به هر طرف نگری جلوه ی جمال خداست
ادب کنید که میلاد سید الشهداست
گرفته ختم رسل روی دست، آینه ای
که در صحیفه ی او صورت خدا پیداست
به مصحف رُخ او با وضو نگاه کنید
که نقطه نقطه ی آن جای بوسه ی زهراست
شکوه داوری و صورت محمدیش
دل از رسول خدا می برد ز بس زیباست
رسول و حیدر و زهرا دهند دست به دست
به خنده خنده گلی را که گل بنش طاهاست
هنوز نآمده بگرفت دست فطرس را
که دستگیری از پا فتادگان با ماست
طلب کنید ز معبود هر چه می خواهید
که مستجاب در این لیله ی شریف، دعاست
به بیت وحی چراغ هدایتی تابید
که روشنایی اش افزون ز وسعت دنیاست
به منکران شفاعت بگو نگاه کنید
شفیع بر روی دست شفیعه ی دو سراست
خدا به ختم رسل کشتی نجاتی داد
که پیش وسعت او گم هزارها دریاست
در انبیا و رسل، در ائمه تنها اوست
که خاک تربتش از بهر درد خلق دواست
رسول گفت حسین از من است و من ز حسین
نبی حسین و حسینش همان رسول خداست
چه دیدنی است به بستان سبز وحی، گلی
که نقش بوسه ی پیغمبرش به سر تا پاست
به شهریاری عالم مقام خود ندهد
کسی که پشت در خانه ی حسین گداست
هنوز مشعل نور است لا اری الموتش
هنوز نعره ی هیهات او به اوج سماست
به صبح سوم شعبان ولادت اول
ولادت دگرش ظهر روز عاشوراست
نوشته اند ز خونش به صفحه ی تاریخ
که هر که در ره حق شد فنا، بقای بقاست
خدا گواست غلام سیاه چهره ی او
به خیل چهره سفیدان روزگار آقاست
فقط نه شیعه بود با محبتش مشهور
جهانیان به خدا و امام ما و شماست
حسین کیست چراغ هدایتی کز او
همیشه روشن، هفتاد و دو چراغ هدی است
نسیمی از حرمش گر گذر کند به جحیم
جحیم اگر بفروشد به خلد، ناز، رواست
حسین کیست چراغی که محفل نورش
تنور و مقتل و نوک سنان و طشت طلاست
وظیفه ی همه ی انبیا به دوشش بود
گذشت از سر و از جان و کرد قامت راست
نه خم به ابرویش افتاد نه به زانویش
ستاد راست و قامت به بذال جان آراست
هنوز آدم خاکی نگشته خاکش خلق
که سینه کرد سپر از خدا شهادت خواست
تو از حسین شنیدی بگو حسینی کیست
«هزار نکته ی باریک تر ز مو اینجاست»
حسین کیست امامی که در تمام ملل
بدون او بشریت کلام بی معناست
حسین کیست ذبیح اللهی که دین خدا
حیات یافت ز خونش حسین خون خداست
کجا رواست که با یکدگر کنار آید
حسین عبد خدا و یزید عبد هواست
حسین جان حقیقت روان آزادی است
اگر چه پیکر او قطعه قطعه در صحراست
سر بریده ی او با شما سخن گوید
سکوت کردن مظلوم و ظلم هر دو خطاست
ز عضو عضو جدا از همش به ما گوید
حساب آل محمد ز اهل ظلم جداست
چه زیر تیغ چه بر اوج دارها « میثم»
همیشه پرچم ثاراللهی به شانه ی ماست