سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار




نیایش، پر و بال کشیدن از صحرای تفتیده تنهایی است.
نیایش، جامی است لبریز از زلال وصل که در کام
خشکیده زندگی ریخته می شود و به آن حیات می بخشد.

نیایش، ما را وصله همرنگ جهان هستی می کند.
آن کس که نیایش ندارد نغمه ناهماهنگ است.

نیایش، بارقه امیدی است که در فضای دودزده عصر
بیخودی و یأس، از اعماق جان بر می خیزد.

هیچگاه شادابی و نشاط روح به اندازه زمان نیایش نمی رسد.
نیایش، مونس و همدم تنهایی ها و غربت هاست.

نسیمی است که از ابدیت برخاسته است تا مشام جان ما
را به عطر خویش بنوازد و ما را در دریای نور غوطه ور کند.

نیایش، پرواز مرغ روح از قفس تن و پر و بال زدن در
بی نهایت است.در آن هنگام که تمام خیالات و توهّم های
روزانه ما بی پایگیِ خود را نشان می دهد


این خورشیدِ حقیقتِ جان است که روح را به نیایشی فرحناک می خواند
. پرواز از ژرفای روح تا قرب پروردگار، یک آه سوزان است و بس.




ارسال شده در توسط محب مهدی


*** لحظه های ناب عشق و نیایش ***
 
*** ویژه نامه روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
***





دعاى روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
 


بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین
واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ
بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین.


خدایا روزى کن مرا در آن فرمانبردارى فروتنان

وبگشا سینه ام در آن به بازگشت دلدادگان
به امان دادنت اى امان ترسناکان.





ارسال شده در توسط محب مهدی








تلاوت ترتیل جزء
پانزدهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید






ارسال شده در توسط محب مهدی







معارفی از جزء پانزدهم قرآن کریم

معرفی براداران شیطان

مره بدیها و خوبی ها، فقط و فقط دامنگیر خودمان می شود

إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکمُ‏ْ وَ إِنْ أَسَأْتمُ‏ْ (7- اسراء)

اگر نیکى کنید، به خود نیکى کرده‏اید و اگر بدى هم کنید، باز به خود بد کرده‏اید.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه می نویسد: «لام» در«لانفسکم» و نیز در «فلها»، لام اختصاص است یعنى: خوبی و بدی شما مختص به خود شما است، بدون اینکه چیزی از آن به دیگران بچسبد، و این خود قانون در حال اجرای خداست که اثر و تبعات عمل هر کسى را- چه خوب و چه بد- به خود او برمى‏گرداند.(1) و این همان معنایی است که در قرآن به دفعات و با تعابیر گوناگون آمده است که «اثر هر عمل- چه خوب و چه بد- به صاحبش برمى‏گردد»

دوام وضعیت فعلی بسته به عملکرد شماست

إِنْ عُدتمُ‏ْ عُدْنَا (8- اسراء)
اگر شما برگردید ما هم بر می گردیم.

این فراز در واقع هشدار به کسانی است که پس از مدتها سرکشی و تحمل عذابهای الهی به راه راست برگشته و از رحمت حق برخوردار گشته اند. در این خطاب تهدید می شوند که اگر دوباره به همان وضعیت سابق باز گردند خدا نیز دست از عنایت خود کشیده و به مانند گذشته با آنها رفتار خواهد کرد.(2)

اما می توان از این جمله به یک قانون کلی تر هم دست یافت و آن اینکه هر ملت و جمعیتی که تغییر رویه دهند چه به سمت ارزشهای دینی و چه به سمت رذایل نفسانی خداوند نیز نسبت به آنها تغییر رویه می دهد.(3) اگر نور به ظلمت روند خدا نیز رحمت و عنایت خاصه خود را به روی آنها قطع کرده و با غضب و عذاب با آنها برخورد می کند و اگر از ظلمت خارج و وارد نور شوند عذاب خود را از آنها رفع و درهای رحمتش را به روی آنها می گشاید.(4)

پاسخ خدا به کسی که دنیا می خواهد و کسی که به دنبال آخرت است

کلاًُّ نُّمِدُّ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ وَ مَا کاَنَ عَطَاءُ رَبِّکَ محَْظُورًا(20- اسراء)


ما به هر دو گروه از لطف پروردگارت عطا مى‏کنیم زیرا هیچ کس از بخشش پروردگارت محروم نیست.
بر اساس این آیه خداوند به هر دو گروه کمک می کند منتهی روش کار در اجابت آنها متفاوت است.

