سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار






25-روزه مستحبى


قال الصادق (علیه السلام)

من جاء بالحسنة فله عشر امثالها من ذلک صیام ثلاثة ایام من کل شهر.

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس کار نیکى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد
و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه است.

وسائل الشیعه، ج 7، ص 313، ح 33







ارسال شده در توسط محب مهدی





بار خدایا! من با امیدکه دارم قصد تو را کرده
و با حاجت خود رو به درگاه تو آوردم
و استغاثه ام را به درگاه تو قرار دادم

و دعاى تو را دست آویز خود کردم
بى آنکه مناستحقاق داشته باشم که تو از من بشنوى
و نه مستوجب آنمکه از من بگذرى


بلکه بدان اعتمادى که من به کرم تو دارم
و آن اطمینانى که به درستى وعده ات دارم

و اعتقادى که بر یگانگى تو دارم و یقینى که به معرفت
و شناسایى تو دارم که مى دانم پروردگارى غیرتو نیست
و معبودى جز تو وجود ندارد یگانه اى که شریکى برایت نیست


خدایا تو فرمودى و گفتارت حق و وعده اتراست است
وفرموده ای درخواست کنید خدا را از فضلش که براستى او به شما مهربان است

و رسم تو چنان نیست اى آقاى من که دستور سؤ ال بدهى
ولى از عطا و بخشش دریغ نموده و خوددارى کنى


و تویى بخشاینده به عطایا بر اهل کشور خود
و متوجه بدانها به مهربانى و راءفتت

خدایا !مرا در خردسالى در نعمتها و احسان خویش پروریدى
و در بزرگى نامم را بر سر زبانها بلند کردى


پس اى که در دنیا مرا به احسان و فضل و نعمتهاى خود پروریدى
و براى آخرتم به عفو وکرم اشارت فرمودى

اى مولاى من شناساییم به تو راهنماى من بسوى تو است
و محبتى که به تو دارم شفیع من است به درگاهت


و من از راهنمایى کردن این دلیلم بسوى تو مطمئنم
و از پذیرفتن شفیعم از جانب تو آسوده خاطرم

بار خدایا! امشب دست های خالیم دخیل کرامتت
این دستها را که به آسمان رحمتت بلند شده خالی برمیگردان

آمین یا مجیب الدعوات التوابین



ارسال شده در توسط محب مهدی






در ضیافت کده ات باز مرا جا دادی
سفره انداختی و اذن «بفرما» دادی

دیده وا کردم و دیدم که در آغوش توام
مثل یک مادر دلسوز به من جا دادی


کرم ذاتی تو فقر مرا زائل کرد
بنده بودم که به من رتبه ی آقا دادی


تا که محکم بشود رشته ی وصل من و تو
وقت افطار و سحر فرصت نجوا دادی


طیب الله به این رحمت بی ساحل تو
قطره بودم که مرا جلوه ی دریا دادی


حاجت خواسته و حاجت ناخواسته را
همه را جمع نمودی و به یکجا دادی


من فقط موقع افطار کمی تشنه شدم
تو، به من اجر جهاد شهدا را دادی


شهدایی که به ارباب تأسّی کردند
شهدایی که کرامات به آن ها دادی


یکی از آن شهدا ماه بنی هاشم بود
قمری را که به او منصب سقّا دادی


همه دیدند چگونه به زمین افتاده
تیر باران شده و از روی زین افتاده



 


ارسال شده در توسط محب مهدی


معارفی از جزء بیست و پنجم قرآن کریم

قانون اولیه خدا در پخش روزی

وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَکِن یُنزَِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرُ بَصِیرٌ(27- شوری)


اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان مى‏کنند ولى به اندازه‏اى که مشیت او اقتضاء کند نازل مى‏کند زیرا او به حال بندگانش آگاه و بیناست.

