و تو آمدی؛ ناگهانتر از همه بارانهای بهاری آمدی و بی مضایقه باریدی مهربانتر از همه بارانها، مهربانیات فراگیر شد رقیه جان لبخند تو، طلیعه مهر بود، در بادیه های تاریکی شریعه عشق بود در بیابانهای سوخته سالروز ولادتت گل باران