درباره کسی که فقط دنیا می خواهد می فرماید: کسانى که تنها هدفشان همین زندگى زودگذر دنیاى مادى باشد، ما آن مقدار را که بخواهیم و به هر کس که صلاح بدانیم در همین زندگى زودگذر مى‏دهیم؛ سپس جهنم را براى او قرار خواهیم داد که در آتش آن مى‏سوزد در حالى که مورد سرزنش و دورى از رحمت خدا است.‏(5)

دو قید در خصوص این گروه وجود دارد که قابل توجه است: «مَا نَشَاء»؛ آن مقداری که ما می خواهیم؛ نه آن مقداری که او می خواهد و «لِمَن نُّرِید»؛ آنهایی که ما می خواهیم؛ نه هر کس که می خواهد. بنابراین همه دنیاپرستان به خواستشان نخواهند رسید و آنها هم که می رسند تنها به مقداری از آن دست پیدا خواهند کرد و بعد از آن هم که جهنم در انتظار آنهاست.

و درباره کسی که در پی امنیت و رفاه در آخرت است می فرماید: کسى که آخرت را طلب کند و سعى و کوشش خود را در این راه به کار بندد، در حالى که به این راه و هدفش ایمان داشته باشد، این سعى و تلاش او مورد قبول الهى خواهد بود.(6) بنابر این کسی که با ایمان قلبی و تلاش عملی در پی کسب سعادت اخروی باشد خداوند متعال از این تلاش او قدردانی کرده و بهشت را نصیبش می کند.(7)

چه کسانی برادران شیطانند؟
وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا(26)إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کاَنُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَ کاَنَ الشَّیْطَنُ لِرَبِّهِ کَفُورًا(27- اسراء)

هیچ‏گونه اسراف و ریخت و پاشی مکن. بى‏تردید اسراف کنندگان و ولخرجان، برادران شیاطین‏اند، و شیطان همواره نسبت به پروردگارش بسیار ناسپاس است.

«تبذیر» در اصل از ریشه «بذر» و به معنى پاشیدن دانه مى‏آید، منتهی این کلمه مخصوص مواردى است که انسان اموال خود را به صورت غیر منطقى، مصرف مى‏کند که معادل آن در فارسى «ریخت‏وپاش» است. به تعبیر دیگر تبذیر آن است که مال در غیر موردش مصرف شود هر چند کم باشد، و اگر در موردش صرف شود تبذیر نیست هر چند زیاد باشد.(8)
در آیه بعد مبذرین را برادران شیاطین خواند که این برای آن است که آنها نیز نعمتهایی را که خدا داد، کفران مى‏کنند و در غیر محلش، صرف مى‏نمایند.
تعبیر به «اخوان؛ برادران» یا برای آن است که اعمالشان همردیف و هماهنگ اعمال شیاطین است؛ همچون برادرانى که یکسان عمل مى‏کنند و یا به دلیل آن است که در دوزخ همنشین شیطان اند.(9)

چرا برخی نمی توانند گناه را ترک کنند؟

قَالَ أَ رَءَیْتَکَ هَاذَا الَّذِى کَرَّمْتَ عَلىَ‏َّ لَئنِ‏ْ أَخَّرْتَنِ إِلىَ‏ یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَأَحْتَنِکَنَّ ذُرِّیَّتَهُ إِلَّا قَلِیلًا(62- اسراء)
شیطان گفت: اگر تا روز قیامت به من مهلت دهی تمام فرزندان این کسی که بر من مقدم داشتی را افسار می زنم؛ مگر عده کمی.

اصل کلمه «احتناک» از «حنک» است. وقتى گفته مى‏شود:«حنک الدابة بحبلها» معنایش این است که ریسمانى به گردن حیوان بست و او را کشید. خود «احتناک» هم به معناى افسار کردن است.(10)
شیطان ابتدا وسوسه کرده و به گناه دعوت می کند. پس از آنکه فرد اولین قدم را برداشت و خود را به آن آلود، وسوسه های بعدی سریعتر و راحتتر در او اثر می کند. هر چه انجام گناه ساده تر و سریعتر شود نشان از آن دارد که شیطان بهتر و بیشتر بر او تسلط یافته و به تعبیری بهتر سوار شده و افسار نفس را به دست گرفته است. از این به بعد او می برد هر جا که خاطرخواه اوست و این افسار به دهان یا گردن هم می رود هر جا که او می کشد. چنین کسی به عیان مشاهده می کند که تلاشهای سطحی او برای ترک گناه سودی ندارد و با کوچکترین حرکتی که شیطان به افسار می دهد او با سرعت به سمت گناه رفته و آن را مرتکب می شود.
چاره رهایی از این اسارت، توبه ای حقیقی و تلاش جدی در سایه توکل به خدا و توسل به اولیای اوست.