کلمه «قَدَر» به معناى کمیت و حجم هر چیز است. پس این که مى‏فرماید:«وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ» به این معنا است که خداى تعالى هر چیز را به کمیت و حجم و مقداری که مشیتش اقتضاء کند نازل مى‏کند.
معناى آیه شریفه این است: اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد و همه سیر شوند، شروع به ظلم کردن در زمین مى‏کنند؛ چون طبیعت مال این است که وقتى زیاد شد طغیان و استکبار مى‏آورد، همچنان که در سوره علق فرموده: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏؛ این انسان هنگامى که احساس بى‏نیازى کند طغیان مى‏کند»(1) و به همین جهت خداوند متعال رزق را به اندازه نازل مى‏کند و به هر کس به مقدارى معین روزى مى‏دهد؛ چون او به حال بندگان خود خبیر و بصیر است و مى‏داند که هر یک از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق را دارد و چه مقدار از غنا و فقر، مفید به حال اوست؛ همان را به او مى‏دهد.(2)

یک سوال مهم در این بحث

چرا خدا به کسانی که با داشتن مال بیشتر گناه و ظلمشان هم افزون می شود باز هم مال و ثروت می دهد؟
علامه طباطبایی(ره) در پاسخ به این سوال می نویسد: این آیه بیانگر قانون اولیه خدا در توزیع ارزاق بین بندگانش است که حال هر کس را می بیند و به او روزی می دهد؛ اما قوانین دیگری نیز دارد که در عالم حاکم است؛ یکی از آن قوانین قانون ابتلاء و امتحان است(3) و دیگری قانون مکر و استدراج(4) است.(5) این دو قانون سبب می شود که خدا به کسانی که در سوال مطرح شد با وجود کفر و طغیان باز هم مال و ثروت عطا کند.
این بحث نقطه مقابلی هم دارد و آن اینکه چرا برخی حتی به مقدار رفع ضروریات هم از رزق و روزی الهی بی نصیبند که در پاسخ می توان به دو قانون الهی اشاره کرد؛ یکی همان قانون ابتلاء و امتحان و دیگری قانون اثر گناه(6) که برخی با عمل خود مانند ظلم به دیگری یا ظلم پذیری چنین نتیجه ای را برای خود رقم زده اند.

تلافی کار بد؛ کار بدی مثل آن است

جَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الظَّالِمِینَ(40- شوری)


پاداش بدى کار بدی است مانند همان؛ ولى هر که بگذرد و [میان خود و طرف مقابلش را] اصلاح نماید؛ پاداشش بر عهده خداست؛ یقیناً خدا ستمکاران را دوست ندارد.
این آیه حکم کسی را بیان می کند که ظلمی در حق او شده است بر اساس این آیه چنین کسى مى‏تواند در مقابل ستمگر رفتارى چون رفتار او داشته باشد و چنین تلافى و انتقامى دیگر ظلم نخواهد بود.(7)

نکته مهم و قابل توجه در آیه

همانگونه که در متن آیه ملاحظه می شود خداوند متعال آن کاری که برای تلافی صورت می گیرد با اینکه مجوز آن را هم صادر کرده است اما آن را «سیئة؛ کاری بد و ناپسند» می نامد که سوال برانگیز است.
در پاسخ به این سوال گفته اند: از این رو هر دو عمل را سیئه و بد خوانده چون با هر کس چنین رفتار شود ناراحتش مى‏کند، ظالم با آن کار مظلوم را ناراحت کرد و مظلوم هم با انتقام و تکرار آن کار ظالم را رنجاند، پس در آیه شریفه حقیقت معناى کلمه رعایت شده است.(8)

همانطور که این بزرگان فرموده اند مجوز انجام عملی آن از بد و آزار دهنده بودن به خوب و گوارا بودن تبدیل نمی کند. کار بد، بد است. چیزی که در این آیه بین آن دو فرق گذاشته این است که اگر ابتدایی و بدون مجوز باشد حرام است و عذاب و عقاب دارد و اگر با مجوز شرعی باشد حلال است و چون حرام نیست عقابی هم ندارد.
باید توجه داشت که این تلافی با مجوز، «واجب نیست»؛ بلکه فقط «حلال است» و شاید برای همین نکته بود که بلافاصله فرمود: «فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلىَ اللهِ؛ هر کس عفو و اصلاح کند اجر و پاداش او بر خداست‏»

ت
عداد و جنسیت فرزندان، تنها به موهبت الهی است

لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یخَْلُقُ مَا یَشَاءُ یهََبُ لِمَن یَشَاءُ إِنَاثًا وَ یَهَبُ لِمَن یَشَاءُ الذُّکُورَ(49) أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَانًا وَ إِنَاثًا وَ یجَْعَلُ مَن یَشَاءُ عَقِیمًا إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ(50- شوری)


مالکیّت و فرمانروایى آسمان‏ها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد مى‏آفریند، به هر کس بخواهد دختر عطا مى‏کند و به هر کس بخواهد پسر مى‏بخشد؛ یا پسر و دختر را با هم مى‏دهد و هر که را بخواهد عقیم مى‏کند و فرزند نمى‏ دهد که او دانا و تواناست.

