بلاخره تمام شد
تمام شد آن روزهای پر عطش
آن روزهای پر هراس کودکان
آن پدره دری ها ، آن حرمت شکنی ها
سیلی خوردن ها ، تازیانه خوردن ها
تحقیر شدن ، سنگ باران شدن
روزهای غم انگیز عبور از شام
آن روزهایی پر درد اسارت
روزهای ایستادگی در مقابل ظلم
روزهای خطبه خوانی زینب شکسته دل
روزهای زخم زنجیر بر دستهای حضرت سجاد
حالا کاروان به کربلا رسیده
به دیار شقایقها و لاله های پرپر
وقت است که زینب عقده گشایی کند
وقت است که رباب با اصغرش خلوت کند
وقت است که لیلا به وسعت آسمان اشک بریزید
وقت است که سجاد علیه السلام با پدرش درد دل کند
کاروان رسیده است و دیگر کسی نگران اشک هایش نیست
دیگر نیازی نیست بغض ها را در گلو فرو خورند
دیگر نیاز نیست که برای حفظ خون عاشورائیان
بی صدا و پنهانی اشک بریزند
صدای های های گریه های تمام دشت کربلا را می لرزاند
و خون سرخ شهیدان از زمین پر بلای کربلا فوران می کند
و اینچنین قیام سرخ حسین بر جبین تاریخ تا ابدیت حک می شود
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
و علی انصارو الاحباب الحسین