ای آشنای عبد گنهکار یا مجیر

مشکل گشای هرچه گرفتار یا مجیر


از من تمام عمر گنه دیدی و گنه

شرمنده ام از همین تکرار یا مجیر


از بس که تو ندیده گرفتی گناه من

بر معصیت نموده ام اصرار یا مجیر

دیگر بیا مرا ز حریمت جدا مکن

ای بهترین پناه منِ زار یا مجیر


بالاترین عذاب برایم جدایی است

کی میرسد زمان دیدار یا مجیر

قربان دستهای تو یا ایها الطبیب

دستی بکش بر این دل بیمار یا مجیر

گر دیر حاجتم بدهی قهر می کنم

ناز مرا کشیده ای هر بار یا مجیر


می ترسم از قیامت و از دوری حسین

برگ امان به من بده از آن یا مجیر


دستِ خودم که نیست، لبم تشنه می شود

باشم به یاد تشنگی یار یا مجیر


تا کربلای دل حضرت ارباب پر کشد

با یک سلام لحظه افطار یا مجیر


می خواهم بی حجاب تماشا کنم تو را

در تحت قبه یار با مجیر


آیا شود فدای علی اکبرم کنی

پایین پای حضرت دلدار یا مجیر


امشب جواب سوز و نوای مرا بده

دیگر برات کرب و بلای مرا بده