سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار

 







پرواز به سوی پدر




وقتی به دستور یزید، سر پدر را برای رقیه علیهاالسلام آوردند،

رقیه سر را در بغل گرفت و عقده های دل را باز کرد

و هر چه می خواست با سر بابا گفت.


آن شب رقیه علیهاالسلام ، گم شده خود را یافته بود،

اما بی نوازش و آغوش گرم.
 


پس لب هایش را بر لب های بابا گذاشت و آن قدر گریست

تا جان به جان آفرین تسلیم کرد.


پشت خمیده زینب علیهاالسلام شکست،

رو به سر برادر فرمود:
 


آغوش بگشا که امانتت را باز گرداندم.

دیگر کسی ناله های شبانه رقیه علیهاالسلام را در فراق پدر نشنید.






ارسال شده در توسط محب مهدی