سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه های انتظار

 








تلاوت ترتیل جزء
دوازدهم قرآن کریم



برای شنیدن تلاوت قرآن بر روی تصویر بالا کلیک کنید






ارسال شده در توسط محب مهدی






12-روزه اعضا و جوارح


فاطمه الزهرا سلام الله علیها


ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.


حضرت زهرا علیها السلام فرمود:


روزه ‏دارى که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده

روزه‏اش به چه کارش خواهد آمد.

بحار، ج 93 ص 295




 

سایت آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی





وقتی که طعم خاطراتت کرده درگیرم

باروزه ی چشمان پر مهر تو میمیرم

خرما و نان و سبزی و اندوه تنهایی

فرقی ندارد,بی تو از این زندگی سیرم

دیشب اگرمهمان قند خنده ات بودم

امشب ولی با اشک چشمانت نمک گیرم

با احتمال بودن تو زندگی کردم

شاید همین، اما، اگرها بوده تقدیرم

عمری اذان لحظه ی تنهایی ام بودی

ای نام تو در آسمان عشق، تکبیرم

وقتی امید سفره ی افطار دل باشی

تا بی نهایت هم شده من روزه میگیرم






سایت آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی





واسمع دعائی...

اَللَّهُمَّ اعنّی فیه علی صِیامِهِ و قیامِهِ و جَنِّبنی فیه مِن هَفَواتِهِ

و آثامِهِ وارْزُقنِی فیه ذکرَکَ بِداوِمِه بتوفیقک یا هادی المضلّین؛

خدایا! یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبادت

و بر کنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان؛

و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه

به توفیق خودت؛ ای راهنمای گمراهان.

الهی! همه عمرم غفلت بود و حسرت و حرمان

که ره‌آوردش، دوری از رحمت تو...

دل از کرده‌ها پشیمان، با سری افکنده؛

اینک آمده‌ام به آستان تو...

ای آن که آمرزشت را

هیچ چشمی ناامید نمی‌شود...

الهی! جز تو کسی دست نیازم را نخواهد گرفت؛

جز تو شنوایی نمی‌یابم تا مویه‌کنان ناله سر دهم

و جز تو قادری نمی‌یابم که عاجزانه به پای قدسش بیفت

م تا بپذیردم و قلم عفو بر خطاهایم کشد...

الهی! از گمراهان دورم ساز

و جانم را شراب شیرین عرفانت بنوشان...

کسی را نمی‌یابم که کارم بسازد؛

تمامی راه‌های چاره به بن‌بست ضعف و نداری منتهی می‌شود

و گیاه هر گمانی در سرزمین دلم به خشکی گراییده است...

الهی! آنچنان راه بنما که بر هیچ نامحرمی سجده نبرم...

شاخه‌های خشکم را جوانه‌های سبز دعا ببخش

و ستاره‌های امیدم را یک به یک،

بر آستان مقدست روشن گردان

که هر چراغی اگر تو بخواهی، روشن می‌شود...

در تنگنای نخوت اسیر شده‌ام و راه فراری جز تو ندارم؛

دست یاری به سویت دراز می‌کنم؛

دریابم تا از پیله‌ای که تار و پود آن

معصیت و نافرمانی توست، بیرون آیم...

آمین یا غیاث المستغیثین





 

سایت آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی

 







لذت اشک مناجات سحر، مشهود است

حال آشفته دل از دیده تر مشهود است

منتی نِه ز کرم، دست زمین خورده بگیر

همه جا سایه لطف تو به سر مشهود است

راه خود را سحری جانب ما مایل کن

دست خالیِ گدا وقت گذر مشهود است

حال و روز من هجران زده دیدن دارد

حال دل سوخته از آه جگر مشهود است


هنر آن نیست نسوزی به میان آتش

بین خاکسترِ پروانه هنر مشهود است

هر که فانی نشود جام بقایش ندهند

مردیِ مرد به هنگام خطر مشهود است


من و تنهایی در قبر خودم می دانم

اوج بیچارگیم وقت سفر مشهود است




سایت آیه های انتظار


ارسال شده در توسط محب مهدی

 


معارفی از جزء دوازدهم قرآن

کسانی که خداوند در همین دنیا با آن‌ها تسویه حساب می‌کند

مَن کاَنَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتهََا نُوَفّ‌ِ إِلَیهِْمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ *

