سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار






دست‌هایت کو؟
که دل‌تنگم برای دست‌هایت...


تمام دنیا دست‌هایت را می‌شناسند.
تو را همه با دست‌هایت می‌شناسند.

دست‌هایی که دستان خداست و از آستین رشادت
و شهادت و مهر تو بیرون آمده.

همان دست‌هایی که دستان پر سخاوت دریاست و
تمام آب‌های دنیا را شرمنده خویش کرده است.

دست‌های تو را نمی‌شود نادیده گرفت؛
چون دستان خدا فراتر از همه دست‌هاست
. هر که با دست‌‌های تو بیعت کند، دستان خدا را در آغوش گرفته... .


دست‌هایت، آیینه دستان پر پینه مردی ا‌ست که تمام هستی
در دست ولایت اوست. مردی که سالیان سال نان بینوایان را بر دوش
می‌گرفت و بر در خانه‌های‌ شان می‌برد و سفره‌ها‌ی‌ شان را نمک‌ گیر خویش می‌ کرد.

تو فرزند دست‌ های حیدرى.
مردی که ذوالفقار را در دست داشت، ولی هرگز دانه
جوی را به ستم از دهان موری باز نگرفت.


پس از دستان او که نان‌آور خاک بود، دست‌های تو آب‌آور زمین شدند.
دستان تو ساقی روزگارند.

دست‌هایت، برکت عشق را در سفره‌های عاشقان می‌نهند.
اینک نان و خرما نه، که از تو آب حیات می‌ طلبیم، آب مراد... .

از تو عافیت می‌خواهیم. از دست‌های
توانگرت، سعادت می‌خواهیم ای مرد!

کاش دست‌های تو تمام ابرهای سیاه ستم را از آسمان دنیا فراری دهند.
کاش دست‌هایت به یاری انسان برخیزد و او را وارث صلح و آشتی کند.


سودابه مهیجى



ارسال شده در توسط محب مهدی