طعم شیرین کوچ
هوای کبوترهای مهاجری که نامشان از دو کوهه
می آید به سرم زده است.
انگار همین دیروز بود که دل به آسمان دادند و
سرخ ترین قطعه های کربلا را برگزیدند.
سلام ای سینه سرخان سپیداندیش! جشن خنده هایتان در
خون، از یادمان نمی رود.غلطیدید و به بهشتی ترین واژه ها رسیدید.
از همان نخست که چشمانتان پر بود از نقطه نقطه نینوا، دانستم
که طعم شیرین کوچ، دل همه شما را می رباید و چنین نیز شد.
تابوت های چوبی چنین گفتند و دریغا از ما که مانده ایم تلخ!
افسوس که دور مانده ایم از خویش با هفته ای به نام شما
و یاد دفاع مقدس. نمی دانم.
شاید هم غنیمتی است تا بدانیم پیشینه ما چه بوده تا
نسل های نیامده، کتاب قطور ارزش ها را در این هفته ورق بزنند
و درود بفرستند به خون هایی که شور انداختند
در لحظه های یکنواخت و کسالت بار هستی.
محمدکاظم بدرالدین