أُوْلَئکَ الَّذِینَ لَیْسَ لهَُمْ فیِ الاَْخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَ حَبِطَ مَا صَنَعُواْ فِیهَا وَ بَاطِلٌ مَّا کَانُواْ یَعْمَلُونَ

(15-16/ هود علیه‌السلام)

آیه شریفه در صدد بیان این مطلب است که عمل آدمی، تنها آن نتیجه‌ای را پی خواهد

داشت که او قصد کرده است؛ که اگر منظورش نتیجه‌ دنیوی باشد نتیجه دنیوی هم

نصیبش می‌شود؛ مثلاً وضع مالی‌اش بهتر می‌شود، مشهور می‌شود، به نام و نانی

می‌رسد و مانند آن. البته این در صوری است که سایر عوامل لازم هم کمک بکنند.

نکته مهم این است که چنین عملی، فواید اخروی برای صاحبش نخواهد داشت؛

زیرا او که قصد آن نتایج را نداشته تا نصیبش شود و صرف اینکه عملی صلاحیت

دارد که در طریق آخرت واقع شود، برای رستگاری و رسیدن به نعمت‌های اخروی کافی نیست.(1)

از این آیه پاسخ این سوال مشهور و مانند آن هم روشن می‌شود که می‌پرسند: آیا ادیسون

در اثر این خدمت بزرگی کرده است به بهشت می‌رود؟ جواب این سوال از همین آیه

شریفه روشن می‌شود که اگر این خدمت را برای رضای خدا انجام داده باشد؛ بله از

جزای اخروی بهره‌مند خواهد شد اما اگر برای شهرت و نام آوری این کار را کرده

باشد با شهرتی که خداوند برای او در دنیا فراهم کرد در حقیقت او را به مقصودش

رساند و او دیگر بابت این عملش، بهره‌ای از بهشت نخواهد داشت.

بقیة الله به چه معناست؟

بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیرٌْ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (86- هود علیه السلام)

ترجمه آیه این است: آن سودی که پس از رعایت احکام خدا برای شما باقی می‌ماند

(دنیوی و اخروی)؛ برای شما بهتر است به شرط آنکه به خدا و دستورش ایمان

داشته باشید؛ زیرا این واقعیت را تنها کسانی درک می‌کنند که به خدا و حکمت

او و فلسفه فرمان‌هایش ایمان داشته باشند.

درست است که آیه مورد بحث درباره قوم شعیب علیه‌السلام است و منظور از

«بَقِیَّتُ اللَّه»، سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهی است، ولی هر موجود نافع که از

طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، « بقیة‌الله» محسوب

می‌شود. بنابراین تمام پیامبران الهی و پیشوایان بزرگ و نیز تمام رهبران راستین که

پس از مبارزه با یک دشمن سر سخت برای یک قوم و ملت باقی می‌مانند از این نظر بقیة‌الله اند.

چون مهدی موعود علیه‌السلام، آخرین پیشوا و بزرگ‌ترین رهبر انقلابی پس از قیام

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آ له است بی شک یکی از روشن‌ترین مصادیق «بقیة‌الله»

خواهد بود بلکه از همه به این لقب شایسته‌تر است، به خصوص که تنها باقی‌مانده

بعد از پیامبران و امامان، آن حضرت است.(2)

از امام باقر علیه‌السلام نقل شده است: « نخستین سخنی که مهدی علیه‌السلام پس از

قیام خود می‌گوید این آیه است" بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ" سپس می‌گوید منم

بقیة‌الله و حجت و خلیفه او در میان شما، سپس هیچ‌کس بر او سلام نمی‌کند مگر اینکه

می‌گوید: السلام علیک یا بقیة‌الله فی ارضه‌ »(3)

چرا برخی حرف حق را نمی‌فهمند؟

قَالُواْ یَاشُعَیْبُ مَا نَفْقَهُ کَثِیرًا مِّمَّا تَقُولُ (91- هود علیه‌السلام)

«اکثر چیزهایی که تو می‌گویی ما نمی‌فهمیم» ؛ این جمله، سخن مردم مدین است که

به پیامبر خود، حضرت شعیب ع می‌گفتند. وقتی آن حضرت معارف دین و احکام الهی

را برای آن‌ها بیان می‌کرد در پاسخ به او چنین می‌گفتند و سخنان آن پیامبر خدا را

حرف‌هایی سست و بی سر و ته قلمداد می‌کردند.

امروز هم وقتی احکام و بایدها و نبایدهای دین به بهترین . واضح‌ترین بیان برای

برخی بازگو می‌شود همین پاسخ شنیده می‌شود.

قرآن به عنوان دردآشنای دارو شناس این رفتار را این‌گونه تحلیل می‌کند که چون این‌ها

عقل و فطرت خود را زیر خروارها خاک شهوت و غضب دفن کردند(4) اکنون که

در برابر ندای وحی و فطرت قرار می‌گیرند قادر به درک آن نیستند با اینکه به ظاهر

مشکلی در قوای ادراکی آن‌ها وجود ندارد.(5) برای همین است که اذعان به نفهمیدن

حرفی می‌کنند که مؤمنین به راحتی آن را فهمیده و درک می‌کنند.

سران گمراهی پیشاپیش حزب خود وارد جهنم می‌شوند

فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ(97) یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فَأَوْرَدَهُمُ (98- هود علیه‌السلام)

این آیات از آیاتی هستند که دلالت بر ظهور باطن اعمال در قیامت می‌کنند البته باطنی که از تناسب خاصی با ظاهرش برخوردار است.
آیه اول می‌گوید عده‌ای برای حفظ دنیایشان، موسی علیه‌السلام را رها کرده و از فرعون

و برنامه و سیاست او پیروی کردند. در آیه بعد، وضعیت قیامت آن‌ها را به تصویر کشیده

و می‌فرماید: فرعون، پیشاپیش قومش وارد صحنه قیامت می‌شود. اما به جای آنکه این

پیشوا، پیروان خود را در آن گرمای سوزان به سوی چشمه گوارایی از آب زلال ببرد؛

آن‌ها را به آتش دوزخ وارد می‌کند.(6)

پیام آیه:

کسی که سرکرده جمعیتی شود و آن‌ها را به سوی گمراهی و معصیت رهبری کند

در قیامت پیشاپیش آن جمعیت و به همراه آن‌ها وارد آتشی می‌شوند که خود در دنیا افروختند و در آن سوختند.(7)

چیزهایی که آثار گناه و معصیت را از دل می‌برند

إِنَّ الحَْسَنَاتِ یُذْهِبنْ‌َ السَّیَِّاتِ (114- هود علیه‌السلام)

عبادتها، حسناتی هستند که آثارشان در دل‌های مؤمنین وارد شده و آثار معصیت و

تیرگی‌هایی که دل‌هایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین می‌برد.(8)

آیه فوق همانند قسمتی دیگر از آیات قرآن، تأثیر اعمال نیک در از میان بردن آثار سوء

اعمال بد را بیان می‌کند. در سوره نساء آیه 31 می‌خوانیم إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ

نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ؛ اگر از گناهان بزرگ دوری کنید گناهان کوچک شما را می‌پوشانیم

و در آیه 7 عنکبوت می‌خوانیم وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ؛

کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دارند گناهان آنان را می‌پوشانیم و به این

ترتیب اثر خنثی کننده گناه را در طاعات و اعمال نیک تثبیت می‌کند.(9)

خدا این‌گونه به بندگان مخلَصش عنایت می‌کند

وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بهَِا لَوْ لَا أَن رَّءَا بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَالِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاءَ

إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ(24- یوسف علیه‌السلام)

این آیه از لحظه‌ای خبر می‌دهد که یوسف علیه‌السلام در فشار نیروی شیطانی آن زن

در آستانه ارتکاب به گناه قرار گرفت اما چون او از بندگان مخلَص خدا بود به عنایت الهی

از دام گناه حتمی رهید و نجات پیدا کرد.

قرآن گزارش می‌دهد که در آن اتاق دربسته و همه چیز مهیا که زن عزیز مصر به سمت

یوسف علیه‌السلام حرکت کرد، یوسف علیه‌السلام عنایتی از حق، مشاهده کرد که اگر

نمی‌دید او نیز متقابلاً به سمت آن زن حرکت می‌کرد.

