معارفی از جزء بیست و هشتم قرآن کریم
تجارتی که نجات دهنده است
حقانیت گفتار و کردار پیامبر را خدا امضاء کرده است
مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نهََاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ(7- حشر)
[از اموال و احکام و معارف دینی] آنچه را پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به شما عطا کرد
بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد، باز ایستید و از خدا پروا کنید زیرا خدا سخت کیفر است.
این جمله هر چند در ماجرای غنائم بنی نضیر نازل شده، ولی محتوای آن یک حکم عمومی در تمام
زمینهها و برنامههای زندگی مسلمانها است، و سند روشنی است برای حجت بودن سنت پیامبر
صلی الله علیه و آله و سلم.
بر طبق این اصل همه مسلمانان موظفند اوامر و نواهی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را
به گوش جان بشنوند و اطاعت کنند، خواه در زمینه مسائل مربوط به حکومت اسلامی باشد، یا
مسائل اقتصادی، و یا عبادی، و غیر آن، به خصوص اینکه در ذیل آیه کسانی را که مخالفت کنند
به عذاب شدید تهدید کرده است.(1)بر این اساس اطاعت از دستور رسول خدا صلی الله علیه و
آله و سلم، اصاعت از خدا و قرآن است و بر هر مسلمانی واجب. آن حضرت نیز در غدیر امر
به تبعیت از علی بن ابی طالب علیهما السلام کرد و در روایاتی مانند حدیث ثقلین به پیروی از
اهل بیت علیهم السلام امر نمود پس با تکیه بر آیه مورد بحث و روایت غدیر و ثقلین به راحتی
میتوان حقانیت مکتب شیعه را ثابت کرد.
دو تقوایی که قرآن به آن سفارش میکند
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ(18- حشر)
ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و هر کسی باید با تأمل بنگرد که برای فردای خود چه چیزی
پیش فرستاده است، و از خدا پروا کنید یقیناً خدا به آنچه انجام میدهید، آگاه است.
این آیه مؤمنین به رعایت دو تقوا سفارش میکند:
تقوای اول اینکه: خدای سبحان را فراموش نکرده و همواره مراقب اعمال خود باشند که کدام
صالح است و کدام معصیت؛ چون سعادت زندگی آخرتشان به این اعمالشان بستگی دارد. و نیز
مراقب باشند که جز عمل صالح انجام ندهند و آن را هم فقط برای رضای خدا به جای آورند و
همواره این مراقبت را ادامه دهند و از نفس خود حساب بکشند. هر عمل نیکی که در کردههای
خود یافتند خدا را شکرگزارند و هر عمل زشتی دیدند خود را توبیخ نموده و نفس را مورد مؤاخذه
قرار داده و از خدای تعالی طلب مغفرت کنند.
تقوای دوم اینکه: در مقام محاسبه و نظر در اعمال، خداترس باشید؛ یعنی چنان نباشد که عمل زشت
خود را و یا عمل صالح ولی غیر خالص خود را به خاطر اینکه عمل شما است زیبا و خالص
به حساب آورید.(2)
قانون روابط بین الملل در قرآن
لا یَنْهَاکمُُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فیِ الدِّینِ وَ لَمْ یخُْرِجُوکمُ مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبرَُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ
إِلَیهِْمْ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُقْسِطِینَ(8)إِنَّمَا یَنهَْاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فیِ الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ
وَ ظَاهَرُواْ عَلیَ إِخْرَاجِکُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَ مَن یَتَوَلهَُّمْ فَأُوْلَئکَ هُمُ الظَّالِمُونَ(9- ممتحنه)
خدا شما را از نیکی کردن و عدالت نسبت به کسانی که درکار دین با شما نجنگیدند و شما
را از دیارتان بیرون نکردند باز نمیدارد زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد. خدا فقط
شما را از دوستی با کسانی نهی میکند که در کار دین با شما جنگیدند، و از دیارتان بیرون
راندند، و در بیرون راندنتان به یکدیگر کمک کردند. و کسانی که با آنان دوستی کنند، پس دوستی
کنندگان همان ستمکارانند.
این آیات از مهمترین آیات قرآن در عرصه بین الملل است که تکلیف سطح و نوع تعامل حکومت
اسلامی با کشورهای غیر اسلامی را بیان میکند.
بر اساس این آیات رابطه عادلانه و بر پایه احترام متقابل و رعایت قراردادهایی که بین شما و
آنها وجود دارد امری روا و جایز است؛ اما این رابطه حسنه تا زمانی است که آنها نسبت مسلمانان
و حکومت اسلامی توطئه نکرده باشند و به صورت علنی و یا پشت پرده؛ تنهایی و یا گروهی در صدد
ضربه زدن به مسلمانانو نظام اسلامی نباشند که اگر این گونه شد ارتباط یا آنها قطع و پاسخ قاطع
و مناسبی به آنها داده میشود.
یک سوال بر اساس این آیات شریفه
به نظر شما رابطه حکومت اسلامی ایران با دولت انگلستان که دشمنی پنهان و آشکار او با
دولت و ملت مسلمان ایران بر کسی پوشیده نیست و رهبری اسلامی هم حضرت امام (ره) وهم
مقام معظم رهبری بارها و بارها بر خباثت و دشمنی این رژیم تاکید کرده اند چگونه باید باشد؟
تجارتی که نجات دهنده است
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّکمُْ عَلیَ تجَِارَةٍ تُنجِیکمُ مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ(10) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تجَُاهِدُونَ
فیِ سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکمُْ وَ أَنفُسِکُمْ ذَالِکمُْ خَیرٌْ لَّکمُْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ(11) یَغْفِرْ لَکمُْ ذُنُوبَکمُْ وَ یُدْخِلْکمُْ جَنَّاتٍ
تجَْرِی مِن تحَْتهَِا الْأَنهَْارُ وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فیِ جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَالِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(10-12/صف)
ای اهل ایمان! آیا شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذابی دردناک نجات میدهد؟ به
خدا و پیامبرش ایمان آورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید. این ایمان و جهاد اگر به
منافع فراگیر و همیشگی آن معرفت و آگاهی داشته باشید برای شما از هر چیزی بهتر است؛ چرا که
خداوند متعال در اثر آن گناهتان را میآمرزد و شما را وارد بهشتی میکند که از زیر درختان آن
نهرها جاریند و در خانههایی منزل میدهد که پاکیزه اند و در بهشتهای جاویدان قرار دارند؛ این
است کامیابی بزرگ.
«تجارة» به معنای تصرف در سرمایه به منظور به دست آوردن سود است.(3) در این آیه
شریفه ایمان و جهاد، تجارت به حساب آمده که سرمایهاش جان آدمی و سود آن نجات از عذاب دردناک است.
خدای عز و جل با نکره آوردن کلمه تجارت (تجَِارَةٍ) آن را تجارتی مهم و عظیم و جلیل القدر
معرفی کرده است و در بیان سود آن که همان نجات از عذاب است، نوع عذاب را هم بیان نکرد
تا بفهماند آن قدر بزرگ است که در بیان نمیگنجد. آنگاه در آیه دوازده به بیان مصادیق این نجات
میپردازد که همان مغفرت و جنت است. بنابراین آیات یازدهم و دوازدهم در مقام تفسیر کلمه
«تجَِارَةٍ» است.(4)
دو نکته
1. در آیه مورد بحث کلمه «ذنوبکم» مطلق آمده؛ یعنی نفرموده است که کدام گناه آمرزیده میشود.
از این اطلاق میتوانیم نتیجه بگیریم که تمامی گناهان با شرایطی که ذکر شده آمرزیده میشود.
از اینکه آمرزش را مقدمه داخل شدن در بهشت جاودان ذکر فرموده نیز میتوان دریافت که تمام
گناهان بخشیده میشود؛ زیرا معنا ندارد که کسی داخل چنین بهشتی بشود، در حالی که هنوز
پارهای از گناهانش آمرزیده نشده باشد.(5)
2. بر اساس این آیه شریفه، آنچه مؤمن به خدا میدهد متاع ناچیز این دنیای ناپایدار است
و آنچه خدا به مؤمن وعده داده تا او را بهره مند سازد، نعمتها و زندگی جاودان است؛ به همین
جهت و برای تاکید بر این مطلب بود که در پایان آیه فرمود:«ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛ این پیروزی
عظیمی است».(6)
پنج لطف ویژه که مخصوص متقین است
مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا(2)وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ ... (3) ... وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل
لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا(4) ... وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیَِّاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا(5- طلاق)
هر که از خدا پروا کند، خدا برای او راه بیرون شدن [از مشکلات و تنگناها را] قرار میدهد
و او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میدهد ... و هر که از خدا پروا کند برای او در کارش
آسانی قرار میدهد ... و هر کس از خدا پروا کند، گناهانش را محو میکند و پاداش او را
بزرگ میدارد. (5- طلاق)
در این آیات، پنج اثر برای تقوا نامبرده شده که خداوند متعال آنها را به شکل ویژه نصیب
کسی میکند که تقوای الهی را رعایت کند. این پیامدهای خوشایند که خداوند متعال به او عنایت
میکند عبارتند از:
1. برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم میکند.
2. از جایی که احتمال آن را هم نمیداد به او روزی میرساند.
3. اموری که به آن اشتغال دارد را برایش آسان میکند.
4. گناهانی که از او سر زده میبخشد.
5. بیش از آنچه عمل کرده به او اجر و پاداش داده میدهد.
خود و خانواده تان را از آتش حفظ کنید
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَکمُْ وَ أَهْلِیکمُْ نَارًا (6- تحریم)
ای مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگها است حفظ کنید.
در این آیه تاکید جدی و صریحی بر لزوم حفظ خود و خانواده از آتش به چشم میخورد. همانگون
ه که از ادامه آیه روشن است این آتش همان آتش جهنم است که باطن و حقیقت گناه در دنیاست.
بر اساس این آیه، هر کس وظیفه دارد با رعایت تقوای الهی و پرهیز از ارتکاب آنچه خدا نهی
کرده است خود را از آتش جهنم حفظ کند و نیز وظیفه دارد تا دامنه این مراقبت را گسترش داده
و مراقب خانواده خود نیز باشد تا آنها نیز با رعایت دستورات الهی از گزند آتش جهنم مصون و محفوظ بمانند.
والدین به خصوص پدرانی که به حلال و حرام کارهای اهل خانه خود توجه ندارند؛ به این آیه عمل
نکرده و مسئولند.
تفسیر نمونه مینویسد: نگهداری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است
و نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و
خالی از هر گونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است.
این برنامهای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج و سپس نخستین
لحظه تولد فرزند آغاز گردد و در تمام مراحل با برنامهریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود.
به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تامین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنها حاصل نمیشود،
مهمتر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است.(7)