سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار

 



با سامرّا



انگار که پاره های آتش، بر جگر سامرا گذاشته باشند!
انگار که شهر، یکباره غرق در دریای اندوه شود!

خبر سهمگین، اینگونه اثر می گذارد.

سامرا را امروز باید نشناخت که از این داغ ناگهان، شکسته شده است.
سامرا، همه جانبه، وقف اشک ریزی است و در کوچه هایش
آهنگ دلگیر کوچ موج می زند.

سامرا، مونسی جز غم ندارد.
همدمی جز بغض های مانده در گلو ندارد.
شهر، با معصومیت از دست رفته، در خویش فرومی ریزد.

امروز، هیچ شاعری نیست که همراه شعرش، از حسّ غربت سامرا سرشار نباشد.

تنها حرکتی که از سامرا، با رفتن دهمین رهنمای روشنگر
زاده سخی ترین مردمان، هادیِ دوران سر می زند، بر سر زدن است و گریستن.




ارسال شده در توسط محب مهدی