سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار




*
**
لحظه های ناب عشق و نیایش ***

*
** ویژه نامه روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان ***




doaerooze29.gif

دعاى روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
 


بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ غَشّنی بالرّحْمَةِ

وارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ والعِصْمَةِ

وطَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ

یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین.

خدایا بپوشان در آن با مهر ورحمت

وروزى کن مرا در آن توفیق وخوددارى

وپاک کن دلم را از تیرگیها وگرفتگى هاى تهمت

اى مهربان به بندگان با ایمان خود

 




ارسال شده در توسط محب مهدی



29-اهمیت ماه رمضان


قال رسول الله (صلى الله علیه و آله)


لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنة

رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:


اگر بنده «خدا» مى‏ دانست که در ماه رمضان چیست

[چه برکتى وجود دارد]
دوست مى ‏داشت که تمام سال، رمضان باشد.

بحار الانوار، ج 93، ص 346







آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی




تلاوت ترتیل جزء
بیست و نهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید






ارسال شده در توسط محب مهدی




عطا کردی خطا کردم، خطا کردم عطا کردی


وفا کردی جفا کردم، جفا کـردم وفا کردی



تو بی‌شرمی ز من دیدی و بر رویم نیاوردی


ز عبد بی‌حیای خود حیا کـردی حیا کردی



مرا هر لحظه زنجیـر گناهـی بود بر گردن


تو خواندی و مـرا از آتش دوزخ رها کردی



من از تو قهـر کردم تـو پیـام آشتی دادی


کرم کردی دوباره این فراری را صدا کردی



من بیچاره از غفلت دویـدم جـانب شیطان


تو از رحمت مـرا بـا دوستـانت آشنا کردی



تو بخشیدی گناهم را؛ خریدی اشک و آهم را


تو زخمم را شفا دادی تو دردم را دوا کردی



من از فرمـان تـو کردم تمّـرد، بـارمعبودا!


تو حاجات مـرا بـر لب نیاورده روا کـردی



من از خود آبـرو بردم تو بر من آبرو دادی


من از غفلت چه‌ها کردم تو از رحمت چه‌ها کردی



اگر می‌خواستـی در آتـش قهرت بسوزانی


چرا این روسیه را زائر کـرب و بـلا کردی



گرفتی در بغـل تـا قبر ثـارالله را «میثم!»


به سوی حق فرار از آتش قهر خدا کردی


حاج غلامرضا سازگار





 

آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی


بار خدایا !

اگر در این ماه به گناه کوچک یا بزرگی نزدیک شدیم ...

و یا در معصیتی افتادیم ...


و یا خطا و لغزشی از روی قصد و عمد در این ماه به دوش کشیدیم ...

و یا از روی فراموشکاری به خود ستم کردیم ...

و یا احترام کسی را از میان بردیم و هتک کردیم ...


پس بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت بفرست

و ما را با پوشش و پرده ی خود پوشانده !

و با عفو و آمرزش خودت از ما درگذر !!!


و ما را در برابر دیدگان شماتت گران قرار نده در حالیکه غرق آن گناهیم !

و زبان طعنه زنندگان را بر ما نگشا در حالیکه مشغول به آنیم !

و ما را به مهربانیت که تمام نمی شود ...

وبا احسان و نیکی ات که کم نمیگردد ...

به کاری وادار و به چیزی بگمار !

که سبب ریزش گناهان

و کفّاره و پوشاننده ی آنچه که در آن ماه ...


آنرا بر ما نپسندیده و زشت شمرده ای ، باشد !!!


آمین یا رب العالمین





ارسال شده در توسط محب مهدی



ای ماه مخصوص خدارفتی برون از دست ما

آیا زما هستی رضا؟ ماه مبارک الوداع


کردی تو چون عزم سفر، ما را نمودی خون جگر

ای همدم شام و سحر ماه مبارک الوداع


ای معدن جود و سخا ای حاجت هر بینوا

بود از تو ترویج دعا ماه مبارک الوداع


رفتی ای ماه عزیز کردی محبان اشک ریز

ای یار روز رستخیز ماه مبارک الوداع


گنجینه ی عرفان تویی رونق ده قرآن تویی

سرچشمه ی ایمان تویی ماه مبارک الوداع


زینت ده هر محفلی تو نور چشم هر دلی

تو یاور هر سائلی ماه مبارک الوداع


هر کس که خواهان تو است نالان زهجران تو است

در فکر دوران تو است ماه مبارک الوداع


ای ماه با عز وجلال مقصود حی لایزال

ما را نکن افسرده حال ماه مبارک الوداع


ما عاشق نام توییم ما تشنه جام توییم

مایل به اکرام توییم ماه مبارک الوداع


گشتی نهان از هر نظر کو عمر تا سال دگر

بینیم رویت چون قمر ماه مبارک الوداع


ای مایه امید ما ای شاهد روز جزا

درد محبان کن دوا ماه مبارک الوداع








ارسال شده در توسط محب مهدی

 


معارفی از جزء 29 قرآن کریم


چه کسانی هیزم جهنمند؟


نقش عقل و نقل در هدایت انسان


کلَُّمَا أُلْقِىَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلهَُمْ خَزَنَتهَُا أَ لَمْ یَأْتِکمُ‏ْ نَذِیرٌ(8) قَالُواْ بَلىَ‏ قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا

وَ قُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِن شىَ‏ْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فىِ ضَلَالٍ کَبِیرٍ(9) وَ قَالُواْ لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ

مَا کُنَّا فىِ أَصحَْابِ السَّعِیرِ(10- ملک)



هرگاه که گروهى در جهنم انداخته می شوند، نگهبانانش از آنها مى‏پرسند: مگر بیم

‏دهنده‏اى برای شما نیامد؟ جواب می دهند: چرا؛ آمد ولى ما او را انکار کردیم و گفتیم:

خدا هیچ چیز نازل نکرده است و شما بیم‏دهندگان هم در گمراهى بزرگى هستید. آنگاه

مى‏گویند: اگر ما به دعوت نجات‏بخش آنان گوش کرده بودیم یا در حقایق خلقت تعقّل

کرده بودیم؛ کارمان به اینجا نمی کشید و الان بین جهنمیان نبودیم.


مراد از « فَوْجٌ » در اینجا همان کفار و فاسقانی هستند که آنها را دسته دسته وارد

جهنم می کنند.(1) منظور از «خزنة» در اینجا ملائکه‏اى هستند که مامور بر آتشند و

انواع عذاب هاى جهنم را تدبیر مى‏کنند.

بنابراین هر دسته‏اى که به جهنم ریخته مى‏شوند، ملائکه جهنم با توبیخ از آنها

مى‏پرسند: مگر کسی که شما را از چنین عذابى بترساند برایتان نیامده بود؟ در

پاسخ آنها اعتراف مى‏کنند به اینکه نذیر برایشان آمد و از آتش دوزخ انذارشان کرد؛

ولى آنها تکذیبش کردند و به او افترا بستند.


مراد از «سمع» و «عقل» در اینجا عمل به مقتضای این دو است. بنابراین معنای

آیه این می شود: دوزخیان در پاسخ فرشتگان مى‏گویند: اگر ما در دنیا دستورات

رسولان را اطاعت کرده بودیم و یا در ادله و معارف آنها تعقل مى‏کردیم، امروز

در زمره اهل جهنم نبودیم و همانند ایشان در آتش جاودان، معذب نمى‏شدیم.(2)


دو نکته

1. این آیات، به اصلى ترین عامل سیه­روزی دوزخیان اشاره کرده آن را به بهترین

وجه ممکن تحلیل می کند. می فرماید: خداوند متعال هم از یک سو گوش شنوا و عقل و

فطرت الهی به اینها داد و هم از سوى دیگر پیامبرانش را با دلائل روشن به سوی اینها

گسیل داشت؛ اگر اینها از این همه ابزار هدایت که در اختیارشان قرار گرفت بهره

می بردند هرگز سرانجامشان به جهنم ختم نمی شد. 2. روح انسان به مانند زمینی است

که خداوند متعال او را به چشمه درون (عقل) و نهر بیرون (وحی) مجهز کرد تا انسان

با بهره از این دو نهال جان خود را برویاند و به ثمر برساند؛ اما اگر آدمی با سوء

اختیار خود چشمه درون را کور کند و راه را بر نهر بیرون ببندد به هدف مطلوب از

خلقت(3) نرسیده و به ناچار کویر جان او در آتش خود ساخته خواهد سوخت.

کاری که هم ردیف کفر به خداست


وَ أَمَّا مَنْ أُوتىِ‏َ کِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَیَقُولُ یَالَیْتَنىِ لَمْ أُوتَ کِتَابِیَهْ(25)... خُذُوهُ فَغُلُّوهُ(30)

ثُمَّ الجَْحِیمَ صَلُّوهُ(31) ... إِنَّهُ کاَنَ لَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِیمِ(33)وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ‏ طَعَامِ الْمِسْکِینِ(34- حاقه)

و اما کسى که پرونده اعمالش را به دست چپش دهند، مى‏گوید: اى کاش پرونده‏ام را

دریافت نمى‏کردم‏ ... او را بگیرید و در غل و زنجیرش کشید؛ آن گاه به دوزخش دراندازید

... زیرا او به خداى بزرگ ایمان نمى‏آورده و مردم را به اطعام نیازمندان تشویق نمى‏کرده‏ است.

بر اساس این آیات عده ای را نامه عمل به دست چپ می دهند و آنها را در غل و

زنجیر کشیده و به دوزخ می افکند و در مقام بیان علت این عذاب گفته می شود جرم

اینها دو چیز بوده: یکی اینکه به خداوند متعال ایمان نیاوردند و دیگر اینکه مردم را

برای کمک به نیازمندان و رفع حوائج آنها تشویق و ترغیب نمی کردند.

علامه طباطبایی(ره) در شرح « وَ لَا یحَُضُّ عَلىَ‏ طَعَامِ الْمِسْکِینِ » می نویسد: یعنی

در مورد بینوایان سهل انگاری می کردند و رنجی که فقرا می کشیدند اهمیتی برای آنها نداشت.(4)

این آیات به روشنی معنایی که از آیه 19 سوره ذاریات فهمیده می شود را تایید می کند.

آن معنا این بود که بر اهل تقوا لازم است تا بخشی از اموال خود را برای رفع نیاز

نیازمندان اختصاص دهند و این غیر از واجبات مالی مانند خمس و زکات است. در این

فراز، کسانی که آن واجب را ترک کرده و نسبت به نیازمندان بی تفاوت باشند را تهدید

به عذابی می کند که قطعاً واقع خواهد شد.


نکته قابل توجه اینکه قرآن کریم این بی تفاوتی در حق مستمندان را گناهی بزرگ در

ردیف کفر به خداوند عظیم بیان می کند که این طرز بیان گویای شدت و عظمت این معصیت است.

عذاب فوری برای منکر ولایت


سَأَلَ سَائلُ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ(1- معارج)تقاضا کننده‏اى تقاضاى عذابى کرد که واقع شد.


براساس شأن نزولی که برای این آیه از طریق شیعه و سنی به ما رسیده است این

تقاضا کننده « نعمان بن حارث» یا «نضر بن حارث» بود که به هنگام منصوب شدن

على علیه السلام به مقام خلافت و ولایت در غدیر خم و پخش شدن این خبر در شهرها،

بسیار خشمگین شد و خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: آیا این جریان

را از پیش خود به راه انداختی یا اینکه از ناحیه خداوند مآمور به اجرای آن بودی؟

پیامبر صلی الله علیه و آله با صراحت فرمود: از ناحیه خدا مأمور به انجام آن بودم.

او که باین سخن بیشتر ناراحت شده بود گفت: خداوندا! اگر این خلافت و ولایت حق است

و از ناحیه توست؛ سنگى از آسمان بر ما فرود آور! در این هنگام سنگى فرود آمد و بر

سر او خورد و او را به هلاکت رساند.(5)

باز هم تاکیدی بر لزوم کمک به نیازمندان


الْمُصَلِّینَ(22)الَّذِینَ هُمْ عَلىَ‏ صَلَاتهِِمْ دَائمُونَ(23)وَ الَّذِینَ فىِ أَمْوَالهِِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ(24)

لِّلسَّائلِ وَ الْمَحْرُومِ(25- معارج)

نماز گزاران، آنان که همواره بر نمازشان مداوم و پایدارند و آنان که در اموالشان

حقّى معلوم است براى درخواست کننده [تهیدست‏] و محروم [از معیشت و ثروت].

این آیات نیز در کنار آیات 19 سوره ذاریات و 34 سوره حاقه، توجه و رسیدگی به

امور نیازمندان و رفع نیاز آنها را از وظایف مهم و حتمی مردم اهل ایمان و تقوا و نماز

بر شمرده و بر انجام آن تاکید می کند.


باز هم تکرار می کنیم که مراد از این حق در اموال واجبات مالی مشهور مثل زکات

نیست. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه بر این معنا تاکید کرده و به اشاره به

روایتی از امام صادق علیه السلام می نویسد: بعضى از مفسرین حق معلوم را به زکات

واجب تفسیر کرده‏اند؛ اما در حدیثى از امام‏ صادق علیه السلام(6) آمده که حق معلوم،

زکات نیست؛ بلکه مقدار معلومى است که به فقرا انفاق مى‏کنند.(7)


چه کسانی هیزم جهنمند؟

همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش گناه و معصیت را در جامعه شعله ور

می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و با ورودشان هم خود می سوزند و هم

آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند


وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکاَنُواْ لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (15- جن)ستمگران که منحرفین از جاده عدالتند

هیزمان جهنمند.

این آیه از آیاتی است که با صراحت تمام اعلام می دارد که جهنم و عذاب آن باطن

همین گناهانی است که افراد در دنیا خود را به آن آلوده کردند. آیه مورد بحث نظیر

آیه 24 سوره بقره (فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاس‏) تبهکاران و ستمگران را هیزم و

عامل برافروختگی جهنم معرفی می کند؛ همین کسانی که در دنیا با ظلم و ستم خود آتش

گناه و معصیت را در جامعه شعله ور می کردند؛ در قیامت هم هیزم و وقود جهنم شده و

با ورودشان هم خود می سوزند و هم آتش دوزخ را شعله ورتر می کنند.

چه کردی آمدی جهنم؟


مَا سَلَکَکمُ‏ْ فىِ سَقَرَ(42)قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ(43)وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ(44)وَ کُنَّا نخَُوضُ

مَعَ الخَْائضِینَ(45)وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ(46) حَتىَّ أَتَئنَا الْیَقِینُ(47- مدثر)



[به آنان رو کرده‏] مى‏گویند: چه چیز شما را به دوزخ وارد کرد؟ مى‏گویند: ما از

نمازگزاران نبودیم و به تهیدستان و نیازمندان طعام نمى‏دادیم و با فرورفتگان

[در گفتار و کردار باطل‏] فرومى‏رفتیم و همواره روز جزا را انکار مى‏کردیم تا

آنکه مرگ ما فرا رسید.

بر اساس این آیات، وقتی از دوزخیان سوال می شود چه کردید که اهل جهنم شدید؟

آنها چهار عامل را از مهمترین عوامل این بدعاقبتی خود معرفی می کنند و می گویند:

نخست اینکه ما از نمازگزاران نبودیم (قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ) که اگر نماز مى‏خواندیم

نماز ما را به یاد خدا مى‏انداخت و نهى از فحشاء و منکر مى‏کرد و ما را به صراط

مستقیم الهى دعوت مى‏نمود.(8) دیگر اینکه ما اطعام مسکین نمى‏کردیم (وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ

الْمِسْکِینَ) مراد از «اطعام مسکین»، انفاق بر تهى دستان جامعه است به مقدارى که

بتوانند کمر راست کنند و حوائجشان برطرف شود.(9) گرچه اطعام مسکین به معنى

غذا دادن به بینوایان است؛ ولى ظاهرا منظور از آن، هر گونه کمک به نیازمندیهاى

ضرورى نیازمندان مى‏باشد؛ اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و غیر اینها.(10)

 


ارسال شده در توسط محب مهدی



روز بیست و نهم: پاکی قلب

«اللهمّ غَشّنی فیه بالرّحْمَةِ و ارْزُقْنی فیهِ التّوفیقِ و العِصْمَةِ و
طَهّرْ قلْبی من غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رحیماً بِعبادِهِ المؤمِنین»





قلب در روایات

1 - سرچشمه حکمت:

«القلب ینبوع الحکمة؛

قلب سرچشمه حکمت است.» (1)


2 - ظروف خداوند:

قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «ان لله فی الارض
اوانی الا و هی القلوب؛

خداوند در روی زمین ظرف‏هایی دارد که آن‏ها قلب‏ها هستند.» (2)


انواع قلب

1 - قلب سلیم:

«الا من اتی الله بقلب سلیم‏؛

تنها کسی سود می‏برد که دارای قلب سلیم باشد.» (3)


2 - قلب مطمئنه:

«الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکرالله‏

؛ کسانی که ایمان آوردند، قلوبشان با نام خداوند آرامش می‏یابد.» (4)


3 - قلب نورانی:

رسول خدا صلی الله علیه و آله: شرح الصدر ما هو؟

فقال: «نور یقذفه الله فی قلب المؤمن؛

از پیامبر اکرم در مورد شرح صدر سؤال شد، فرمود:

نوری است که خداوند به قلب مؤمن وارد می‏کند.» (5)


4 - قلب بیمار:

«فی قلوبهم مرض‏؛

در دل‏های آن‏ها (منافقین) بیماری است.» (6)


5 - قلب مهر خورده:

«کذلک یطبع الله علی کل قلب متکبر؛

خداوند این چنین بر قلوب متکبرین مهر می‏زند.» (7)


6 - قلب سخت:

«فبما نقضهم میثاقهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیة‏؛

چون (بنی اسرائیل) پیمان شکستند، آن‏ها را لعنت کرده و دل‏هایشان را
سخت گردانیدیم.» (8)

7 - قلب مرده:

علی علیه السلام: «من قل ورعه مات قلبه؛

کسی که پرهیزکاریش اندک باشد، قلبش می‏میرد» (9)
 


ز تاثیر دل بیدار چشم تر شود پیدا

که ماه از نور خورشید بلند اختر شود پیدا






ارسال شده در توسط محب مهدی



شرح دعای روز بیست و نهم؛ غش در معامله، آفت دینداری

دعای روز بیست و نهم:

اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ وَ الْعِصْمَةَ وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ

یَا رَحِیماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِین . [1]

ای خدا در این روز مرا به رحمت خود درپوشان و هم توفیق و حفظ از گناهان روزی

فرما و دلم را از تاریکیهای شک ها و اوهام باطل پاک دار ای خدای مهربان بر اهل ایمان.

اللَّهُمَّ غَشِّنِی فِیهِ بِالرَّحْمَةِ

ای خدا من را به رحمت خودت بپوشان؛ «غش» به معنی مخفی کردن است؛ اگر کسی

عیب جنس را بپوشاند در اصطلاح می گویند: غش در معامله کرده است و در حدیث آمده

است که: « لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً » [2] کسی که آب در شیر می ریزد به مردم می فروشد

مسلمان نیست؛ کسی که مال عیب دار را به دیگری می فروشد و عیب آن را مخفی می کند،

مسلمان نیست و همچین آدمی خیر هم نمی بیند. اگر رحمت الهی شامل حال ما بشود خیر زیادی

به ما می رسد.

وَ ارْزُقْنِی فِیهِ التَّوْفِیقَ

خدایا به من توفیق بده؛ تا موفق به نماز شب بشوم؛ توفیق خواندن دعای ابو حمزه را

عنایت کن و ... !

سه خصلت مومن

امام جواد(علیه السلام) فرمودند:

مومن به سه خصلت محتاج است که اولین آنها توفیق است

اهمیت زیارت عبد العظیم حسنی

آقا در تهران ساکن است و تا بحال به زیارت شاه عبد العظیم نرفته است! معلوم می شود

توفیق ندارد، به زیارت ایشان اهتمام داشته باشید؛ عبد العظیم حسنی نه تنها امام زاده

هستند بلکه ایشان از علماء هم بوده اند « من زار عَبد العظیم بِرِی کَمَن زار قَبرَ الحسین

بکربلاءِ » [3] ؛ امام زاده طاهر؛ امام زاده حمزه هم در جوار ایشان دفن هستند؛ مقید به

زیارت این سه بزرگوار باشید مخصوصا عبد العظیم حسنی که ایشان عالم هم بوده اند و

یکی از محدثین بزرگ شیعه می باشند و وکیل امام هادی ( علیه السلام ) نیز بوده اند. نقل

