ملت ایران در حماسه 9 دی نشان داد که همچون سپری پولادی
از آرمان های انقلاب و اعتقادات خود دفاع می کند.
حماسه با شکوه 9 دی نشانه اقتدار و ایستادگی مردم
در برابر دشمنان بود و این حماسه تاریخی توانست
نسل جدید را با حوادث دفاع مقدس و انقلاب آشنا سازد.
غفلت برخی افراد و همچنین زخم خوردگی
از انقلاب اسلامی موجب هتک حرمت به ساحت
مقدس روز عاشورا و اصل ولایت فقیه
و بی احترامی به قداست انقلاب شد.
مردم عاشورایی در حماسه 9 دی
سال 88 به دنبال پرچم ولایت فقیه حرکت کردند
و نشان دادند که تا پای جان برای محقق شدن
اهداف اسلامی می ایستند.
آیه های انتظار
بر این قرار تا نفس آخریم ما
همراز روضهها و نوا خوان نوحهها
دمساز سوز سینه و چشم تریم ما
ما را به سر هوای شهیدان بیسر است
از سر گذشتهایم چو بر این سریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماست
جان دادگان زنده? این محشریم ما
محشر به پا کنیم به فریاد یا حسین
امروز لشگر شه بیلشگریم ما
ما را به دست پرچم صبر و بصیرت است
با عشق و شور همدم و همسنگریم ما
ما امّت نه دی و اهل حماسهایم
مرد جهاد و همقدم رهبریم ما
حرف ولیّ ماست که «من انقلابیام»
در راه انقلاب ز جان بگذریم ما
با طلحه و زبیر بگویید تا ابد
عمّار وار همنفس حیدریم ما
«الفتنهُ أشدُّ مِن القتل» خواندهایم
هرگز ز جرم فتنه گران نگذریم ما
با فاتحان بدر ز سازش سخن مگو
امروز رهسپار دژ خیبریم ما
چشم انتظار منتقم آل مصطفی
چشم انتظار معرکه? آخریم ما
آیه های انتظار
نهم دی را باید حماسه بصیرت و شعور مردمی دانست که با گذشت
سی و اندی سال از انقلاب اسلامی و با تمام فراز و نشیب ها،
دشمنی ها، توطئه ها و مشکلات، در دفاع از ارزش ها همچنان
با صلابت ایستاده اندو با ایمان به وعده نصرت الهی
در یاری دین خدا، هیچ سستی به خود راه نداده اند.
به راستی چنین مردمی در طول تاریخ، بی نظیر و شایسته
ستایشند و امام بزرگوار چه زیبا این مردم را شناخت که فرمود:
من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر
حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول صلی الله علیه وآله و
کوفه و عراق در عهد امیر المؤمنین [علیه السلام] و
حسن بن علی علیهماالسلام می باشند. ..
اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده و
ما مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی می باشیم.
حالتی میان شادی و غم سراسر وجودش را فرا گرفته بود.
تا قبل از این، چنین احساسی را هیچ گاه تجربه نکرده بود.
مردمانی که گرداگردش را گرفته بودند
و با نگاه های سرد و سنگین خود
بر وجودش تازیانه تهمت می زدند
رو به او کردند و «گفتند:
ای مریم، کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی.
ای خواهر هارون!
نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زن بد کاره ای
مریم که روزه سکوت داشت،
به کودکش اشاره کرد.
گفتند:
«چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟»
ناگهان کودک زبان به سخن گشود و گفت:
«من بنده خدایم؛ او کتاب (آسمانی) به من داده
و مرا به پیامبری برانگیخته و مرا ـ هر جا که باشم ـ
وجودی پر برکت قرار داده،
و تا زمانی که زنده ام مرا به نماز و زکات توصیه فرموده است...
سلام (خدا) بر من، در آن روز که متولد شدم
و در آن روز که می میرم. و آن روز
که زنده برانگیخته خواهم شد».
آیه های انتظار
میلاد سراسر نور پیامبر بزرگ الهی،
پیام آور صلح و دوستی و نوید بخش سلامت روح و اندیشه،
حضرت عیسی علیه السلام که لحظه ای
در رسالت فراگیر خود در نجاتِ بشرِ گرفتار
در گردابِ خود پرستی ها سستی ننمود
و از آرمان خداپرستی دفاع کرد
و میراثی مقدس و جاودانه در تاریخ بشر بنیاد نهاد
بر همه موحّدان و حق پرستان گیتی مبارک باد.
در سالروز میلاد این پیامبر آسمانی
جشن های کریسمس در سراسر
کشور های مختلف جهان برگزار می گردد .
کریسمس یکی از روزهای مقدس سال است
که به سالروز میلاد حضرت عیسی بن مریم(ع) اشاره دارد.
کریسمس در بسیاری از کشورهای
سراسر جهان جشن گرفته میشود
و این امر به چگونگی پراکندگی مسیحیان
و فرهنگ غربی و ترکیب آن
با جشنهای زمستانی ارتباط دارد.
سنتهای کریسمس دربرگیرنده
نصب تصویر سنتی تولد مسیح،
تزئین درخت کریسمس و تبادل هدیه
و کارت تبریک و حضور بابانوئل
در شب عید کریسمس است
و محورهای این عید بر ترویج حسن نیت،
بخشندگی، مهربانی و گردهمایی های
خانوادگی استوار است.
آیه های انتظار
بشارت باد آمدن مسیح!
بشارت باد اهالی زمین را به پیامبری که برای گسترش
صلح و رحمت می آید؛
دست هایش در دست روح القدس است و آیه های نبوت، بر پیشانی اش!
بشارت باد زمین مرده را به نفس های مسیحایی که پرواز
را بر بال های زخمی می نگارد و دستِ آدم های له
شده زیر چرخ روزگار را می گیرد تا برخیزند!
بشارت باد به زبان گویای مستضعفان و مستمندان
به سایه مهر که بر سر بی پناهان برافراشته می شود!
چشم های مسیح علیه السلام چشمه باران لطافت
است و پاهایش، پایه دل های لرزان.
عشق، این بار با تمام تجلی اش، به میدان می آید تا قلب هارا
از شر نقطه های انجماد برهاند و مرداب های سرد بی عاطفگی
را بخشکاند و به لب های تشنه آب برساند.
و” مسیح ” متولد شد،
گلی سپید بر دامنی رویید
که بر آن تنها و تنها ” روح القدس ” نشسته بود،
غنچه ی عشقی بر شاخه ی سبزی
که از بوسه ی عاشقانه ی نسیمی بارور شده بود.
نسیمی که از دم پاک و اهوایی خداوند
در ” هوای مریم ”برخاسته بود.
روح شگفتی که از کالبد زیبای ” کلمه ” سرکشیده بود.
کلمه ای که با ” قلم زرین ”خداوند
بر دفتر ابرفام روح ناآرامِ رامِ مریم
نقش شده بود.