شرح دعای روز شانزدهم؛
انتخاب رفیق خوب
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِی فِیهِ
بِرَحْمَتِکَ إِلَی (فِی) دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِین [1]
ای خدا در این روز مرا بر موافقت(همراهی) مردان نیک موفق فرما و
از رفاقت اشرار جهان دور گردان و مرا در بهشت دار القرار به رحمتت
منزل ده به حق الهیت و معبودیتت ای خدای عالمیان.
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ
خدمت به خلق و با خدا بودن ملاک اصلحیت
خدایا کاری کن که من با خوبان موافق باشم، مثلا اگر قرار است برای
ریاست جمهوری یا انتخابات مجلس شورای اسلامی رای گیری کنند، اگر فردی
خوب است من با او موافقت کنم و اگر بد است به او رای ندهم و دنبال باند و
باند بازی نباشم و دنبال منافع شخصی خودم نباشم بلکه هر جا رضای خدا را
دیدم به او رای بدهم و همیشه به کسی رای بدهیم که اهل نماز شب و اهل
خلوت با خدا و در پی خدمت به خلق باشد.
وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ
با این افراد رفاقت نکنیم
خدایا کاری کن که من با بدان رفیق نشوم، با اهل دود و دم رفیق نشوم، اگر
پسر عموی شما سگ بغل می کند با او رفیق نشو ، حالا چون از ارحام است و
صله رحم باید کرد در حد یک تلفن و سلام و احوال پرسی با او رابطه داشته
باشید؛ با رَحِم باید سلام و علیک کرد، ولی اگر اهل تقوی نیست با او رفیق نشو.
با چه کسی مجالست کنیم؟
حواریون از حضرت عیسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) سئوال کردند که با چه کسی
مجالست کنیم؟ فرمود:
«من یُذَکِّرکُم اللهُ رُویَتَه » کسی که نگاه به او شما را به یاد خدا بی اندازد. به
دنبال دوستانی باشید که شما را به یاد خدا می اندازند ؛ حتی شما حق نداری
با هر عالمی رفاقت کنی !
حدیثی از امام صادق(علیه السلام) وارد شده است که از حضرت سوال کردند
که آیا حدیث « النَظَرُ اِلی وَجه العالِم عِبادة » [2] درست است؟ حضرت فرمودند؛
درست است اما کلیت ندارد، بعد حضرت قیدی به آن اضافه نمودند که؛ نظر به
عالمی عبادت است که « هُو العالمُ الذِی إذا نَظَرت إِلَیهِ ذَکَّرک الآخِرَة » عالمی که
وقتی به او نگاه می کنی تو را به یا خدا بیاندازد « وَ مَن کَان خلافُ ذلک » و اگر
عالمی بود که وقتی به او نگاه می کنی تو را به یاد آخرت نمی اندازد « فَالنظُر
اِلیه فِتنَة » [3] نظر کردن به او هلاکت است . با عالمی که شما را به شک
می اندازد رفیق نشوید.
چند خصلت باید در عالم باشد
در حدیث آمده است با عالمی همنشین شوید که شما را از چند امر به چند امر دعوت کند:
از شک به یقین، از ریاکاری به اخلاص، از رغبت به دنیا به زهد از دنیا [4]
مثل مرحوم شیخ حسین زاهد که وقتی در محضر او بودی و او را می دیدی
رغبت انسان نسبت به دنیا کم می شد؛ اگر ریاکار بودی خالص می شدی،
اگر اهل شک بودی اهل یقین می شدی.