قرآن کریم براى نشان دادن این واقعیت که هر گونه نعمت و رحمت در این عالم از سوى خدا است و کسى از خود چیزى ندارد به یک قانون کلى و یک مصداق روشن آن اشاره کرده و مى‏فرماید: «مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین براى خدا است و هر چه بخواهد مى‏آفریند» و به همین دلیل همه ریزخوار خوان نعمت او هستند و نیازمند به لطف و رحمت او؛ از این رو نه غرور به هنگام نعمت منطقى است و نه یاس به هنگام مصیبت.
آنگاه به نمونه روشنى از این واقعیت که هیچ کس از خود چیزى ندارد و هر چه هست از ناحیه او است اشاره کرده می فرماید: به هر کس اراده کند دختر مى‏بخشد و به هر کس بخواهد پسر. یا اگر بخواهد هر دو آنها را مى‏دهد و هر کس را هم که مصلحت بداند عقیم و بى فرزند مى ‏گذارد.

به این ترتیب مردم را به چهار گروه تقسیم کرد: آنهایى که تنها پسر دارند و در آرزوى دخترى هستند و آنها که دختر دارند و در آرزوى پسرى و آنها که هر دو را دارند و گروهى که فاقد هر گونه فرزندند و قلبشان در آرزوى آن پر مى‏ کشد.

و این یک نمونه بارز از عدم توانایى انسان از یک سو، و نشانه روشن از مالکیت و حاکمیت و خالقیت خداوند از سوى دیگر است. گر چه نقش بعضى از غذاها و داروها را در افزایش احتمال تولد پسر یا دختر نمى‏توان انکار کرد، ولى باید دانست که آن اثر را هم خدا در آن دارو و روشها قرار داده است و هیچ کدام خارج از علم و قدرت خدا نیستند.


نکته دیگری که در آیه به چشم می خورد اینکه برای هر دو جنس از تعبیر «یهب؛ مى‏بخشد» استفاده کرد و این دلیل روشنى است که هم دختران هدیه الهى هستند و هم پسران و فرق گذاشتن میان این دو از دیدگاه یک مسلمان راستین صحیح نیست.(9)

آیاتی که هنگام سوار شدن خوانده می شود

لِتَسْتَوُاْ عَلىَ‏ ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُواْ نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هَاذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ(13)وَ إِنَّا إِلىَ‏ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ(14- زخرف)


که بر پشت آن استقرار یابید و چون بر آن استقرار یافتید، نعمت پروردگارتان را به یاد آورید و بگویید: منزّه است خدایى که این را رام ما کرد که ما قدرت آن را نداشتیم و ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت.
«استواء بر ظهر» به معناى استقرار بر پشت حیوان و یا هر مرکب سواری دیگر است.(10) منظور از مرکب با توجه به آیه قبل (آیه 12) فقط چهارپایان نیست بلکه به قرینه «کشتی» که در آیه آمده است هر گونه وسیله نقلیه را در بر می گیرد که در عصر حاضر ماشین، قطار و هواپیما از رایج ترین آنهاست.

و «ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ» هم مفهومش این است که اگر لطف پروردگار نبود ما هرگز قادر به کنترل و ادراه این مرکبها نبودیم. و اینکه در پایان دعای مومنین این چنین دارد که: «وَ إِنَّا إِلىَ‏ رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ؛ و بی شک ما به سوى پروردگارمان باز خواهیم گشت» برای آن است که آنها را به یاد قیامت بیندازد که امروز سوار بر وسیله ای گران قیمت شده و در زمین جابجا می شویم به یاد داشته باشیم که بالاخره تابوتی هم هست که در انتظار ماست.

در حالات امیرالمومنین علیه السلام آمده است که هنگامی که پاى خود را در رکاب ‏گذاشت ‏فرمود: «بسم اللَّه» و هنگامى که بر مرکب استقرار یافت ‏این آیات را تلاوت کرد: «سُبْحانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون‏»(11)

از این رو مستحب است که انسان هنگام سوار شدن بر هر وسیله نقلیه ای با خواندن این آیات هم شکر خدا را بجا آورد و هم به یاد قیامت افتاده و فراموش نکند که روزی سوار بر تابوت به آن دیار باقی خواهد شتافت.








