سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار

 



عید قربان است یـا عیـد عنایـات خداست
عید عشق و عیـد ایثار و مناجات و دعاست

ذات حق با میهمـانانش گرفتـه جشن عیـد
مرکـز ایـن جشـن نورانـی بیابـان منـاست


هر کجا رو آوریم و هـر طرف چشم افکنیم
خیمـ? حجـاج بیـت‌الله پیش چشـم ماست

نـور از هر خیمـه می‌تابـد بـه بـام آسمـان
خیمه‌ها بیت‌الله و اشک و مناجات و دعاست


حاجیـان دارنـد بـر سـر شـوق ذبح گوسفند
قصد هر یک کشتن دیو هوس، گرگ هواست

ای خوش آن حاجی که در آن سرزمین کرده وقوف
خوش‌تر آن حاجی که جای او در آغوش خداست

جان من قربان آن حاجی کـه زیـر خیمه‌ها
چشم او گریان به یـاد خیمه‌های کربلاست

پیش‌تر از دید چشمم خیمه می‌آید به چشم
ای منا پاسخ بده، پس خیم? مهدی کجاست؟


حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال
پس کدامین خیمه‌گاه مهدی موعود ماست

این صدای گری? مهدی است می‌آید به گوش؛
یا صـدای نال? «‌العفـو» ختم‌الانبیـاست؟


نالـ? جانسـوز «یــااللهِ» ختـم‌المـرسلین؛
یا صـدای گریـ? شوق علی مرتضـاست؟

یا امـام مجتبا صـورت نهـاده بـر زمین؛
یـا نـوای آسمـان‌سـوز قتیل نینـواست؟


یکطرف آمـاده ابـراهیم، بـر ذبـح پسـر
یکطرف تسلیم، اسماعیل از بهـر فداست

جان من قربـان آن حاجی که قربانگاه او
گاه نهـر علقمـه، گـه در کنـار قتلگاست

جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او
طفل شیـر و نوجوان و پیرمرد پارساست

حاجیان سر می‌تراشند و عـزیز فـاطمه
در منای دوست می‌بینم سرش از تن جداست


جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون
هـم قتیـل‌الاشقیـا و هـم ذبیـحٌ بالقفـاست

جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان
سر به نوک نـی، تنش پامـال سمّ اسبهاست


جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون
ـرو? او قتلگـاه او، صفـا طـشت طـلاست

گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او
گاه سنگ و گه سنان، گه تیغ، گه تیرِ جفاست



ارسال شده در توسط محب مهدی