قرآن کریم از آن عنایت ویژه به «برهان رب» یاد کرده است و علامه طباطبایی(ره) در

تفسیر آن می‌نویسد: آن برهانی که یوسف از پروردگار خود دید و به سمت گناه نرفت هر

چند کلام خدای متعال، کاملاً روشنش نکرده که چه بوده ولی به هر حال یکی از وسائل

یقین بوده که با آن، دیگر جهل و ضلالتی باقی نماند و آن یقیناً علم عادی به بدی گناه و

معصیت نبوده چرا که بسیاری این علم را دارند و گناه می‌کنند؛ در نتیجه شکی نمی‌ماند که

آن برهانی که یوسف از پروردگار خود دید، همان برهانی است که خدا به بندگان

مخلص خود نشان می‌دهد و آن نوعی از علم مکشوف و یقین مشهود و دیدنی است، که

نفس آدمی با دیدن آن چنانمطیع و تسلیم می‌شود که دیگر به هیچ وجه میل به معصیت نمی‌کند.(10)





ارسال شده در توسط محب مهدی

 






روز دوازدهم: عفاف


دعای روز دوازدهم

«اللهمَّ زَینی فیهِ بِالسَّترِ وَ العَفافِ، وَاستُرنی فیهِ بِلباسِ القُنُوعِ وَ

الکَفافِ، وَاحمِلنی فیهِ عَلَی العَدلِ وَ الانصافِ، وامِنّی فیهِ مِن کُل

ما اَخافُ، بِعِصمَتِکَ یا عِصمَةَ الخائِفین»










فضیلت عفاف


1 - برترین عبادت:

امام صادق علیه السلام: «افضل العبادة العفاف ؛

بهترین عبادت پاکدامنی است» (1)


2 - اساس نیکی‏ها:

علی علیه السلام: «العفة راس کل خیر ؛

پاکدامنی در راس تمام نیکی‏هاست» (2)



3- زکات زیبایی:

حضرت علی علیه السلام: «زکاة الجمال العفاف ؛

زکات زیبایی پاکدامنی است» (3)



موجبات عفاف

1 - رضایت ‏به کفاف:

علی علیه السلام: «الرضا بالکفاف یؤدی الی العفاف ؛

راضی بودن به آنچه کفایت کند، موجب پاکدامنی می‏شود» (4)



2 - غیرت:

علی علیه السلام: «قدر الرجل علی قدر همته و عفته

علی قدر غیرته ؛

شخصیت به اندازه همت و پاکدامنی به اندازه غیرت است» (5)



3 - قناعت:

علی علیه السلام: «اصل العفاف القناعة ؛

اصل عفت، قناعت است» (6)


4 - عقل:

علی علیه السلام: «من عقل عف ؛

عاقل پاکدامن است» (7)








ارسال شده در توسط محب مهدی

 



شرح دعای روز دوازدهم در بیان آیت الله مجتهدی(ره)؛

به عیب خودتان بپردازید نه به عیب دیگران

دعای روز دوازدهم:

اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ وَ احْمِلْنِی فِیهِ

عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِین [1]

ای خدا در این روز مرا به زیور ستر و عفت نفس بیارای و به جامه قناعت و کفاف

بپوشان و به کار عدل و انصاف بدار و از هر چه ترسانم مرا ایمن ساز به نگهبانی خود

ای نگهدار و عصمت بخش خدا ترسان عالم.

اللَّهُمَّ زَیِّنِّی فِیهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ

خدایا در ماه رمضان مرا بدو چیز زینت بده؛ یکی: ستر و دیگری؛ عفاف


ستر یعنی؛ گناهان مردم را مخفی کن، دنبال عیوب خویشتن باش، خوشا بحال بنده ای

که به عیب خودش می پردازد و به عیوب دیگران کاری ندارد [2]. اگر رفیق شما

عیبی دارد به کسی نگو! این عمل شما از مصادیق غیبت است و اعمال چهل روز را از بین می برد[3].

