سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار





جانم فدای دوست که هستم ز هستِ اوست
یک گردش نفس کرمِ نازِ شصتِ اوست

حیران روحم وسفر هر شبانه‌اش
گویا که مرغ جان همه شب در الستِ اوست


از او عنایتی شده تا زندگی کنم
ور نه جهان به گفتن یک باز و بستِ اوست

شکرش فزون که نعمت من را فزون نمود
یک روز بودنم که اشارت ز دستِ اوست


این دل چو ذره‌ای و چنان ذره پرور است
بر دل عطا کند همه آنچه نشستِ اوست

اکنون تنم شده قفس و جان به عشقِ دوست
در بین این قفس همه فکرش گسستِ اوست

امشب کسی که تشنه‌ی لطف و عنایت است
این بنده‌ی گنه زده و دل پرستِ اوست

پیش سفال عمر به تماشا نشسته‌ام
تا کی بگویدش بشکن هان! شکست اوست




ارسال شده در توسط محب مهدی