سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار




«نامش به صداقت آسمان می‏ماند ...»



امشب غریب آباد دل سیه‏پوش عزای توست.

امشب بر گلوی آسمان بغضی سخت بر جای مانده

امشب ابرها صیحه می‏زنند، زمین بر خود می‏لرزد و

ضجه‏ هایی غریب بنیان مدینه را از هم می‏پاشد.



مدینه در تب غم می‏سوزد، آه سردی بر چهره شهر نقش بسته است

مردی از کنخ خانه‏ای ساده چشم از جهان فرو می‏بندد.

 

گویی امواج خروشان علم در ساحل ابدیت آرمیده است

گویی عشق با تمام وسعتش در دل خاک جای گرفته است.

همه جا سخن از اوست، نامش به صداقت آسمان می‏ماند

مدینه روزهای با او بودن را خوب به یاد دارد، لطافت روحش

مدینه را بهشتی می‏کرد، و سوز مناجاتش به خاک بها می‏داد.

 


کرسی درسش اندیشه‏ها را بارور، عقل‏ها را متحیر و

دل‏ها را مبهوت می‏کرد.او از سلاله لو کشف الغطا است.



می‏دانی از چه کسی می‏گویم و در ماتم که می‏سوزم، هم او که

نامش بر سر در ابواب جنت نوشته شده است.


مردی که به نور او بهشت را آفریدند آسمان برای او می‏بارد

و زمین برای او می‏بالد و گل‏ها برای او می‏خندند.


نامش جعفر است و لقبش صادق، که به صدقش ملائک گواه بودند.

او کوثری بود که هر که از زلال حکمتش نرسید حکیم شد و

هر که بر کرانه عرفاتش قدم نهاد، مجنون شد

خطیبان، به بیان او خطبه ‏خوان شدند؛


هم او که به فرداها روشنی داد، و انسان‏ها را از جهل رهانید

امشب در سکوت شب، بر صادق آل محمد صلی ‏الله‏ علیه‏ و‏آله ‏وسلم می‏گریم

و بر غربت او اشک می‏ریزم.


امشب تا سپیده‏ دمان، هق هق گریه ‏ام و فریادم

را با پیک اشک و عشق به بقیع خواهم رساند.





آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی