محرمی دیگر از راه می رسد و بهار اشک دیگری
بر عاشقان ولایت، که در آن غبار از جان های خسته خویش
زدایند و وجودشان را به عطر حسینی معطر کنند.

محرمی که با نام حسین پیوند خورده و با آمدنش فکرها و دل ها
متوجه روزی می شود که بزرگ ترین روزهای مصیبت است.


اشک ها در غم برترین انسان های عالم جاری می شوند.
وقتی که فرشتگان آسمانی بر حسین گریانند و پریان و
پرندگان در زمین و هوا بر او نوحه گرند؛

آیا نباید انسان ها با این آفریدگان هم نوایی کنند و با یادآوری
آن چه بر خاندان ولایت گذشت، گریه و نوحه ای همیشگی داشته باشند؟!

آسمان بر او گریسته است، چشم آسمان چهل روز در عزای حسین
گریان بود، آیا سزاست چشم زمینیان بر مصیبت او گریان نشود؟!

در حالی که قرن ها پیش از ولادتش، انبیای الهی چون آدم و نوح
و ابراهیم مصیبت های او را می شنوند و بر مظلومیتش اشک می ریزند.