سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار





جای خالی روح اللّه



چقدر شهر گرفته است!

چقدر کوچه ها غمگینند!از در و دیوار غم می بارد!

عبور کند لحظه ها، ملال آور است
دست کدام فاجعه، باران حزن و اندوه را به قلب ها پاشیده است
که چشم ها همه بارانی اند و نگاه ها همه از انتظار سرشار؟

دست ها بوی التماس می دهند و سخن ها طعم نیاز

آواز هیچ پرنده ای شاد نیست
زمین از داغی بزرگ، تب کرده است

خاک می سوزد

خاک، آفتاب را در بغل گرفته است و خورشید
پاره های جگر سوخته اش را به دنیا می پاشد.


جهان سر به زانوی غم دارد؛ سوگوار است ...آی آدم ها! مضمون قصیده پریشانیتان کیست؟

ناله هایتان، از آتش کدام اندوه استخوان سوز، زبانه می کشد؟
توفان جهان سوز ضجّه هایتان را، هجران کیست که شور می بخشد؟
اشک هایتان در فراق کدام عزیز، قیامت می کنند؟


امروز، روز آتش سوزی جهانیِ جان های داغدیده است.این دود از دل های شعله ور برخاسته است.اشک ها را خبر کنید!...

شاید که آتش مصیبت فرو نشیند.
گرد یتیمی بر چهره گل ها نشسته،باغ دلگیر است.

دیگر صدای باغبان پیر، جان ها را نمی نوازد.دیگر نسیم دست های مهربانش نخواهد وزید.دیگر ...

جماران! چقدر چهره ات را غبار دلتنگی پوشانده است!

باور کن که دیگر آهنگ دلنشین قدم هایش را نخواهی شنید.دیگر از عطر حضور آن پیر بزرگ، سرشار نخواهی شد.

دیگر از نفس های مسیحایی اش جان نخواهی گرفت.دیگر طلوع خورشید را از فراز منبر به تماشا نخواهی نشست.جماران! چقدر جای روح اللّه خالی است!

چقدر ...



خدیجه پنجی


ارسال شده در توسط محب مهدی