بی تاب از حرارت تکلیم،
از قله «نبوت» باز می گردد.
آنک ندای «اقرأ باسم ربک الذی خلق» در جانِ
روشن پیامبر صلی الله علیه و آله طنین انداخته است .
قرآن، بر قلب مبارک پیامبری نازل می شود
که امین وحی است و دلسوز مؤمنان...
مردی از نسل ابراهیم، به پیامبری مبعوث می شود
تا دیگر بار کعبه را از آلایش بت ها پاک سازد.
پیامبری می آید تا تجلی رحمتِ خداوند باشد.
پیامبری بی تاب از کوه فرود می آید
که جبرئیل را در افق روشن دیده است.
پیامبری که در رساندن پیام وحی به مردمان دریغ نمی ورزد.
آن گاه، محمّد رسول اللّهدر عرش طنین می اندازد:
یا محمّد!
خداوند چه قدر تو را دوست می داشت که افلاک را به خاطر تو آفرید.
ای که جان پاکت، زحمت درس و مشقنبرد بود
و قلبت لوحِ محفوظ علم الهی.
آری! «هو الذی بعث فی الامیّین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته
و یزکیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و إن کانوا من قبل لفی ضلال مبین»
سلام بر تو ای پیامبر که بشر را از گمراهی آشکارش نجات دادی و در راه
هدایت خلق خدا، به جان کوشیدی و احکام شریعت خداوند را برقرار ساختی!
سلام بر تو که آیین یکتاپرستی را احیا کردی!
و خدا را سپاس می گوییم که پیامبری چون تو را برای ما فرستاده است.
محمد سعید میرزایی
از مشرق کوه نور، مردی که سرشار
از نور است پایین می آید؛
مرد عقیده و ایمان، با ره توشه ای از
«اقرأ باسم ربک الذی خلق».
زمان را نگاه کن؛ به چشم روشنی زمین آمده است.
یک خط نور، از غار شروع می شود تا پایین.
کسی می آید که اگرچه تنها ولی همه
بهار، یک جا با اوهمراه است.
نگاه سبز وحی، به اوست و استقبال پر از شعر
و شعور جهان نبوت، پیش روی او:
ای شاه سوار ملک هستی سلطان خرد به چیره دستی
ای ختم پیمبران مرسل حلوای پسین و ملح اول سر
خیل تویی و جمله خیلند مقصود تویی همه طفیلند»
محمد صلی الله علیه و آله می آید و قبیله های
فضایل، یک به یک، به تعظیم برمی خیزند.
جاهلیت، به دیار نیستی می کوچد.
این صدای گام های آغازین رسالت است؛
صدایی دل انگیز از غار حرا.
گویا این غار، هم اکنون متولد شده است
در دامن چهل سالگی الگوی جهانیان.
این غار، خاک نعلین برترین آفریده را توتیای چشم خویش کرده
است و نخستین واژه های عرشی قرآن را در دل دارد.
حرا، یعنی نجواهای شبانه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله .
ببین چگونه آن نیایش ها، نتیجه داد.
اینک، آخرین فرستاده می آید؛
با قرآنی که به روی گشود تا با آن، بشارت دهد و انذار کند.
رسالت عظیم او، با قرآنی عظیم آغاز می شود تا
مکارم اخلاقی را که عظیم است، به پایان برساند.
محمدکاظم بدرالدین
آزاده کاظمین
ای صنوبر صبور!
اینک ما رهروان مکتب صبوری تو، غمنامه کوچ تو را سرود
کرده ایم و مرثیه خوان، بر سفره سوگواری تو مویه می کنیم.
ای اسوه شکیب!
گر چه حسودان قرن هارونی، از آواز جان جوان تو
هراسیدند و تو را میهمان تاریکای زندان کردند
امّا جان تو را به بند نکشیدند که تو دنیا را به بند آوردی و
از قفسْ خانه خاک گذشتی و در افلاک آشیان کردی.
نامت نگین روزهای تاریخ است و داستان صبوری ات
زبان به زبان در زمین و آسمان می چرخد و آشوب می کند.
صبوری و کاظمی را از تو آموخته ایم!
از تو که در اسارت، درس آزادگی دادی و اندیشه ات
معجزه خردمندان است و راهت میراث جاودانه ای
است که هماره عاشقانت را به رستگاری رهنمون است.
ای آزاده کاظمین!
اگر چه هارون ـ این انبان زشتی و غرور ـ شعاع خورشیدی
امامت تو را تاب نیاورد، امّا خورشید هرگز نمی میرد.
آفتاب تو از کاظمین تا همیشه تاریخ بر تشنگان زمان می بارد
و جان جهان، از عطر روشن سبز تو لبریز شکوفه می شود.
ای آن که شانه هایت کوله بار غربت زمان را به دوش می کشد
و ای حقیقت روشن! ما را که بی شمار، نام تو را گریسته ایم
دریاب و به مائده شهود مهمان کن!
فعالیتهای فرهنگی, ادبی، صوتی و تصویری
خورشید در زنجیر{ویژه نامه شهادت مظلومانه امام موسی کاظم (ع) ( سال 91)
شهید مکتب تقوا(وبژه نامه شهادت امام کاظم علیه السلام)( ویژه نامه سال 90 )
ویژه نامه شهادت غم انگیز امام موسی کاظم علیه السلام ( ویژه نامه سال 89)
دل ماتم زده ام ناله و فریاد دارد{ اشعار شهادت امام موسی کاظم علیه السلام}
♥فلش♥ شهادت هفتمین گلشن امامت حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
(مجموعه مداحی وروضه خوانی های شهادت امام موسی کاظم*ع*)
غریب کاظمین* پیامک های تسلیت شهادت امام موسی کاظم(ع) *
آلبوم تصاویر ویژه شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
صلوات بر امام کاظم علیه السّلام
مقالات وسایر مطالب مرتبط :
مبارزه تا مرز شهادت (به مناسبت شهادت امام موسى بن جعفر علیهالسلام )
بخشی از اخلاق ؛ صفات و کرامات موسی ابن جعفر الکاظم علیه السّلام
پرسش و پاسخ هایی در باره امام موسی بن حعفر علیه السلام
با حضرت امام موسی کاظم(علیه السلام) در سایه قران کریم
برآورده شدن حوائج شیعیان توسط امام کاظم (علیه السلام)
تربیت یافتگان مکتب تربیتى امام موسی کاظم(علیه السلام)
رهنمودهای ارزشمند امام موسی کاظم (ع) با شرح کوتاه
پرتوى از سیره و سیماى امام موسى کاظم(علیه السلام)
گوشه هایی از مکارم اخلاقی امام موسی بن جعفر (ع)
سوالی که هارون از امام کاظم (علیهالسلام) پرسید
گزیده ای از سخنان امام موسی کاظم(علیه السلام)
صلابت و مدارا در سیره امام کاظم علیه السلام
موجبات شهادت امام موسى کاظم علیه السلام
امام هفتم علیه السلام مشعلدار عبادت و دعا
امام کاظم علیه السلام اسوه ظلم ستیزی
کریمترین حکیم
در انبوه اندوه مظلومی
ای امام! ای کاظم!
سلام بر تو و سلام بر کاظمین!
سلام بر تو که پناه درماندگانی و سلام بر نام متبرّک تو
که در انبوه اندوه مظلومی ات، صبوری ام می بخشد.
ای رداپوش محنت و ای جرعه نوش جام بلا!
دنیا هنوز زود است که مسیر کهکشان عصمت تو را مرور کند.
دنیا در جهل مرکب زیسته است؛ در ظلمت محض زندگی
و تو در فهم روزگار هارون زده نمی گنجی.
ای خورشید مظلوم!
دنیا از درک نام تو عقیم است.
یا باب الحوائج!
بگذار چتر هزار پاره اندوهم را بر سر این دلِ به سوگ
نشسته بگشایم تا جان در طراوت یادت جلا گیرد و
پنجره بهاری شهود به رویم آغوش باز کند.
تو معجزه روشن ایمان در سرزمین یخبندان هارونی هستی
که شعله عاطفه معنوی را در دل مشتاقان روشن نگاه داشته ای.
تو نگهبان هویت سبز بهاری در پاییزترین فصل تاریخ.
ای خوب! وقتی داغ تو در تقویم نشست، زمینیان و
آسمانیان،غمگنانه ترین آواز را مرثیه کردند.
ای اسوه صبوری و دلداری!
ما هنوز چشم به شعاع دست های رهبری تو
دوخته ایم تا در تاریکی ها، بی روشنایی هدایت نماییم.
اینک در داغ دوری تو این دل کبود را بر سر دست گرفته ایم
و نمی دانیم بر دامان کدام عاطفه بنشانیم.
تنها یاد توست که عاشقان اندوهناکت را قرار می بخشد.
ای قرار دل های بی قرار! ای یار!
ای امام! ای کاظم!
سلام بر تو و سلام بر کاظمین!
کاظم آل محمد(ع)
بار غمی که 25 رجب بر دل امّت ما می نشاند
بسی سنگین و جانکاه است:
غم شهادت امام فضیلت و حلم و وقار، پیشوای
عبادت و اسوه یقین امام موسی بن جعفر(ع).
آن که نامش با «مقاومت» گره خورده است
و شهادتش آموزگار صبوری مؤمنانه است.
سلام بر او، که هفتمین فروغ امامت است
و قبله نیازها و «باب الحوائج» است.
سلام بر آن محبوس رنجور که زندانبانان، اسیر
کرامت و بزرگواری اش بودند؛
صبرش، طاقت از دشمن می ربود و حلمش
جبّاران را در خشم می کرد و زندان ها به سجود
و عبادت و زهد او شهادت می دادند.
کاظم آل محمد(ص)، وارث نیکان و آبروبخش نیاکان بود.
سلام خدا بر او و بر سجّاده ای که از اشک هایش خیس می شد
و بر زمینی که پیشانی و صورت بر آن می نهاد
وبر آن دست ها که به ادب عبودیت و بندگی به
درگاه پروردگار گشوده می شد.
سلام بر کند و زنجیری که از بوسه بر دست
و پای حضرتش، قداست می یافت.
سلام بر مرقد نورافشانش که آسمان تیره عراق و
شهر غم گرفته کاظمین را روشنا داده است.
و سلام بر یادگاران او که میهن ما را عزّت و آبرو بخشیدند:
رضا(ع) در خراسان، بانوی کرامت حضرت معصومه(ع) در قم
و سید جلیل، احمد بن موسی حضرت شاهچراغ در شیراز.
سلام بر موسی بن جعفر، عبد صالح خدا، که مدفنش قبله دل های
عاشقان اهل ولاست و راهش، اسوه حریت و سرمشق پاکی است.
جواد محدّثی