ارسال شده در توسط محب مهدی






شرح دعای روز بیست و پنجم: اهل بهشت کسانی هستند که مؤمنان را دوست دارند

دعای روز بیست و پنجم:

اللّهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبیین


خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت ودشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم

پیغمبرانت ای نگهدار دلهای پیامبران.

* شرح فرازهای دعا

آیت الله مجتهدی تهرانی در شرح فراز «اللّهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِکَ ومُعادیاً لأعْدائِکَ»می گوید:


خدایا کاری کن تا در ماه رمضان، خوبان را دوست بدارم و دشمن دشمنانت باشم! در مورد خودم، عملی که به من امید می دهد تا در قیامت جزو نجات یافتگان باشم، این است که خوبان و اشخاص با تقوا را دوست دارم و از بی تقوایان بی زاری می جویم.

وی تأکید می کند: اگر پسرتان بی تقواست و نماز نمی خواند، نباید او را دوست داشته باشید. حدیث است که به حقیقت ایمان نمی رسید مگر آنکه نزدیک ترین خویشان خود را برای خدا دوست نداشته باشید، چون متدین نیست و دورترین افراد را برای اینکه متدین است، دوست داشته باشید.

این استاد اخلاق در ادامه با بیان حدیتی دیگر اظهار می کند: امام باقر(ع) به شخصی فرمودند؛ «اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری، اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست داری، اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد، محشور می شود.»

وی همچنین به حدیث دیگری از معصوم(ع) اشاره می کند و می گوید:

در دوره آخرالزمان قلب مؤمن آب می شود؛ زیرا گناه را می بیند و استطاعت تغییر وضع ندارد.

وی با انتقاد از وضع موجود جامعه می گوید: الآن روزگاری شده است که ما نمی توانیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم.

آیت الله مجتهدی تهرانی می گوید: هر کس که مؤمنی را دوست دارد، حتی اگر منحرف باشد پس از مدتی رستگار خواهد شد.

وی در شرح فراز «مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِکَ» اظهار می کند:

در این بخش از خدا می خواهیم تا ما را یاری رساند برای اینکه به طریقه پیغمبر در مستحبات، دعاها و دستورات اسلام عمل کنیم. از خدا می خواهیم تا هر چه پیامبر(ص) به ما فرموده است، درباره مستحب و واجب عمل کنیم و مکروهات را از خود دور و حرام را ترک کنیم.


این استاد بزرگ اخلاق در شرح «یا عاصِمَ قُلوبِ النّبیین» می گوید:

پیغمبران معصوم هستند؛ زیرا خدا قلب آنها را حفظ کرده است و در فراز پایانی دعای روز بیست وپنجم ماه مبارک رمضان می گوییم، ای خدایی که قلب پیغمبران را حفظ کردی، به حق این کاری که برای پیغمبران انجام داده ای، این دعا را در حق ما مستجاب کن!




ارسال شده در توسط محب مهدی






هرروز یک حدیث ناب

قال علی بن موسی الرضا علیه السلام:

انما امروا بالصوم لکى یعرفوا الم الجوع
و العطش فیستدلوا على فقر الاخر.

امام رضا علیه السلام فرمود:

مردم به انجام روزه امر شده ‏اند تا درد گرسنگى و تشنگى
را بفهمند و به واسطه آن فقر و بیچارگى آخرت را بیابند.

وسائل الشیعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرایع، ص10



ارسال شده در توسط محب مهدی








برنامه های کنفرانس آیه های انتظار در مسنجر ال فور آی

در هفته جاری - 20 الی 26 تیر

شروع برنامه ها
هر شب ساعت 22





شنبه 94/4/20

تلاوت ترتیل جزء بیست و چهارم کلام الله مجید

1) سخنرانی حجة الاسلام آقای لبیک با موضوع
مراحل بندگی ( پله پله تا خدا)
به مدت 40 دقیقه





یکشنبه 94/4/21

تلاوت ترتیل جزء بیست و پنجم کلام الله مجید

1) سخنرانی حجة الاسلام آقای شوشتری با موضوع
معارفی از آیات جزء ششم کلام الله مجید به مدت 40 دقیقه





