سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار


عارفی از جزء دهم قرآن کریم

آیه‌ای که خمس را واجب کرد

وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شیَ‌ْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبیَ‌ وَ الْیَتَامَی‌ وَ
الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیل (41- انفال)

اولین آیه جزء دهم آیه‌ای است که وجوب پرداخت خمس را این‌گونه اعلام می‌کند:
بدانید هر غنیمتی که نصیب شما می‌شود یک پنجم آن، از آن خدا و پیامبر صلی الله علیه
و آله و ذی القربی (امامان اهل بیت علیهم السلام) و یتیمان و مسکینان و واماندگان
در راه (از خاندان پیامبر خدا پیامبر صلی الله علیه و آله) می‌باشد.


اینکه مفسران شیعه ذی القربی را منحصر در امامان معصوم علیهم السلام و سه گروه
آخر را مختص بنی هاشم و سادات می‌دانند بر اساس روایات معتبری است که اهل
بیت علیهم السلام به ما رسیده است.(1) چرا که بر اساس حدیث ثقلین که منبع اسلام
را قرآن و اهل بیت علیهم السلام معرفی می‌کند؛ اسلام منحصر در قرآن نیست بلکه
حکم و سخنی را می‌توان به اسلام استناد داد که برآیند قرآن و عترت باشد.


لازم به ذکر است که اهل سنت برخلاف ظاهر آیه(2) که غنیمت را به صورت مطلق
آورده است، خمس را مختص به غنائم جنگی می‌دانند که برای اطلاع بیشتر از این
بحث می‌توان به بحث‌های مطرح شده ذیل این آیه و نیز کتاب‌های فقهی مراجعه کرد.

سرنوشت انسان به دست و اختیار خودش رقم می‌خورد



أَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیرًِّا نِّعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلیَ‌ قَوْمٍ حَتیَ‌ یُغَیرُِّواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ
عَلِیمٌ(53- انفال)


نعمتی را که خداوند به جامعه و ملتی عطا می‌کند کم یا نابود نمی‌کند مگر آنکه
خود قدرش ندانند و آن را از دست بدهند.


به تعبیر دیگر فیض خدا بیکران و همگانی است ولی به تناسب شایستگی‌ها و لیاقت‌
ها به مردم می‌رسد. در ابتدا خدا نعمت‌های مادی و معنوی خویش را به تمام ملت‌ها
عطا می‌کند؛ چنانچه آن‌ها نعمت‌های الهی را وسیله‌ای برای تکامل خویش ساختند
و از آن در مسیر حق مدد گرفتند و شکر آن را که همان استفاده صحیح است بجا
آوردند؛ نعمتش را پایدار بلکه افزون می‌سازد؛ اما هنگامی که این مواهب وسیله‌ای
برای طغیان و سرکشی و ظلم و تبعیض و ناسپاسی و غرور و آلودگی گردد در این
هنگام نعمت‌ها را می‌گیرد و یا آن را تبدیل به بلا و مصیبت می‌کند؛ بنابراین
دگرگونی نعمت‌ها همواره از ناحیه ماست و گرنه مواهب الهی از بین رفتنی نیستند.(3)

در برابر کسانی که به هیچ قراردادی پایبند نیستند محکم بایستید



وَ إِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُواْ فیِ دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لَا
أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ(12- توبه)


زندگی مسلمت آمیز در کنار تمام انسان‌ها از قوانین بین‌المللی قرآن است(4) اما
اگر عده‌ای که معمولاً سران یک کشور و ملتند به هیچ یک از قراردادهایی که با
حکومت اسلامی بسته‌اند پایبند نبودند آنگاه قرآن که مدافع عزت و شرف انسان‌های
با خداست دستور مقابله جدی با آن‌ها را می‌دهد.


