وقایع لیله المبیت به نقل از کتاب ارشاد
و از جمله فضائل آن حضرت علیه السّلام اینست: که هنگامى که پیغمبر (ص) بواسطه انجمنى که از قریش براى کشتن آن حضرت فراهم شد (و از هر قبیله که در مکه بود یکتن را براى انجام این کار برگزیدندکه همگان بطور دسته جمعى خونش را بریزند) مأمور شد از مکه بمدینه هجرت کند و نمىتوانست در برابر آنها آشکارا از مکه بیرون رود، و خواست در پنهانى و بىخبرى آنان خارج گردد، تا از شر آنها آسوده ماند (تنها) بأمیر المؤمنین گزارش کار خود را داد (و جز او کسى را آگاه نکرد) و او را وادار بدفاع از خویشتن کرد، باین گونه که (دستور داد) در بستر او بخوابد، بدانسان که ندانند در بستر خوابیده و گمان کنند خود پیغمبر (ص) است و مانند هر شب در جاى خود آرمیده، پس أمیر المؤمنین علیه السّلام در آن شب جان خود را براى خداى تعالى در کف نهاد، و آن را در راه پیروى او بفروخت، و در راه پیامبر گرامیش از جان گذشت، و این بخاطر آن بود که آن حضرت بدین وسیله از شر دشمنان رهائى یابد، و وجود شریفش از نقشه شوم کافران سالم بماند، و بهدف اساسى که دعوت مردمان بخدا، و بر پا داشتن دین و آشکار ساختن آئین بود برسد.
پس على علیه السّلام بجاى رسول خدا (ص) در بستر خوابید، و براى اینکه او را نشناسند با جامه خود را پیچد، (بدانسان که اگر کسى او را میدید گمان نمیکرد جز پیغمبر (ص) باشد) پس (از انجام آنچه گفته شد) آنها که براى کشتن رسول خدا (ص) انجمن کرده بودند و همگى مسلح بودند سر رسیدند، و گرداگرد على علیه السّلام پره زدند (و حلقهوار او را احاطه کردند) و چشم براه سپیده دم دقیقه شمارى میکردند تا هوا روشن شود، و آشکارا او را بکشند، تا خونش هدر رود و پایمال گردد زیرا چون بنى هاشم کشندگان او را بنگرند، و از هر قبیله و فامیلى که در مکه بودند یکتن را در میان کشندگان ببینند و همه را شریک در ریختن خون او بدانند، نتوانند کشندگان را بدان جرم بکشند، چون بخاطر کشته شدن یکتن نتوانند با همه قبائل بستیزه و نبرد درآیند، و (با این نقشه زیرکانهاى که کشیده بودند)