دوشنبه 94/4/22


تلاوت جزء بیست و ششم کلام الله مجید

1) سخنرانی حجةالاسلام آقای زلال احکام با موضوع
بیان احکام شرعی و پاسخ به سوالات احکام
به مدت 40 دقیقه



ارسال شده در توسط محب مهدی


سه شنبه 94/4/23


تلاوت جزء بیست و هفتم کلام الله مجید

2) سخنرانی حجة الاسلام آقای سابقون تحت عنوان
خداوند خواهان بهترین عمل به مدت 40 دقیقه

قرائت دعای توسل




چهارشنبه 94/4/24

تلاوت جزء بیست و هشتم کلام الله مجید

1) سخنرانی حجة الاسلام آقای مبین تحت عنوان

تقوی ، نیازمومن به مدت 40 دقیقه




پنج شنبه 94/4/25

تلاوت جزء بیست و نهم کلام الله مجید

1) سخنرانی حجة الاسلام آقای طاها
با موضوع
راه و راهنما شناسی
به مدت چهل دقیقه

قرائت دعای کمیل





جمعه 94/4/26

تلاوت جزء سی ام کلام الله مجید

1) سخنرانی
حجة الاسلام آقای شوشتری با موضوع
وظایف منتظران نسبت به امام زمان (عج) به مدت 40 دقیقه



ارسال شده در توسط محب مهدی
ارسال شده در توسط محب مهدی






مرثیه ای برای فلسطین

تنها نقطه ی مشترک آسمان و زمین این سرزمین بی موعود، غربت است.
انگار سرنوشت این خاک با غربت عجین شده است.

با این همه، فلسطین چون کوه ایستاده است؛
سنگ در مشت و فریاد در گلو. دنیا می داند که فلسطین با سکوت بیگانه است.


اصلاً بگذار مرثیه ی سال های درد و دریغ این تکه تاریخ را برایت بسرایم.
جغرافیای درد، نام سرزمینی است که در نقشه های مجعول،
نامی از آن نیست. سرزمین تین؛ وادی طور سینین.


شب های بی ستاره ی فلسطین سال هاست که رنگ سحر را به
خود ندیده است. چراغ این قبیله سال هاست سوسو می زند
تا شاید جای خالی ماه و ستاره را پر کند.


کودکان فلسطینی برای شهادت به دنیا می آیند.
در گوش آنان اذان قیام می گویند و اقامه ی مرگ.
هیچ کودکی در این سرزمین چشم به راه فصل پیری نمی ماند.


چهارفصل این مردم در کشاکش کوچه های تظاهرات می گذرد.
سنگ، تنها واژه ای است که فلسطین خوب ادا می کند.
فریاد، یگانه مرهمی است که زخم های دیرین دیریاسین را تسکین می دهد.


مردم این سرزمین، همه شاعرند؛ شاعرانی که سال هاست
ردیف شعرشان، سنگ است و مردمش هیچ وقت قافیه را نمی بازند.

ردیف سنگ هایی که به سمت افسانه ی دروغین نیل تا فرات
پرتاب می شود، فقط سنگ نیست، بغض های چندین سال در
گلو مانده ی مردمی دلسوخته است؛


مردمی که هیچ کس به فکرشان نیست.
اینجا مهبط شقایق است و شقایق، پرفروش ترین گل این سرزمین؛

شبیه ترین استعاره از دل های داغ دار فلسطین و
در هفت توی دل این خاک، شقایق بسیار، نهفته است.


ای قدس، ای فرودگاه معراج، ای منزلگاه وحی
و ای سرزمین خدا! رهایی حق توست.

روزی سرانجام پاره های ابر، از دل آسمانت، دامن بر می چینند؛
آن گاه است که آفتاب دیگر بار سرزمین تو را غرق نور خواهد
کرد و سبد سبد ستاره، شب پرستان را به کوچ وا خواهد داشت.


آری، صهیونیزم نمی داند که حلقوم ها را می توان برید، فریادها را هرگز؛
نمی داند اگر پرنده بمیرد، پرواز که ماندنی است. نمی داند:

با سنگ ها بگو که چه اندیشه می کنند
حتی بدون بال، کبوتر، کبوتر است


علی خیری

 


ارسال شده در توسط محب مهدی
<      1   2   3   4   5   >>   >