دستور اول: تا زمانی که آن‌ها به قراردادهایی که با شما بسته‌اند پایبند بودند
شما هم پایبند باشید؛ « فَمَا اسْتَقَمُواْ لَکُمْ فَاسْتَقِیمُواْ لهَُمْ»(5)


دستور دوم: اگر آن‌ها هم چنان به پیمان شکنی خود ادامه دادند و عهد خود را زیر
پا گذاشتند و آئین شما را مورد مذمت قرار داده و به تبلیغات سوء خود ادامه دادند؛
شما با رهبران این گروه کافر پیکار کنید؛ زیرا آن‌ها ارزشی برای قرارداد قائل
نیستند. تا شاید به این شدت عملی که شما به خرج می‌دهید از کار خود پشیمان
شوند و دست بردارند.


کاری که خدا با سرمایه داران بی درد خواهد کرد



الَّذِینَ یَکْنزُِونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لَا یُنفِقُونهََا فیِ سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ(34)
یَوْمَ یحُْمَی‌ عَلَیْهَا فیِ نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَی‌ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَ جُنُوبهُُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هَذَا مَا
کَنزَْتُمْ لِأَنفُسِکمُ‌ْ فَذُوقُواْ مَا کُنتُمْ تَکْنزُِونَ(35- توبه)


کسانی که زر اندوزی می‌کنند و از انفاق اموال خود به نیازمندان واقعی امتناع
می‌ورزند در این آیات به عذابی سخت تهدید شده‌اند. عذابی که در آن این سکه‌
هل را در آتش سوزان دوزخ، داغ و گداخته می‌کنند و پیشانی و پهلو و پشتشان
را با آن داغ خواهند کرد و در همین حال فرشتگان عذاب به آن‌ها می‌گویند:
این همان چیزی است که برای خود جمع کردید و به صورت اندوخته در آوردید
و آن را در راه خدا به محرومان انفاق نکردید اکنون بچشید آنچه را برای خود
اندوختید و عواقب شوم آن را دریابید.


اما چرا از میان تمام اعضاء بدن تنها پیشانی و پشت و پهلو را می‌سوزانند
برای این است که آن‌ها با این سه عضو در مقابل محرومان عکس‌العمل نشان
می‌دادند: گاهی صورت را در هم می‌کشیدند و زمانی به علامت بی اعتنایی
از روبرو شدن با آن‌ها خود داری می‌کردند و منحرف می‌شدند و گاهی به
آنان پشت می‌نمودند؛ لذا این سه نقطه از بدن آن‌ها را با اندوخته‌هایشان داغ می‌کنند.(6)

آیه‌ای که مصرف زکات را بیان می‌کند


إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْعَمِلِینَ عَلَیهَْا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبهُُمْ وَ فیِ الرِّقَابِ
وَ الْغَرِمِینَ وَ فیِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ(60- توبه)


این آیه همان آیه‌ای است که فقها بعد اثبات اصل وجوب زکات(7) با استناد به
آن موارد وجوب پرداخت صدقات واجب (زکات مال و زکات فطر) را بیان می‌کنند.


آیه فوق به روشنی مصارف واقعی زکات را در هشت مصرف خلاصه می‌کند:

1. فقرا 2. مساکین 3. جمع‌آوری کنندگان زکات 4. کسانی که انگیزه معنوی
نیرومندی برای پیشبرد اهداف اسلامی ندارند و با تشویق مالی می‌توان محبت
آنان را جلب نمود. 5. آزاد ساختن بردگان 6. اداء دین بدهکاران و آن‌ها که بدون
جرم و تقصیر زیر بار بدهکاری مانده و از ادای آن عاجز شده‌اند 7. در راه خدا
که منظور از آن تمام راه‌هایی است که به گسترش و تقویت آئین الهی منتهی شود؛
اعم از مسأله جهاد و تبلیغ و مانند آن 8. مسافرانی که بر اثر علتی در راه مانده‌اند
و پول یا وسیله کافی برای رسیدن به مقصد را ندارند. (8)

 
 



ارسال شده در توسط محب مهدی