگر قبلا ایمان آورده ولی تا این زمان عمل صالحی از او سر نزده است چنین ایمانی هم نمی تواند دردی از او دوا کرده و مایه نجاتش از جهنم شوند.

نکته مهمی که در آیه وجود دارد این است که ایمان در روز ظهور آیات الهی (وقوع عذاب و یا موقع مرگ) وقتى مفید است که آدمى در دنیا و قبل از ظهور آیات نیز به اختیار ایمان آورده و دستورهاى خداوند را عملى کرده باشد؛ ولی کسى که در دنیا ایمان نیاورده و یا اگر آورده در پرتو ایمانش خیرى کسب نکرده و عمل صالحى انجام نداده و در عوض سرگرم گناهان بوده؛ چنین کسى ایمانش که ایمان اضطرارى است در وقت وقوع عذاب و یا در موقع مرگ سودى به حالش نمى‏دهد.(5)

بیچاره کسی که ده تایی های او بر یکی هایش بچربد

مَن جَاءَ بِالحَْسَنَةِ فَلَهُ عَشرُْ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یجُْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ(160- انعام)



این آیه به یکى از منت‏هاى خداوند که بر بندگان خود نهاده اشاره مى‏کند و آن این است که: خداوند عمل نیک را ده برابر پاداش مى‏دهد و عمل زشت و گناهان را جز به مثل، کیفر نمی دهد و اینکه در پایان می فرماید به کسی ظلم نمی شود معنایش این است که از پاداش عملی نمى‏کاهد و کیفر گناهی را بیشتر از آنچه باید نمى‏دهد.(6)

در ارتباط با این آیه شریفه سخنی گهربار؛ اما تکان دهنده از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که حضرت مرتب می فرمود: «وَیْلٌ لِمَنْ غَلَبَتْ آحَادُهُ أَعْشَارَهُ»(7)؛ وای بر کسی که جمع کیفرهای تک تک او از ده تا ده تا ثوابی که به او می دهند بیشتر شود.

امتیازات اجتماعی برای آزمون و امتحان است

وَ هُوَ الَّذِى جَعَلَکُمْ خَلَئفَ الْأَرْضِ وَ رَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَتٍ لِّیَبْلُوَکُمْ فىِ مَا ءَاتَئکم (165- انعام)



اوست کسى که شما را در زمین، جانشینان [نسل‏هاى گذشته‏] قرار داد و بعضى از شما را نسبت به بعضی دیگر از جهت مادی و معنوی چند پله بالاتر برد تا شما را به آنچه عنایت فرموده، امتحان کند.
بی شک اختلافات طبقاتی که زاییده استعمار و استثمار و اشکال مختلف بردگى و ظلمهاى آشکار و پنهان است را نمی توان به حساب دستگاه آفرینش گذارد و دلیلى هم ندارد که از وجود اینگونه اختلافات بى‏جهت دفاع کنیم. در عین حال نمى‏توان انکار کرد که هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى نیز رعایت شود باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و فکر و انواع ذوقها و سلیقه‏ها و حتى از نظر ساختمان جسمانى یکسان نخواهند بود. نکته اینجاست که قرآن مى‏گوید این تفاوتها وسیله آزمایش شما است‏ با آن برتریهایی که خدا به شما داده است؛ نه دستمایه ای برای فخرفروشی و تحقیر دیگران.(8)

هدف شیطان بی آبرو کردن بشر است

فَوَسْوَسَ لهَُمَا الشَّیْطَنُ لِیُبْدِىَ لهَُمَا مَا وُرِىَ عَنهُْمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا (20- اعراف)


«وسوسه» یعنی دعوت کردن به کاری با صدایی آهسته و آرام؛ «موارات» هم یعنی پوشاندن چیزی با قرار دادن آن در پس پرده؛ «سوآت» هم جمع «سوأة» به معناى عضوى است که آدمى از برهنه کردن و اظهار آن شرم ‏دارد.(9)
بر اساس این آیه تمام تلاش شیطان در مصاف با آدم و حوا علیهماالسلام برای این بود که آنها را خلع لباس کرده و بی آبرو کند. این نکته ایست مهم برای تمام بشر که شیطان و سپاهش هر چه می کنند و ترفندی به کار می بندد از وسوسه های عملی و القاء شبهات علمی همه و همه برای این است که حیثیت اجتماعی او را لکه دار کنند و او را در دنیا و آخرت بی آبرو کنند.(10)

در آداب دعا «نعره زدن» نیست

ادْعُواْ رَبَّکُمْ تَضَرُّعًا وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُعْتَدِینَ(55- اعراف)



«تضرع» به معناى اظهار ضعف و ذلت است. «خفیة» هم به معناى پنهانى و پوشیده داشتن است‏.(11) این آیه که بیانگر ادب دعاست دستور می دهد که دعا با حالت تضرع و به دور از سر و صدا و فریاد باشد.(12) در پایان آیه هم به شکل کنایه، کسانی را که این ادب را رعایت نکنند «المعتدین؛ تجاورزگران از حدود» خوانده که مراد از حد در اینجا حد و ادب دعاست.

در هر کاری که هستید، برای مردم کم نگذارید

وَ لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ (85- اعراف)


معنای این فراز این است که «از حقوق مردم چیزى کم نگذارید». هر چند این فراز در بین احکام خرید و فروش و دقت در ترازو و پیمانه است؛ اما پیام آن منحصر در تجارت نشده و تمام روابط اجتماعی و حتی بین الملل را زیر گستره خود می گیرد.(13) بنا بر دستور این آیه هر کس در هر پست و مقام و وظیفه و شغلی که قرار دارد حق ندارد ذره ای از ادای حقوق افرادی که با او طرف حساب هستند بکاهد و در عمل کم بگذارد. استادی که دانشجو دارد؛ کارمندی که ارباب رجوع دارد؛ مغازه داری که مشتری دارد؛ مدیری که کارمند دارد؛ همه و همه باید نسبت به دیگرانی که حقی بر عهده ما دارند نهایت دقت را به خرج دهیم تا مبادا ذره ای از حق آنها شود.



 


ارسال شده در توسط محب مهدی





شیطان چگونه از ما دور می‌شود

رسول خدا فرمود : آیا شما را خبر ندهم به اموری که اگر به آن امور عمل کنید
شیطان از شما دور می‌شود؛ مثل دور بودن مشرق از مغرب ؟!


اصحاب گفتند : بله یا رسول الله
حضرت فرمودند : روزه بگیرید چرا که روزه صورت شیطان را سیاه می‌کند

یکی از کارهای خیر روزه گرفتن است از خدا بخواهیم که
در ماه رمضان مریض نشویم و توفیق روزه داری داشته باشم
یکی از کارهای خیر دیگر صدقه است؛


صدقه دادن هم پشت شیطان را می‌شکند
« و کَسْرَ ظَهره » و در ادامه آمده است مواظبت بر عمل صالح ؛
نماز شب و دوستی با خدا و استغفار ریشه شیطان را قطع می‌کند

و در آخر حدیث گفته شده است « و لکلِ شیٍ زکات و زکاتُ الابدان الصیام »
که هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدن‌های شما روزه است.[4]


وَ اجْعَلْ لِی نَصِیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِکَ یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِین

خدایا هر خیری که در ماه رمضان نازل می‌کنی برای من نصیبی از آن خیر قرار بده به جود و
بخشش خودت ای کسی که جود و بخششت از همه بخشندگان بیشتر است.


