سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار





به رسم سنتی که آموخته‌ام، خود را
هم‌دوش بندگان پاکت پنداشتم
و دوش را تا سحر زنده داشتم
و قرآن بر سر گذاشتم
در عزای بزرگ‌رهنمایی که خویش و خویشان در راه تو داد
دوش را تا سپیده به سوگ نشستم
و با او برای پیمودن راهش پیمان بستم
. . . و امروز سالیاد شهادت آن دام‌دَرِ دنیای دنی است
همو که از کعبه‌ای رستم‌زاد شد که
همگان بر آن قِبله، قُبله نهند
و در محرابی بانگ رستگاری سر داد که
جان را نه باخت، که بُرد
یگانه خانه‌زاد تو بود و از همان سرا سوی تو شتافت
جای‌نشین پیامبر ماست
و بهین راهبر ما
اگر امروز از تو بخواهم
برای نیل به خرسندی‌ات کسی را به من نشان دهی
آیا کسی جز او هست که در پیش روی من نهی؟
گیرم راه علی بپیمایم
گیرم سر بر آستان او سایم
گیرم منش او را برگزینم
گیرم در کشتی نجات‌بخش او بنشینم
دگر، ابلیس و یارانش مرا وارهانند
و در این دشواررَه باید از تو مدد خواهم
و دست سوی تو فراز آرم
تا همه‌ی راه‌هابر شیطان بسته آید
و دیگر نه من از او، که او از من برَمد

ای که نیاز همه‌ی خواهندگان روا کنی
و درد همه‌ی دردمندان دوا

ای که پرسش‌های دستان نیازمند را پاسخی درخور دهی
و حاجت‌های ایشان را در دستشان نهی
من بهشت را منزل و آرامش‌گاه خود خواهم
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی؟!


ارسال شده در توسط محب مهدی