ضمیر پاک صداقت
... باز هم، بغضی پریشان می کند اندیشه ام را؛
باز هم، غربت سرای چامه های جانگدازم!
باز هم، آیینه چشمان من ابریِ ابری ست!
باز هم، در غربت تاریخ می پویم؛
شکوهِ مصرعی از اشک هایم را!بخوان سمتِ غمت
حالا که در لذّت اشکی، به عشقِ جاودان خویش می بالم!
بخوان سمتِ غمت، مولا!بخوان! با یاد تو؛ زیباترین پاسخ
به احساسم، فقط اندوه است!تو را من دوست می دارم؛
به قدر آسمان هایی که چتر نور خود را بر مزارت؛
باز می سازند روز و شب!
مولاجان!مولاجان، امام مهربان!
گیتی فروز علم الهی! ای منبع صداقت انوار مُتّقین!
ای «ضمیر پاک صداقت» از وجود تو گشسته پیدا!
ای نهایت ایمان و عشق و علم و عالمِ تقوا!
ای افتخار کوثر و یاسین و فجر و طاها!
دین از توانِ علم تو محکم، مذهب. به نام پاک تو زیبا!
مولاجان، یا صادق آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم !
چگونه مویه نکنم؟! در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان
را به تواضع وامی دارد! چگونه به این اشک های ناقابل بسنده کنم،
که وسعت مصیبتت، فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است!
مولاجان به روزهایی می اندیشم؛ که مردمان در حق تو کوتاهی
کردند! تا جایی که نااهلانِ حکومت «عباسی»
حریم حرمتت را شکستند!
مولاجان! شرمنده! کسانی که آن روز، قدر تو را نفهمیدند
و شرمنده؛ امروز، کسانی که از حسادت، توان دیدنِ
این همه شکوهِ تربتت را ندارند!
مولاجان! قسم به بقیع! قسم به فجر! قسم به اولین سپیده عدالت
که معجزه مهدوی علیه السلام ، به وقوع خواهد پیوست
و آستان کبریایی تو برای همیشه؛
در آغوش آرزومندان خواهد بود!
سید علی اصغر موسوی