سایت مهدوی مذهبی آیه های انتظار



ارسال شده در توسط محب مهدی





در زندگی دردهایی است که جز به همیاری همگان درمان نشود
و در میان انسان‌ها نابرابری‌هایی که مگر با یاری همگنان به‌سامان نشود

خدایا !
تو که خود دستگیرِ افتادگانی و یاور ضعیفان
ما را نیز به همراهی شکسته‌دلان خوانده‌ای و غمگساریِ یتیمان

اشک یتیمان، عرشیان را بلرزاند
و سرشکِ دیدگانِ بی‌سوشان، ما فرشیان را بهراساند
رحمتی !
تا در برابر آنان راه رحم پیماییم
و منّتی !
تا دستانمان به ستم نیالاییم

نان برکت زندگی ما است
و پاسِ آن نشانِ بندگی ما
سفره، خوانِ پرصفای نعمت تو است
و تهی نماندن آن نمادی از کرامت تو
گستراندن بساطِ طعام
بهره‌ای است که تو آن را ارزانی داری
و فراخوان خاص و عام
آیینی که تو پسندیده‌اش شماری

روزی‌بخشا !
مرا نیز بر این کار توانا کن
و دستانم را با طعام دادن آشنا
ما از پیامبرت آموخته‌ایم که
برادری منشِ امّت مسلمان است
و احترام به یکدگر نشان مؤمنان
پیام‌آورت چنان بود که کسی در سلام بر او پیشی نداشت
و او خود هرگز این کردار نیک فرو نگذاشت
پس ما را بر سلام که شعار ما است
و فاش گفتن آن نشانی از درستیِ رفتار ما
موفق دار

دوست، آیینه‌ی تمام‌نمای انسان است
و همنُمای نهادِ آدمیان
ما در این صحرای پرهراس دوستانی خواهیم که
دستمان گیرند و پیرِ راهمان شوند
و در این دریای ناپیداکرانه همرهانی جوییم که
یاری‌مان دهند و ناخدایمان گردند

دستگیرا !
دستمان در دستان مِهترانی گذار که رفیقمان باشند
و در راهبری، آگه به طریقمان
ای که همه‌ی آرزومندان به درگاه تو پناه آرند
و همه‌ی امیدواران چشم به عنایات و بزرگواری‌های تو دارند
امیدمان برآورده ساز
ای خدای بنده‌نواز!

سایت مهدوی مذهبی آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی



هروز یک حدیث ناب

قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم :

ان للجنة بابا یدعى الریان لا یدخل منه الا الصائمون.

پیامبر اکرم که سلام و درود خدا براو و خاندانش باد فرمودند:

براى بهشت درى است‏ بنام (ریان) که از آن فقط روزه داران وارد مى ‏شوند.

وسائل الشیعه، ج 7 ص 295، ح‏31.
 

 

سایت مهدوی مذهبی آیه های انتظار



ارسال شده در توسط محب مهدی




طلب مقام یقین
(دعای سحرگاه ماه مبارک)


خدایا، تنها تو را می خوانم و نه غیر تو را که چون
غیر تو را بخوانم، محروم خواهم شد.

جز به تو امید نمی بندم که چون به غیر
تو امید بندم، ناامید خواهم شد.


بارالها، ای لطیف و ای بخشنده، هر نعمت و نکویی
از آن توست و هر حاجت به دست تو برآورده می شود.


پس ای مهربان، مقام یقین و حسن ظن به حضرتت
عطایم فرما، و امیدواری به رحمتت را در قلبم پایدار کن و رشته
امیدم را از غیر خودت پاره کن که جز به تو امید نبندم و جز به تو اعتماد نکنم.


سایت مهدوی مذهبی آیه های انتظار

 


ارسال شده در توسط محب مهدی




*?* لحظات ناب مناجات *?*

? ویژه نامه روز هشتم ماه مبارک رمضان ?

