سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار









باران گلوله ها باریدن گرفت و پیراهن ها، باغچه گل های سرخ شدند.
پانزده هزار کبوتر، در پانزده خرداد چهل و دو، در خون خویش پرپر زدند.

آسمان، به زیارت کبوتران، بر سنگ فرش خیابان ها بوسه می زد.
خیابان های قم، تهران، مشهد، تبریز و شیراز، بوی حرم می داد.

خیابان ها، زیارت کردنی شده بودند.
نسیم های دلتنگ، به زیارت آمدند؛

زمزمه کنان: «که شهیدان که اند این همه خونین کفنان».
پیراهن ها، بوی یوسف گرفتند و گلوله ها زیر پیراهن ها زائر شدند.


ایران، زخمی شد قم، شیراز، تهران، مشهد و تبریز،...
ایران، سراسر زخمی بود.
خیابان ها، با خون پرنده ها غسل کردند.

درختان کنار خیابان، زیارت عاشورا می خواندند و
ابرهای تشنه، بغض خویش را بر چشم های سرخ خیابان می باریدند.


نهضت عاشورا، در پانزده خرداد زنده شد و اسلام، جان گرفت.
انقلاب، شکوفه داد و از «خون جوانان وطن لاله رویید».

خورشید، در خون زانو زد و روز، نام خویش را با خون، بر
صفحه ماندگار تاریخ نوشت تا یاد شهیدان، همیشه جاویدان گردد.





ارسال شده در توسط محب مهدی