همچون مگسان تو بر پلیدی منشین


شما مثل زنبور عسل باشید [4]؛ که فقط روی گل ها می نشیند؛ مثل مگس نباشید که بر

رو پلیدی ها می نشیند؛ دوست شما اگر بدی دارد؛ بدی او را نبین؛ صفات خوب او را

ببین [5] ؛ انقلاب خوبی های فراوانی دارد؛ بعضی ها مثل مگس فقط روی بدی های آن

دست می گذارند؛ شما خوبی های آن را هم ببینید. اگر بدی هم می بینید؛ این بدیها هم از

خودمان است و مربوط به انقلاب نیست؛ مراجع تضعیف انقلاب را جایز نمی دانند ؛ اگر

تو انقلابی هم نباشی تضعیف انقلاب جایز نیست؛ اگر کسی علیه انقلاب حرف بزند و

انقلاب تضعیف شود و آمریکا بیایید مطمئن باشید وضع ما بدتر می شود، بر فرض که

انقلاب ما بدی هم داشته باشد، باز بهتر است از تسلط آمریکا بر ما بدتر از همه بدی هاست.

اگر کسی می گوید آمریکا بهتر است؛ بخاطر عوامی اوست؛ کسی که عاقل است؛ کسی که

اهل مطالعه است؛ اینطور حرف نمی زند؛ شما مگر اوضاع عراق و دیگر بلاد مسلمین و دنیا را نمی بینید؛

آنها کجا امنیت دارند؟!.

یقینا اگر آمریکا بر ما مسلط شود دمار از روزگار مسلمین در می آورد؛ خدایا این

انقلاب ما را به انقلاب حضرت مهدی(علیه السلام) متصل بفرما.

ادامه دعا


خدایا مرا به ستر زینت بده؛ مرا طوری قرار بده که دنبال عیب مردم نباشم؛ در حدیث

آمده است: خوشا بحال کسی که عیوبش او را از پرداختن به عیب های دیگران باز داشته است. [6]

وَ الْعَفَافِ

عفاف به معنی؛ گناه نکردن است؛ و انسان عفیف؛ به معنی کسی که که اهل گناه نیست.

وَ اسْتُرْنِی فِیهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْکَفَافِ
خدایا؛ به من دو لباس بپوشان؛ لباس قناعت و لباس کفاف؛ کفاف به معنی؛ راضی

بودن به معاش بقدری که زندگی انسان بگذرد به قول مردم « آب باریکه » داشته باشد.

طلب روزی به قدر کفایت


رسول خدا در مسیری به گله گوسفندان رسیدند و به شبانی فرمودند: کمی شیر بیاورید؛

شبان مقداری شیر برای ایشان آورد و حضرت برای او دعا کردند، که خدایا به قدر کفاف به او روزی بده.

باز در جای دیگر حضرت از شبان دیگری در خواست مقداری شیر کردند؛ ولی آن شبان

امتناع کرد و نیاورد؛ حضرت برای او دعا کردند؛ که خدایا به او مال و ثروت بده.

اصحاب تعجب کردند؛ و گفتند چگونه است که برای اولی که شیر آورد حضرت آنطور

دعا کرد و برای دومی طلب مال و ثروت نمودند!؟

حضرت فرمودند: دعای حقیقی همان دعای اول بود؛ که برای او از خدا طلب روزی به

قدر کفاف نمودم؛ چراکه مال زیاد اسباب زحمت آدمی است. [7]

فضل و بخشش علما


در باره شیخ محمد حسین زاهد، گفته اند؛ که کسی برای ایشان یک کیسه برنج آورده بود؛

ایشان به اندازه یک کاسه برنج از آن کیسه برداشتند و گفتند: همین مقدار برای امشب

کافی است؛ و امر کردند که بقیه این برنج را به فقراء بدهید.

در قدیم مردم شب به شب غذا تهیه می کردند؛ اینطور نبود که برای چند ماه غذا در منزل

ذخیره کنند! از خدا به قدر کفاف روزی بخواهید؛ ثروت زیاد خوب نیست؛ البته نداری

هم خوب نیست . خلاصه اهل قناعت باشید.

شعر:


قناعت توانگر کند مرد را ****خبر کن حریص جهانگرد را [8]

درحدیث داریم « عَزَّ مَن قَنَع و ذَلَّ مَن طَمع » [9] قناعت انسان را عزیز میکند ؛ امثال شیخ

محمد حسین زاهد ؛ که اهل قناعت بود ؛ عزیز بودند . روزی که ایشان رحلت کرد [10]

تشییع جنازه با شکوهی برگزار شد به طوری که از مسجد جامع تهران تا ابن بابویه مردم

پیاده او را حمل می کردند آن هم با آن جمعیت فراوان . همه این امور بخاطر اخلاقیات

بالای ایشان بود که یکی از آن خصال صفت قناعت بود.