 



تلاوت ترتیل جزء هشتم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید


سایت مهدوی مذهبی آیه های انتظار

 


ارسال شده در توسط محب مهدی






معارفی از جزء هفتم قرآن کریم


دشمن‌ترین مردم با مؤمنین
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ ءَامَنُواْ الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشرَْکُواْ (82- مائده)

گر چه خطاب در این آیه متوجه شخص رسول اللَّه صلی الله علیه و آله است، لیکن آیه شریفه در مقام بیان قانون و ضابطه‌ای کلی برای عموم جامعه اسلامی است (1)؛ آن قانون همیشه جاری این است که در بین سه گروه مشرک، یهودی و مسیحی، رابطه مسیحیان با اسلام از نظر پذیرش و احترام به قوانین مسلمین بهتر از دو گروه دیگر بوده است. آنچه تاریخ همواره از جانب یهود و مشرکین شاهد آن بوده، سرسختی در پذیرش، بغض و کینه و خیانتی است که آن‌ها در برابر اسلام روا داشته‌اند. (2) البته این بدان معنا نیست که تمام یهودیان و یا مشرکین این‌گونه اند.

آنچه در جهان امروز رخ می‌دهد نیز شاهد و گواه محکمی بر صدق این آیه است زیرا بر کسی پوشیده نیست که در حال حاضر هم دشمن درجه یک اسلام و مسلمین یهود و صهیونیست بین‌الملل است؛ یهودی که شبانه روز در تلاش برای ضربه زدن به اسلام با هدف محو آن از چیزی فروگذار نیست.سوال: این سرسختی در دشمنی را صهیونیستِ امروز، نسبت به کدام دسته از مسلمانان اعمال می‌کند؟ مسلمانان تابع حکام عرب یا مسلمانانی شعارشان شعار حسین بن علی علیه‌السلام است؟ فراموش نشود که آیه، ایمان کسانی را تأیید می‌کند که در این تقابل، مورد خشم و عداوت یهود و مشرکین هستند.

صحنه سازی برای امتحان


یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّهُ بِشیَ‌ْءٍ مِّنَ الصَّیْدِ تَنَالُهُ أَیْدِیکُمْ وَ رِمَاحُکُمْ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یخََافُهُ بِالْغَیْبِ فَمَنِ اعْتَدَی بَعْدَ ذَالِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ(94- مائده)

ای اهل ایمان! بی‌تردید خدا شما را به چیزی از شکار حیوانات در حالی که مُحرم هستید آزمایش می‌کند، آن هم با شکاری که به آسانی در دسترس و تیررس شماست تا خدا کسی را که در نهان از او می‌ترسد معلوم و مشخص نماید و هر که پس از این از حدود الهی تجاوز کند برای او عذابی دردناک است.
«بلاء» به معنای امتحان و آزمایش است و معنای خوف بالغیب این است که انسان از عذاب‌های دردناک اخروی با اینکه به وسیله حواس ظاهری‌اش نمی‌تواند آن‌ها را درک کند، بترسد آن هم به این دلیل که خدای متعال انسان را از آن‌ها بر حذر داشته است.

اراده الهی بر این تعلق گرفته که انسان موجودی مختار باشد و مدام بر سر دوراهی انتخاب قرار گیرد؛ «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْن» (3) که اگر با حسن استفاده از نعمت اختیار راه صحیح را به صورت غیر اجباری برگزید، پله‌های کمال و ترقی را یکی پس از دیگری طی کند و به مقام قرب الهی که هدف اوست نائل شود و اگر با سوء اختیار کج راهه را انتخاب کرد، به عواقب ناگوار راهی که خود آزادانه برگزید گرفتار آید.

این کش و قوس‌های درونی که هر روز با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم؛ همان آزمون‌های الهی هستند که عده‌ای در آن شاکرند و قبول و عده‌ای کفورند و مردود؛ «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» (4) آنگاه به قبول شدگان وعده بهشت و رحمت داد و بر مردود شدگان آن وعید دوزخ و شدت. (5).

فراگیرترین آزمونی که خداوند متعال مدام آن را برگزار می‌کند آزمون عملی است که در آن ابتدا زمینه امتحان را فراهم می‌کند. به عنوان مثال وقتی که حاجیان در احرام را از شکار منع می‌کند به آهوان دستور می‌دهد که از بلندی‌های مکه و سینه کوه پایین بیایند و آنقدر نزدیک شوند که این منع شدگان بتوانند به راحتی آن‌ها را با نیزه و یا حتی با دست شکار کنند. یعنی از یک طرف منع می‌کند و از طرفی دیگر همان منع شده را می‌آورد در تیررس و دسترس ایشان قرار می‌دهد تا عیار ایمان مردم عیان شود.

