آسمان بلندت را قد می افرازم تا هم بال پرستوها
بهار آمدنت را به استقبال برخیزم. تو، همراه حادثه ها بوده ای؛
آن گاه که ماه را بر دریچه های آسمان، سر بریدند
وقتی که گیسوان بیدها را بادهای عصیان گر به یغما بردند
و چشمه های زلالِ تنها را دستان سیاه شقاوت، گل آلود کردند.
شانه به شانه پدر، خیمه های بی یاور را پاسداری کرده ای.
ای فرزند رودخانه و کوه!آیه های اولین لبخندت
اطلسی های بی شماری را به شکفتن نشاند.
تو گویی خاک از آفرینشی تازه باز می گردد!
آمدی و بارقه های معطرت، کوهستان را به هلهله خواند.
هلال ماه جبینش از دل شبِ زلفش رخ نمود،
ابرهای پلک واره از هم دور شد و برق نگاه یک جفت ستاره،
آسمان مهتابی رخسارش را شکافت!
این نخستین تصویر از شمایل شهزاد بنی هاشم
در قاب نگاه چشم های لیلا علیهاالسلام بود!
از وقتی که پنجره چشم هایش را به روی جاده بی انتها نگاه لیلا
باز کرده بود، خواب را از دیدگان او ربوده بود؛
نه از آن جهت که دستی باید گهواره بی تابی هایش را تکان می داد
و یا جرعه های شیره گل، لبان او را به شبنم می نشاند!
لیلا نیز مثل هر زن دیگری، راه و رسم مادری می دانست
و سلوک مهربانی می شناخت، اما آن چه در گهواره دستان او تکان می خورد،
یک کودک نبود که سپیدی موی مادر را به پای بزرگ شدن خویش بطلبد.
او از هم اینک بزرگ بود!
همانند اسم اعظمی که بر وی خطاب می کردند
و غیرت بوتُراب را در برق چشمان او به تماشا می نشستند!
انگار که از هم اکنون با ذوالفقار نگاهش، دروازه های کربلا را می گشود!
آن جلال و جبروتی که کودک لیلا را بر تخت بزرگی و شوکت می نشاند،
تکرار خطوط نسخه وجود حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
بر صفحه هستی علی اکبر علیه السلام بود.
گویی برگه ای از کتاب جان پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلم
در پیش چشم لیلای دور مانده از خاتم رُسُل قرار گرفته بود
و او در آن نظر نمی افکند و چیزی نمی خواند،
جز آن چه به امین اللّه منتسب بود!
لیلا دیگر مادر کودک خویش نبود،
بلکه دایه کودکی های پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
شده بود! و چه موهبتی برتر از آن که زنی
موسپید شود در راه روسپیدی عشق!
مگر نه آن که چیزی نخواهد گذشت
که کودک رسول واره لیلا،
دلاور صحنه های کربلا خواهد شد؟!
لیلا اطهر ، مهربان مادرعلی اکبر
میلاد مهتاب درخشان شبهایت مبارک
می خواهم جریان داشته باشم
روز جوان مبارک
یک آسمان پرواز می خواهم و عرصه ای به وسعت
یک کهکشان. بال هایم فرصتی می خواهد،
تا پرواز را تجربه کند و اوج بگیرد.
تشنه ام؛ تشنه تر از ماهی به اقیانوس، تشنه تر از
خاک تفتیده کویر به باران.
نگذارید روحم در انجماد بی قیدی های پوچ، مرداب شود!
می خواهم جریان داشته باشم؛ چون رودخانه ای سرکش
اما زلال؛ بروم به سمت آب های آزاد،
بروم به سمت دریا، اگر دریا قبولم کند.
ریشه هایم اما هنوز پا نگرفته اند؛ بگذارید به استواریتان
تکیه کنم. دست هایم را رها نکنید. می روم؛
دو قدم به جلو و گاهی هم یک قدم به عقب.
پیش رویم پر از دو راهی تردید است؛
من یقین خویش را گم کرده ام.
به خیالتان، نشاط عمرم را در پای کدام جاذبه
جا گذاشتم، که این گونه مرا از خود می رانید؟
مرا به من وا می گذارید؛
آن هم درست در لحظاتی که بی پناه مانده ام؟!
پرنده ای در اوج پر کشیدنم. می شناسیدم؟
من گذشته شمایم، آینه روزهای نشاطتان.
جوانه زدنم را بارها شاهد بوده اید و پا گرفتنم،
خستگی هایم، غرورم، آرزوهایم، فریادهایم، خاموشیم، خروشم و ... .
مادر! قد کشیدنم را ببین!
من همان کوچک دیروز توام، که در اوج دلتنگی هایم،
سر به دامن مِهرت می گذاشتم و بغض ناتمام
دلم را فرومی خورم،تا اشک هایم را نبینی؛
هنوز نیازمند دست های نوازشگرت هستم،
در چشم هایم التماس موج می زند.
با شما هستم، پدر!
دست هایت را که برای پا گرفتن من، پینه بسته، بر
شانه هایم بگذار.نگاهم کن، که نگاهت هزار حرف نگفتنی دارد.
من جوانم؛
فرزند امروز سرزمینم، فرزند فردای سرزمینم،
بالنده و رها، سراپا شوق و هیجان.
سرزمین من، زادگاه سروهای تناور عشق است
که جوانه هایش، تمثیلی است از جوانی من.
من آذرخش امیدم، می دوم؛
رو به جلو، به سمت تلاقی آسمان و دریا.
سکون؟ ... نه! در من راه ندارد.
گاهی، چموشانه پیش می روم؛ از توقف بی زارم
پرم از هیجان، پرم از فریاد، پرم از نگاهی باز؛
رو به آن دور دست ها،رو به فرداهای روشن.
خورشید را در چشمانم ببینید.
دست هایم را بفشارید، تا پای امیدتان را استوار کنم.
روز جوان مبارک
فعالیتهای فرهنگی ویژه جوانان
روزجوان برجوانان سرافرازوامید آفرین ایران اسلامی مبارک باد سال(92-93)
جوانان عزیز روزتون مبارک* ویژه نامه گرامیداشت روزجوانی* سال91
جوانیت را در چه کاری صرف کردی؟ -خویشتن دارى درجوانان
عوامل رشد استعداد و خود باوری در جوانان و نوجوانان
جوان و انس با قرآن♣ آگاهی رسانی به جوانان
جوانان حیران در دنیای پر از وسوسه "لاین" !!
توصیه های عرفانی امام خمینی (ره)به جوانان
جوان عزیز با جیغ و داد مشکل حل نمی شه
منشور نسل جوان در سیره امام صادق(ع)
لوازم ضروری برای یک جوان موفق
روش های موعظه و انتقاد از جوان
مراقبنهای جنسی نوجوان و جوان
جوان و اخلاق فردی و اجتماعی
آسیب شناسی تربیت دینی جوانان
خانواده؛ جوان و اوقات فراغت
چهل حدیث ناب جوان و جوانی
ارتباط با خدا یا جوانی کردن؟!
جوانان از دیدگاه امام علی(ع)
آسیب شناسی تربیتی جوانان
جوان و آسیب های اجتماعی
جوان و مسئولیت پذیری
جوان و دوستی با خدا
جوان و شخصیت
دوستی با جوان
جوان در قرآن