قرآن با دو تاثیر متضاد

وَ نُنزَِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَ لَا یَزِیدُ الظَّلِمِینَ إِلَّا خَسَارًا(82- اسراء)
ما قرآن را نازل مى‏کنیم که مایه شفاء و رحمت مؤمنان است‏؛ ولى ستمگران، جز خسران و زیان بیشتر، چیزى بر آنها نمى‏افزاید.

اگر قرآن را شفا نامیده با اینکه شفا باید حتما مسبوق به مرضى باشد، خود این معنا را می رساند که دلهاى بشر حالاتى دارد که اگر قرآن را با آن مقایسه کنیم خواهیم دید که همان نسبتى را دارد که یک داروى معالج با مرض دارد.
از اینجا روشن می شود که انسان، همانطور که سلامتى و بیماری جسمى دارد، سلامتى و بیمارى روحى هم دارد و همانطور که اختلال در نظام جسمى او باعث مى‏شود که دچار مرضهایى جسمى گردد، اختلال در نظام روحی او نیز باعث مى‏شود به انواع بیماریهاى روحى مبتلا شود(11) و همانطور که براى مرضهاى جسمیش دارویی وجود دارد، براى مرضهاى روحیش نیز دارویی هست.(12)

قرآن کریم همان نسخه شفابخش است که داروی تمام مرضهای روحی را ارئه می کند؛ البته این نسخه، برای مومنین که به آن ایمان دارند و پذیرای آن هستند نافع است و شفادهنده ولی برای غیر مومنین که آن را باور ندارند و پذیرای آن نیستند نه تنها شفادهنده نیست؛ بلکه بر درد و آلام درونی آنها می افزاید. باید توجه داشت که علت این افزایش درد، قرآن نیست بلکه آن مرض درونی آنهاست که چون دارو را نمی پذیرد واکنش های دردآور بیشتری از خود نشان می دهد.
 




ارسال شده در توسط محب مهدی




روز پانزدهم: شرح صدر



دعای روز پانزدهم

خدایا در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع نصیب من گردان
و شرح صدر مردان فروتن و خدا ترس را به من عطا فرما،
به حق خود ای ایمنی دلهای ترسان.








خداوند در اکثر نعمت هایی که به پیامبرش می‏دهد منت نمی‏گذارد
اما در مورد نعمت‏ شرح صدر به پیامبر منت می‏گذارد و می‏فرماید:

«الم نشرح لک صدرک؛ آیا سینه ات را برایت نگشودیم؟» (1)


عوامل شرح صدر

1 - انس با قرآن:
«اللهم نور بکتابک بصری واشرح به صدری؛ خدایا چشمان مرا
به وسیله کتاب خود نورانی کن و سینه‏ام را فراخی ده» (2)


2 - اراده الهی:

قرآن کریم: «فمن یرد الله ان یهدیه یشرح صدره للاسلام‏؛
پس هر که خدا هدایت او را خواهد، قلبش را
به نور اسلام روشن و وسیع می‏کند.» (3)








ارسال شده در توسط محب مهدی







رمضان، فصل شکفتن غنچه های ناشکفته و دوباره شکفتن
گل های پژمرده، حکایت التیام بال های شکسته و روایت
بارش باران است بر دل تفتیده زمین.

رمضان، ماه صعود به آسمان معرفت و جاده ای
هموار برای نیل به مقصود است.


رمضان، گاه عروج و نهر جاری آمرزش است.
جان های تیره را تطهیر می کند و راه میان بُر وصل
است که جان های پاک را به خود می خواند

و روزه در این مسیر اقیانوسی از لطف و رحمت است که
هر تشنه ای از این کاروان به قدر تشنگی خود می نوشد


و هر رهگذری به قدر همت خویش بر ساحل معرفت می نشیند
و معدودند هشیارانی که چون غوّاص تا قعر آن فرو می روند

و گوهر تابناک معرفت الهی به چنگ می آورند و واله و خرسند
از این بحر موّاج، پاک و چالاک بیرون می آیند.

