زخم تازه قدس
وای بر دلی که نمی لرزد، وای بر خونی که نمی جوشد، وای
بر چشمی که به خواب رفته است!
اشک باید ریخت، فریاد باید کرد، تیر باید شد، آتش باید گرفت!
قدس، ناموس اسلام است. قدس، محک غیرت مسلمانان قرن است.
صدای ایستادن قلب کودکان فلسطینی دارد پرده گوشمان را پاره می کند.
صدای سکوت کشتگان فلسطین، شیشه های خانه آرامشان را فرو می ریزد.
کوران و کرانیم؛ اگر فریاد برنیاوریم؛ اگر بانگ برنداریم.
صدای اذان بی وقت می آید؛
کسی از امت محمد صلی الله علیه و آله از جور می نالد، باید شتافت؛
وگرنه دل رسول الله می شکند.
در گوشه ای از جغرافیای غربت، امت رسول الله صلی الله علیه و آله
زیر شکنجه اند، خانه شان ویران است و آوارگی، روزیشان شده.
بوی خون می آید.
زخم فلسطین در دل اسلام، هنوز تازه است.
زخم شهید کهنه نمی شود.
درد دارد در جان اسلام ریشه می دواند، سرطان صهیونیسم، جهان
را کبود کرده، جهان منتظر طبیبی است. طبیب عشق بر
سر بالین اهل درد می آید.
نکند بی دردی، بزرگ ترین بیماری ملت های مسلمان باشد!
انتظار طبیب؛ آدابی دارد، رسم انتظار را باید به جای آورد.
باید خود به مبارزه سرطان رفت، باید درد را از پا انداخت.
حسین امیری