سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار

 






روز مباهله فرا رسید.




تلاطم مهیبِ شک و تردید، آرامش پوشالی قلب هایشان
را درهم کوبیده بود.


آرزو می کردند تو را با گروهی از یاران و سربازانت ببینند

تا اینکه با خاندان سراسر نورت به میدان مباهله قدم بگذاری.


ولی تو آمدی؛

با دنیایی که محو تماشای جمال و هیبت خاندان پاک
و روحانی ات شده بود.


قلب زمان از استواری گام های علی علیه السلام به تپش افتاد

و گل های یاس، به تماشای فاطمه علیهاالسلام عطرافشان شدند.


دست در دانه اهل آسمان، حسن علیه السلام ، را در دستان

مهربانت داشتی و جگرگوشه ات حسین علیه السلام را

عاشقانه به سینه چسبانده بودی.


زمین بر آسمان فخر می فروخت که بر پشت او گام می نهید

و آسمان از دیدن آن همه شکوه و وقار، به وجد آمده بود.


باد، عظمت ایمانتان را در گوش هزار سرو آزاد نجوا کرد

و یک دشت شقایق، شیفته پاکی نگاهتان شد... .

و نجران، به حقانیت این خاندان، اعتراف کرد.




ارسال شده در توسط محب مهدی