یازدهمین چراغ، روشن شد
آمدی و رودخانه های صداقت، از رد قدم هایت جاری شدند.
نگاهت، نور می پاشید، پنجره های بی شمار را.
آسمان، چرخی زد و آبی چشمانت را خیره ماند. تو،
یازدهمین ستاره منظومه عشقی.
کلامت، دل های کویری و جاهل را باران هدایت بود
و لب های متبرکت، نور را زمزمه می کرد.
روشنای اندیشه ات را هیچ خورشیدی تفسیر نمی تواند.
تو آمدی و کوچه های مدینه را باران شکوفه پوشاند؛
آمدی و آینه ها، به پابوسی ات، آب های جهان
را به انعکاس برخاستند.
آمدی، تو یازدهمین چراغ پرفروغ ولایت باشی.
معصومه داوودآبادی