سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار




آسمان شهر باید صاعقه خون بر زمینیان بباراند.
و کوههای درهم و سخت از خون فرو بریزند.

بیدهای مجنون سرهای خمیده را به زمین بیاسایند.
گلهای پَرپَر و شمعهای سوزان گرد خانه
حیدر به طواف برخیزند.


کودکان با چشمان اشکبار و قلبهای درهم تپیده نالان،
سرهای یتیمی را به آستانه در می کوبند.

کاسه های شیر لبریز و چشمان منتظر،
در دل و دعایشان خدایا حیدر«پدر ما»؛


ای کاش هیچ کس به یتیمان نگوید شیر خدا چشمانش
را فرو بست.ای کاش صدای ناله حسنین و پسران
ام البنین به بیرون برنخیزد.

کاش صدای ناله ها به آسمان برنخیزد.
دختر علی طاقت ندارد.


گاه مولا سرش را میان چاه فرو می برد.
و گاه غریبانه میان نخلستان های کوفه می گریست.

که نکند زینبش اشک چشمان و سوز ناله دل غریبش را بشنود.
مولایم راز دلش،سلام های بی جواب!

چادر خاکی صورت نیلی و غریبی کودکانش را؛
با چاه همنوا می شد.

ای خدا دخت علی چه می بیند؟
آن روز دستهای بسته
و امروز فرق شکسته



صلی الله علیک یا امیرالمؤمنین علیه السلام

 

ویژه نامه ضربت خوردن و شهادت مولی الموحدین در سایت آیه های انتظار

 



ارسال شده در توسط محب مهدی