این آیه نشان می‌دهد که خداوند متعال برای هر امر و نهیی بساط آزمون آن را هم فراهم می‌کند. اگر فرمود به نامحرم نگاه نکنید از آن طرف چند نامحرم بزک کرده را طوری مسیر می‌دهد که از مقابل چشم این جوان عبور کنند و او در جلسه امتحان قرار گیرد.

آنان که خود از ایمان دورند و دیگران را هم نهی می‌کنند

وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ وَ إِن یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ (26- انعام).

همیشه در کنار چشمه یا در مسیر آب روان معارف الهی عده‌ای پیدا می‌شوند که نه خود می‌نوشند و نه اجازه می‌دهند دیگران بهره‌ای برده و سیراب شوند. قرآن از این عده که در همیشه تاریخ بوده و خواهند بود با این تعبیر یاد می‌کند که «هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْئَوْنَ عَنْهُ»؛ آنان دیگران را [از توجه به قرآن و پیروی از رسول خدا [ص] بازمی‌دارند و خود نیز از آن دور می‌شوند.

اما این‌ها چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی دارند سوالات مهمی است که آیه قبل به آن‌ها پاسخ داده است. آیه قبل می‌فرماید: اینان کسانی‌اند که در اثر کفر و لجاجتی که به خرج داده‌اند پرده‌ای از غفلت بر دل‌هایشان افکنده‌اند که دیگر حق را نمی‌فهمند و نیز گوش‌هایشان چنان در برابر حق سنگین شده که آن را نمی‌شنوند. (6) اینان روشن‌ترین دلیل را هم قبول نمی‌کنند و از پذیرش آن سر باز می‌زنند بارزترین مشخصه این گروه برخوردشان با معارف دینی است که می‌گویند این‌ها همه فسون و فسانه است.

بی خبر از اینکه هر کس با حق در افتد تیشه بر ریشه خود زده، و سرانجام طبق سنت ثابت آفرینش، چهره حق از پشت ابرها نمایان می‌گردد و با جاذبه‌ای که دارد پیروز خواهد شد و باطل همانند کف‌های بی ارزش روی آب نابود می‌گردد، بنا بر این تلاش و فعالیت آن‌ها به شکست خودشان منتهی خواهد شد و جز خود را هلاک نمی‌کنند؛ هر چند آنان قدرت درک این حقیقت را ندارند «وَ إِنْ یُهْلِکُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ».(7).این افراد را باید شناخت و تا آنجا که ممکن است از آن‌ها فاصله گرفت چرا که سخن رفته رفته بر دل اثر گذاشته و آثارش را در رفتار نمایان می‌کند.

پاسخ خدا: اگر برگردند باز گناه خواهند کرد
لَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نهُُواْ عَنْهُ وَ إِنهَُّمْ لَکَاذِبُونَ (28- انعام).

آیه در مورد کسانی است که دنیا با سرسختی تمام نه تنها خود ایمان نیاورند بلکه مانع ایمان آوری دیگران نیز می‌شدند. این عده همین که در قیامت، وقوع عذاب را حتمی می‌بینند به عجز و لابه می‌افتند و مدام حسرت می‌خورند و تقاضای بازگشت دارند تا جبران مافات کنند. (8).

هر چند تقاضای این‌ها امر محالی است زیرا با قیام قیامت، بساط این جهان برچیده شده (9) و پشت سری نمانده تا بشود کسی را به آن برگرداند. اما به فرض محال که چنین بازگشتی هم ممکن باشد اما خداوند پاسخ منفی به خواسته آن‌ها می‌دهد و می‌فرماید: یقیناً این‌ها دروغ می‌گویند و به فرض محال هم که ما این‌ها را برگردانیم باز هم همان خواهند بود که هستند.

