سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار




امروز، مدینه، دوباره سیاهپوش است و زانوی غم در بغل دارد
و بغضی غریب، گلویش را می فشارد.

امروز بقیع ـ غمگین تر از همیشه ـ، میزبان فرشتگان عزادار
است و کاینات، حسرتی جانگداز را ضجّه می زنند.


آه! ای شهر ماتم دیده! در ماتم کدام عزیز نشسته ای؟!
آیا این فرشتگان مقرّب، به پیشوازِ روح« وارثِ علم نبوی» آمداند؟


آه! مرا به خانه ی آن آفتاب ببرید؛ می خواهم غروب سرخش
را، عاشقانه ناله سر دهم و بر مزارش خون گریه کنم!

سلام، ای شکافنده ی بی بدیل دانش ها!
بعد از تو، چه کسی دست نوازش بر سَرِ «فقه و عرفان»
خواهد کشید و سرگردانیِ «علم» را به مقصد خواهد رساند؟!

با من بگو! ـ اقیانوس بی کرانِ معرفت و فضیلت ها ـ
که خیال هیچ ناخدایی، توان پیمودنِ عظمتش را ندارد.


بعد از تو چگونه عطش روحانیِ خود را فرو بنشاند؟!
اباجعفر! تو نگارنده ی توانایِ کتاب بزرگ دانشی؛

که در سطر سطرش، رازهای آفرینش نهفته است
و پس از تو، آفتاب هستی بخش شیعه، این واژه های
پر از راز را، به تفسیر خواهد نشست

و تمام سؤال های مبهم عالم را به سر منزل جواب خواهد
رسانید؛ پس از تو، «او» میزبانِ سفره ی گسترده ی
دانشِ، بر تشنگان عرفان خواهد شد.



ارسال شده در توسط محب مهدی