من شنیده ام بعض اهل علم به طلبه ها گفته اند؛ شما چرا طلبه شده اید مگر ما
به کجا رسیده ایم که شما می خواهید برسید؛ این چه حرفهای باطلی است که
می زنند؛ باید مراقب باشید حتی با هر عالمی هم همنشین نشوید
گرفتاری در برزخ به خاطر ممانعت از تحصیل در حوزه
مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد تقی بروجردی(ره) کتابی دارد به نام
«سیر المنازل» و در آن کتاب آورده است که پدر و مادر من راضی
نبودند من طلبه بشوم؛ من فرار کردم و به گلپایگان و اصفهان و نجف رفتم
و سالها زحمت کشیدم و به در جه اجتهاد رسیدم و پدر و مادرم مرحوم شده
بودند، در عالم خواب و رویا ایشان را دیدم که به من می گفتند: ما در این
عالم گرفتار هستیم و به ما می گویند: شما چرا به پسرتان می گفتید که طلبه نشو.
آن آخوندی هم که به شما می گوید؛ طلبه نشو او هم در قیامت گرفتار است
و جهنمی می شود.
خاطره
سید مهدی خرازی پدر آیت الله خرازی برای من نقل کرد: بعضی از اهل
علم به من می گفتند؛ شنیده ایم که پسرت را می خواهی طلبه کنی! این کار
را نکن؛ ایشان به آیت الله خوانساری جریان را می گوید؛ تا مجبور شود
فرزندش را به حوزه بفرستد و طلبه شود. هم اکنون فرزند ایشان یکی از
بزرگان حوزه است و به درجه اجتهاد رسیده و دارای آثار و برکات فراوانی است.
ادامه حدیث
سه ویژگی همنشینی در کلام حضرت عیسی (ع)
از حضرت مسیح سئوال شد که « مَن نُجالس » با چه کسی همنشین شویم؛ حضرت
فرمودند:
اول- کسی که دیدن او شما را به یاد خدا می اندازد «مَن یُذَکِّرُکُم الله رؤیَتَه»
دوم- کسی که کلام او بر علم شما بی افزاید « مَن یزید فِی عِلمِکُم مَنِطِقُه»
سوم- کسی که عمل او رغبت شما را نسبت به آخرت زیاد کند « مَن یَرغبکُم فِی
الآخره عَمَله » [5] با کسی مجالست کن که یک پله از تو بالاتر است؛ اهل نماز شب و یاد خدا باشد
شعر:
با هر که نشستی و نشد جمع دلت * و ز تو نرهید زحمت آب و گلت
زنهار ز صحبتش گریزان می باش * ور نه نکند روح عزیزان بحلت [6]
رفیق خوب سبب سعادت است
اگر من طلبه شدم بخاطر دوست خوبی بود که داشتم؛ ایشان روزی به من گفتند؛
که برای قرائت قرآن به مجلسی برویم، بعد مدتی به من گفت که برای نماز جماعت
به مسجد خندق آباد برویم و من هم رفتم؛ در آن مسجد آقا سیدی بودند که مشغول
تدریس صرف بودند و «ضرب ؛ ضربا» درس می دادند و من هم علاقه مند شدم
و در کلاس درس ایشان شرکت می کردم، بعد مدتی به درس شیخ علی اکبر برهان
رفتم و یواش یواش ذوق طلبگی پیدا کردم و.. این همه برکات بخاطر رفیق خوب بود.
شعر:
گلی خوشبوی در حمام روزی * رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری * که از بوی دل آویز تو مستم
بگفتا من گلی ناچیز بودم * و لکن مدتی با گل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد * وگرنه من همان خاکم که هستم [7]
وَ آوِنِی فِیهِ بِرَحْمَتِکَ إِلَی (فِی) دَارِ الْقَرَارِ
خدایا مرا با خوبان رفیق کن و به رحمت خودت مرا در بهشتت جای بده!
بالَهِیَّتِکَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِین
به خدایی خودت قسم که این دعاهای مرا مستجاب کن و در بهشتت جای بده، تازه اگر من
را به جهنم بردی با دوری تو چه کنم؟!
امیر المومنین در دعای کمیل خطاب به خداوند می فرمایند: خدایا گیرم که من به آتشت صبر
می کنم، ولی فراق تو را چه کنم!؟ [8]