است که شخصی به خدمت امام هادی (علیه السلام) می رسند؛ حضرت ابتداء سئوال می کردند

اهل کجایی؟ اگر می گفتند ما اهل شهر ری هستیم حضرت می فرمودند: « علیکم بالعبد العظیم

الحسنی » [4]

زمانی آیت الله وحید را در شهر ری زیارت کردم و خدمت ایشان عرض کردم به منزل

من تشریف بیاورید و ایشان گفتند: من از قم آمده ام فقط برای زیارت عبد العظیم حسنی

و الان هم باید بروم و بعد مقداری از فضائل ایشان را برای من نقل کردند.

پس مومن اول از همه به توفیق نیازمند است، دوم، مومن به واعظ درونی محتاج است تا

همیشه حواس او جمع باشد و از احوال دنیا عبرت آموزی کند؛ همیشه به خودتان بگویید که

تا کی از خدا غافل هستی!

ای که پنجاه رفت و در خوابی × مگر این چند روزه دریابی [5]

سوم- « قبولُ مِن مَن یَنصحه» هر کس که تو را نصیحت می کند از او بپذیر[6] ؛ هر

چند که خود آن شخص اهل عمل نباشد؛ مثلا اگر شخصی سیگار می کشد و به شما می گوید:

من سیگاری هستم ولی تو سیگاری نشو این نصیحت را از او قبول بکنید.

وَ الْعِصْمَةَ

خدایا من را از گناهان حفظم کن

وَ طَهِّرْ قَلْبِی مِنْ غَیَاهِبِ التُّهَمَةِ

خدایا قلب من را از آلودگی های شک پاکیزه کن؛ یعنی من گرفتار شک نباشم؛ بعضی ها

دچار شک هستند و وسوسه خناس به سراغ ایشان می آید و از مبداء تا معاد انسان را در

شک می اندازد؛ خدایا من را از این گرفتاری نجاتم بده

دستوری برای نجات از شک:

کسانی که گرفتار وسوسه هستند و در همه مسائل شک می کنند روزی صد مرتبه ذکر شریف

« لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم » را بگویند. [7]

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به سلمان می فرمایند : اَکثِر مِن قولِ لا حَول

و لا قوة ... این ذکر را زیاد بگو < فاِنَها کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنة > این ذکر از گنج های

بهشت است [8]

یَا رَحِیماً بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِین .

ای خدایی که نسبت به بنده های مومنت اهل ترحم و مهربانی هستی این دعاهای من

را اجابت کن.



ارسال شده در توسط محب مهدی

 

 







بار خدایا! ماه رمضان در میان ما بس ستوده زیست و ما را مصاحب


و یاری نیکو بودو گران­بهاترین سودهای مردم جهان را به


ما ارزانی داشت؛


امّا چون زمانش به سررسید و عدد روزهایش به آخر، آهنگ رحیل کرد.


بارخدایا! اینک ما با رمضان وداع می­کنیم، همچون وداع با عزیزی که فراقش بر

ما گران استو رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت و تنهایی کند؛

عزیزی که او را بر ما پیمانی است

که باید نگه داریم و حرمتی که باید رعایت کنیم و حقی که باید ادا نماییم؛

 

بار خدایا! ما آشنای این ماهیم، ماهی که ما را بدان شرف و منزلت دادی

و بربرکت نعمت و احسان خویش، روزه داشتنش را توفیق دادی؛ در حالی

که مردمان شقی قدرش را نشناختند و با شور بختی خویش از فضیلتش

محروم ماندند.



ای خداوند! تو بودی که ما را برگزیدی و به شناخت این ماه توفیق عنایت

کردی وبه سنت آن راه نمودی؛ تو بودی که ما را توفیق روزه­ داشتن و

نماز گزاردن ارزانیداشتی، هرچند ما قصور ورزیدیم و

اندکی از بسیار به جای آوردیم.



بارخدایا! حمد تو راست در حالی که به بدکرداری خویش اقرار می­کنیم و

به تبهکاری خویش معترفیم! ... عذر تقصیر ما را در ادای حق خود بپذیر و ...



 

 

آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی
<      1   2   3   4   5   >>   >