• وبلاگ : آيه هاي انتظار
  • يادداشت : فزت و رب الكعبه
  • نظرات : 5 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + پريسا 

    صداي ناله مي آيد زمحراب

    علي درخون خود افتاده بي تاب

    سخن بس کن که حيدر در نماز است

    امير عشق در راز و نياز است

    در آغاز نماز آن مرد برتر

    به گرمي بانگ زد الله اکبر

    به مسجد پخش شد عطر نمازش

    جهان لرزيد از راز و نيازش

    صدا زد قل هوالله احد را

    ستايش کرد الله صمد را

    به آهنگ رکوع خويش خم شد

    نواي دلنشينش زير وبم شد

    سپس شير خدا آن سرو آزاد

    زشوق حق به خاک سجده افتاد

    سحر بود و علي بود و خدا بود

    چنان در سجده کز عالم جدا بود

    چه گويم در نخستين سجده چون شد

    گل روي ولايت غرق خون شد

    دريد آن تيره دل فرق ولي را

    بر آورد از جگر بانگ علي را

    کلام دلنوازش را گسستند

    به شمشيري نمازش را شکستند

    درخت عدل را از ريشه کندند

    عدالت را به ظلم از پا فکندند

    از آن زخمي که او را بر سر افتاد

    قد مردانگي از پا در افتاد

    شگفتا عشق را در خون کشاندند

    دو چشم کعبه را در خون نشاندند

    $("div.commhtm img").each(function () { if ($(this).attr("em") != null) { $(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif"); } });