مراحل قبل از نزول عذاب


وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلیَ أُمَمٍ مِّن قَبْلِکَ فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ (42) فَلَوْ لَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضرََّعُواْ وَ لَاکِن قَسَتْ قُلُوبهُُمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَنُ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ (43) فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلّ‌ِ شیَ‌ْءٍ حَتیَّ إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ(44- انعام)

هر چند عذاب‌هایی که خداوند در اثر کفر و نافرمانی مردم بر سر آن‌ها نازل می‌کند به صورت دفعی و آنی است؛ اما مقدماتی دارد که پس از طی آن‌ها عذاب واقع می‌شود. این بخش از آیات به این بحث پرداخته و قانون خدا را قدم به قدم شرح می‌دهد.

گام اول گرفتار کردن به سختی‌ها و ناملایمات زندگی است به این منظور که افراد با گرفتار شدن در این فشارها از غیر خدا دل کنده و رو به او کنند و او را بخوانند «فَأَخَذْنَاهُم بِالْبَأْسَاءِ وَ الضرََّّاءِ لَعَلَّهُمْ یَتَضرََّعُونَ»؛ اما این‌ها چنان سنگدل و فریفته شیطان شده‌اند که این فشارها و شک‌های حیات بخش هم نمی‌تواند روح مرده آن‌ها را زنده کند.
گام بعدی سرازیر کردن نعمت‌های آسمانی و زمینی و زیر زمینی به سوی این‌هاست تا برای موفقیت‌های خود در عرصه‌های مختلف صنعتی، کشاورزی، فضایی و اتمی جشن‌ها بگیرند و بر خود ببالند و بر دیگران مباهات کنند. اما آن‌ها با این نعمت‌ها هم بیدار نشدند.

گام آخر: در حالی که این‌ها غرق در شادی‌اند و دیگر دلیلی برای کفرشان ندارند؛ ناگهان عذاب ما نازل شده و بساط آن‌ها را جمع می‌کند. (10).

جبران گذشته، شرط اساسی در توبه


کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلیَ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنکُمْ سُوءَ ا بجَِهَلَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (54- انعام).

در جمله اول می‌فرماید: پروردگارتان رحمت را بر خود لازم و مقرّر کرده است در جمله دوم که در حقیقت توضیح و تفسیر رحمت الهی است، با تعبیری محبت آمیز چنین می‌گوید: هر کس از شما کاری از روی جهالت انجام دهد، سپس توبه کند و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است.

منظور از «جهالت» در این‌گونه موارد، همان غلبه و طغیان شهوت است که انسان نه از روی دشمنی با حق، بلکه به خاطر غلبه هوی و هوس آن چنان می‌شود که فروغ عقل و کنترل شهوت را از دست می‌دهد؛ چنین کسی با اینکه عالم به گناه و حرام است اما چون علمش تحت‌الشعاع هوی و هوس قرار گرفته، به آن «جهل» اطلاق می‌گردد. مسلماً چنین کسی در برابر گناه خود مسئول است؛ اما چون از روی عداوت و دشمنی نبوده، سعی و کوشش می‌کند تا آن را اصلاح و جبران کند. (11).


احترام واجب نیست ولی بی احترامی هم نکنید


وَ لَا تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوَا بِغَیرِْ عِلْمٍ .

خداوند متعال در این آیه مؤمنان را به رعایت یک اصل مهم سفارش می‌کند و آن اینکه مبادا به مقدسات کسانی که با شما هم عقیده نیستند بی احترامی کنید که آن‌ها نیز معتقدات شما را مورد اهانت قرار می‌دهند.

نکته اول اینکه منع آیه در مورد اهانت به مقدسات طرف مقابل است نه آنکه خواسته باشد هر گونه بحث علمی و به چالش کشیدن منطقی عقاید طرف مقابل را ممنوع کند. (12).

نکته دوم اینکه معنای آیه احترام گذاشتن به مقدسات طرف مقابل نیست بلکه پیام آیه پرهیز از هر کاری است که اهانت تلقی شود.





ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   16   17   18   19   20      >