از اشک عزا دیده ها دریاست
ماتم جواد یا غم زهراست
در حجره ى غم جان دهد مظلوم
فرزند رضا حجت معصوم
مى رسد به گوش ناله ى مغموم
این زمزمه ى غربت مولاست
زهر ستم و خصم بد بنیاد
زد به خرمنش شعله ى بیداد
مرغ حق چرا از نفس افتاد
تشنه لب چرا کوثر طاهاست
یارو همدمش دشمن جانش
ظلم آشکار زهر پنهانش
آتش زده بر جان سوزانش
این نه همسر است خصم بى پروا است
این نور خداست آخر ام الفضل
این ابن الرضاست آخر ام الفضل
خون دل از رخساره اش پیداست
از زهر و عطش در دلش غوغاست