و من چه می توانم از آن بگویم که رمضان، روایت
مگویی است که تا آن را نیابی نتوانی شناخت.



ارسال شده در توسط محب مهدی


**** مولود خجسته رمضان
 
****

**** ویژه نامه ولادت فرخنده امام حسن مجتبی(ع)
****




ارسال شده در توسط محب مهدی





ای مولود خجسته رمضان!
ای بدر تمام ماه خدا!

تو تنهاترین فرزند رمضانی و آسمان در پیشگاه کرم
و بخشش تو، با این همه ابرهای باران زایش
گمشده ای غریب بیش نیست

رسول رحمت، تو را بر شانه های خویش سوار
می کرد و بر تو مباهات می نمود

تو ادامه محمد (ص) و کرانه علی (ع) هستی
تو امام مایی و ما مُرید و دلداده تو


و اینک در بهار شکفتن تو، در فصل خدا
بر خود از رهبری تو می بالیم

و بر نامت که زینت همه خوبی ها
و نیکی هاست افتخار می کنیم




ارسال شده در توسط محب مهدی


نیمه ماه رسید و قمری می آید
خبر آمد که مبارک سحری می آید


ماه در لاک خودش رفت و نیامد بیرون

تا شنید از خود او ماه تری می آید

رفت خورشید پی کار خودش تا گفتند:
صبح خورشید ز سمت دگری می آید

حاتم از فرط نداری به گدایی افتاد

تا شنید از همه بخشنده تری می آید

ای کرم زاده، کرم پیشه، کریم بن کریم

ای علی زاده ی از ریشه کریم بن کریم


ای حسن نام و حسن خلق و حسن جلوه حسن
کرده الطاف تو یک عمر به من جلوه حسن

همه را با کرم ات مست گدایی کردی

عبد بودی و خدا خواست خدایی کردی


لطف تو آمد و دلهای ولایی را برد
کرم ات آبروی حاتم طایی را برد

آنقدر جود نمودی که دلم بی تاب است
هر کجا اسم شما هست گدایی باب است


دو سه باری همه زندگی ات بخشیدی

دشمن ات را تو به بخشندگی ات بخشیدی

تو در اوجی و به پایین نظرها داری
تو عزیزی و به مسکین نظرها داری


به همه از کرم و لطف شما خیر رسید
کرم ات، هم به محبان تو، هم غیر رسید

سفره انداختی و این همه مهمان داری

تو خودت معجره ای، آی? قرآن داری


یک جهان عبد و گداهای پریشان داری
فکر کردم نکند ملک سلیمان داری!

مثل موسایی و اعجاز عصایت جاری است
نه نگفتی به کسی، دست عطایت جاری است


چه کسی مثل تو اعجاز مسیحا دارد؟
چه کسی مثل تو یک مادر زهرا دارد؟

چه کسی مثل تو باباش ولی الله است؟
هر که شد منکر آقاییِ تو گمراه است


ای کریمان همه در پیش عطایت بی چیز
ای کرامت ز وجود حسناتت لبریز

به جهانی همه دم لطف و عطای تو رسید
چه کسی در کرم و جود به پای تو رسید؟

اسم تان آمد و گل های زمین وا شده اند
پیش پاهای شما جن و ملک پا شده اند

ای که در طایف? جود، کریم ات خواندند
مثل بسم الله رحمن رحیم ات خواندند


پای این سفره نشاندید و بفرما گفتید
باز انعام رساندید و بفرما گفتید

سر این سفره به والله نشستن دارد
روی ارباب خداییش که دیدن دارد


پسر شاه شدن شاه شدن هم دارد
پسر ماه شدن ماه شدن هم دارد

ای کریم از تو ما هر چه بگویید رسید
دل من از تو به سر منشاء توحید رسید


مهدی صفی یاری


ارسال شده در توسط محب مهدی






قال الامام الحسن المجتبی(علیه السلام):

ان الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه، فیستبقون فیه بطاعته الی مرضاته .

امام حسن مجتبی علیه السلام فرموده اند :


به درستی که خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه خلق خود ساخته
تا به وسیله طاعتش به رضای او سبقت گیرند .


(تحف العقول ص 239)



ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >