سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار






تو، بخشی از یک اقیانوس بودی که خورشید گرم چشم هایت
ما را با ابرها باران می کرد و هر شب، باران های هزار ساله
بغضمان از ناودان های دلتنگی حرمت سرازیر می شد.


چقدر تلخ است این همه فاصله از حریم حرمت!
چقدر تلخ است که کبوتر باشیم و نتوانیم بر
شانه های حرمت بوسه بزنیم!


نمی دانم کی دست های تشنه زیارت، مرا به ضریح
مقدس تو می رساند. هر روز ساعت هفت صبح، هفت گل سرخ
غنچه می شوند تا صدای تشنگی تو را هفت بار در گوش هفت دریا بخوانند.


هر روز ساعت هشت، هشت پرنده، هشت بار نامت را
در همه هشتی های خشتی دلتنگت آواز می کنند.


هر روز ساعت نُه، نسیم نه بار از شش جهت، نامت را در تمام
طبقات آسمان جار می زند. کاش نسیم صدایت را به خواب هایم
می فرستاد تا از این سکوت سربی شب و روز
که لبریز تنهایی ام کرده است، رهایی یابم!

کاش می توانستم پرواز کنم تا حریم
حرم کوچکت، ای دریایی ترین!



ارسال شده در توسط محب مهدی






آه رقیه!



آه رقیه! چگونه پس از تو تشنگی خویش را به آبی فرو نشانیم؛
حال آنکه همواره صدای کودکانه العطش تو در گوشمان طنین افکن است؟!

چگونه ریگزار داغ آشنا به قدم های کوچکت را از یاد ببریم؛
آن هنگام که بر تربت کربلا سجده می کنیم؟!


نمی دانم دستی که کودک سه ساله را سیلی می زند،
چقدر بزرگ تر از رخسار اوست؟
و خارهای بیابان، لطافت قدم های برهنه او را چند ضربه شمشیر شدند؟

خرابه ای که اندوه رقیه را در خود جای داده بود،
آن قدر شرم کرد که فرو ریخت؛


اما بی شرمی خاندان ابوسفیان در طلب دنیا، تسلّط بر دختر بچه ای
را نیز غنیمت می دانست برای رسیدن به شادمانی پیروزی.

روح وسیع رقیه در کالبد کوچکش، تکّه ای جا مانده
از حسین بود که باید پرواز می کرد.


شب هنگام است و سنگباران خرابه، فروکش کرده است.
اینک، بغض های جهان را در خرابه ای انباشته اند تا
خارهای راه را از پاهای زخمی خود، یکی یکی درآورد؛

ولی صبر تو، ارث به جا مانده از حسین است؛
آن هنگام که شهری آسوده سر به بالین گذاشتند و تو سر از بالین سنگ ها برنداشتی.




ارسال شده در توسط محب مهدی








سلام بر تو ای بسیجی!

سلام بر تو که مروارید خاطرات همیشه زنده شهامت

و استواری را در صدف جانت پرورانده ای

عشق الهیت را ، قلب آسمانیت را می ستایم

و از خداوند می خواهم که فرزندان این مرز

همیشه سربلند پاسدار خوبی برای ارزشها یی باشند

که تو پایدار ساختی

هفته بسیج بر بسیجیان همیشه بیدار مبارک

 

ادامه مطلب

 


ارسال شده در توسط محب مهدی







بسیج، دیوان شعر انقلاب اسلامی است
که پیر جماران در اوج شعله های آتش جنگ تحمیلی، سرود
و به زیور طبع و چاپ پایداری و مقاومت بسیجیان آراسته شد.

دیوانی که پر از غزل های عاشقانه
وداع فرزندان و همسران و پدران
و غربت اشک و آه مادران و یتیمان است.
دیوانی که پر از قصیده های بلند اسارت،
سوختن و ساختن و انتظار
و مشحون از مثنوی حماسه ها
و رشادت ها و شهادت هاست.

دیوانی که سوز ابیاتش، دل دو بیتی های باباطاهر را آتش می زند
و جگر رباعی های خیام را کباب می کند.

دیوانی که قطعه های زمینی «بهشت زهرا»یش
با پاره هایی از بهشت و ملکوت خدا برابری می کند.


طنین بانک خوش عاشقی رسد به گوش
بیا به مدرسه عشق ثبت نام کنیم

و بسیجی مفسّر اندیشمند حماسه حسینی است.
شاگرد مدرسه عشقی که دست تک تک
تکالیف استاد پیرش را می بوسد.

مجنونی که در دشت شیدایی و عمل و بیابان های غربت
با قلم اندیشه و اسلحه اش مشق نام لیلی را تمرین می کند
و قهرمانی که در گود ورزش باستانی اش علی گویان
به گرد تکلیف، وظیفه و حق می چرخد.

«بسیجی کسی است که نورش، خورشید را،
موجش دریا را، استواریش کوه را، عزمش آهن را،
وسعت روحش جهان را، صفتش واژه ها را، بی نامیش نام را،
سوزش آتش را، سرعتش باد را
و شهره اش تمام اسطوره ها را خجل کرده است».






ارسال شده در توسط محب مهدی








بسیج در میهن انقلابی ما، نه یک پدیده گذرا، که یک فرهنگِ ماناست.
بسیجی، نوعی اندیشیدن و گونه ای از نگریستن به زمین و آسمان است.

عصاره اندیشه های دینی و انقلابی در رویه بسیجی ظهور کرد
و کشتی انقلاب در دریاهای متلاطم و توفان زده
حوادث، به همت بسیجی به ساحل راه بُرد.

امام بسیجیان بنیانگذار فرهنگ و بانی مدرسه ای بود که
از مشرق دیوارهایش، خورشید بسیجی می تافت
و تا آخرین زاویه دلها را گرما می بخشید.

از بسیجی، بسیار گفته اند. اما آیا کسی هم گفت که بسیج، آخرین
خاکریز سر به آسمان ساییده است که همه در پناه آن
آسوده اند و کمتر قدرشناس اویند؟


همه از بسیجی می گویند، اما نمی گویند که در سایه سار این
درخت با طراوت، نباید تبر به دست گرفت و تنه آن را خراشید.

بسیجی، مدرسه است، فرهنگ است، نوعی بودن است، گونه ای اندیشیدن
است، و یک آرزوی بزرگ است که در روزگار ما اجابت شده است.


سلام بر بسیجیان غیرتمند
و درود بر امام و پیشوای بسیجیان.



ارسال شده در توسط محب مهدی
ارسال شده در توسط محب مهدی
ارسال شده در توسط محب مهدی




ارسال شده در توسط محب مهدی


 

ختم سوره مبارکه واقعه

« هر ماه قمری که روز اول آن دوشنبه باشد، قرائت سوره واقعه را شروع کرده و تا روز چهاردهم به عدد روزها قرائت نماید، یعنی روز اول ماه یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه و... تا روز چهاردهم که چهارده مرتبه قرائت می‌شود

لازم به ذکر است بعد از هر بار قرائت سوره مبارکه واقعه دعای ذیل خوانده شود.


یا مُسَبِّبَ الاَسْباب و یا مُفَتِّحَ الابواب اِفْتَحْ لَنا الْاَبواب وَ یَسِّر عَلَینا الحِساب وَ سَهِّلْ عَلَینا الصِّعاب،

اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ رِزْقِی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ

وَ إِنْ کَانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ

وَ إِنْ کَانَ بَعِیداً فَقَرِّبْهُ

وَ إِنْ کَانَ قَرِیباً فَیَسِّرْهُ

وَ اِنْ کانَ یَسِیراً فَکَثِّرْهُ

وَ اِنْ کانَ کَثِیراً فَخَلِّدْهُ

وَ اِنْ کانَ مُخَلَّداً فَطَیِّبْهُ

وَ اِنْ کان طَیِّبَاً فَبارِکْ لی فیه

وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ یا رَبِّ فَکَوِّنْهُ بِکَیْنُونِیَّتِکَ وَ وَحْدانِیَّتِکَ

و اِنْ کانَ عَلی اَیْدِی خِیارِ خَلْقِکَ فَاَرْسِلْهُ وَانْقُلْهُ اِلَیَّ حَیْثُ اَکون وَ لا تَنْقُلْنِی اِلَیهِ حَیْثُ یَکُون برحمتک یا ارحم الراحمین.

 

 

ادامه مطلب


ارسال شده در توسط محب مهدی
ارسال شده در توسط محب مهدی
<   <<   6   7      >