روزی مرحوم شیخ محمد حسین زاهد، مقداری ماست تهیه کرده بودند که با همسرشان بخورند؛

متوجه بوی غذا دیگری می شوند؛ از ایشان سئوال می کند که شما غذای دیگری هم درست

کرده اید؟! همسر ایشان جواب داد، بله غذای ساده و مختصری مهیا کرده ام. ایشان گفتند:

پس یکی از این دو خورش را بیاور و از هر دو غذا میل نکردند؛ هر کسی که اهل قناعت باشد عزیز است.

ایشان از وجوهات استفاده نمی کردند، کار می کرد و روزی خودش را در می آورد تا

می توانید از سهم امام نخورید، خود من هم الان از سهم امام استفاده نمی کنم.

وَ احْمِلْنِی فِیهِ عَلَی الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ

خدایا مرا اهل عدل و انصاف قرار بده


رفتار متواضعانه آیت الله شیخ حسین کبیر

مرحوم آیت الله شیخ حسین کبیر [11] وقتی برای خرید به قصابی می رفت به قصاب می گفت:

از همان گوشتی به من بده که به همه می دهی؛ با اینکه ایشان مجتهد بود، خرید منزل را هم

انجام می داد؛ به نانوایی هم که می رفت، تا آخر صف می ایستاد تا افراد جلوی او نان

نمی گرفتند؛ ایشان نان نمی خرید؛ ایشان ازاولیاء الهی بودند. این صفت ایشان بخاطر عدالت او بود.

وَ آمِنِّی فِیهِ مِنْ کُلِّ مَا أَخَافُ

خدایا از هرچیزی که از آن می ترسم در امانم بدار


بِعِصْمَتِکَ یَا عِصْمَةَ الْخَائِفِین

به عصمت خودت؛ به حفظ خودت؛ به نگهبانی خودت قسم که مرا از امور مورد ترس نگهداری

کن و دعا های امروز را در حق من مستجاب کن.




ارسال شده در توسط محب مهدی



ماه مبارک رمضان اینطور است که هم ماه «نزول» است

و هم ماه «صعود» است.

اینکه ماه نزول است را شما خوب می توانید بفهمید؛

چون در قرآن و در دعاهای ماه مبارک رمضان مطرح است که کلام

الهی -قرآن کریم- در این ماه، از مصدر وحی بر نبی مکرم

اسلام (ص) نازل می شود که خداوند به وسیله همان کلمات،

انسانها را در جمیع ابعاد پرورش می دهد و می سازد.

در سوره دخان آیه 3 می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ»

و در سوره قدر آیه 1 نیز می فرماید:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةِ الْقَدْرِ».

در سوره بقره آیه 185

هم می فرماید:«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدیً لِلنَّاسِ

وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقانِ».

«قوس نزول» در ماه مبارک

همین تعبیر در دعای روزانه ماه رمضان هم هست.

در اکثر دعاهای ماه رمضان به این «قوس نزولی» اشاره شده

است که ماه مبارک رمضان، ماه نزول کلام الهی است.

به تعبیر دیگر، ماه رمضان ماه سخن گفتن ربّ است

با عبدش؛ یعنی ماهی است که ربّ، برای ساختن عبدش و

راهنمایی او به سوی قربِ خویش، با او سخن می گوید و سخن گفته است.

بنابر این قرآن در ماه مبارک رمضان نازل شد و

به تعبیر اهلش به صورت «جُملةً واحده» -به طور کلی و یکپارچه-

در شب قدر، بر قلب پیغمبر اکرم (ص) فرود آمد.

این همان قوس نزولی این ماه است.

تا اینجای مطلب شبهه ای نیست؛ این آیات قرآن است و

این هم دعا هایی که شما در ماه رمضان می بینید

و این مطلب در همه آن ها هست.

«قوس صعود» در این ماه

اما ماه مبارک رمضان همچنین ماه صعود است؛

یعنی چه؟

درست برعکس آن «قوس نزولی» که گفتیم، اینجا «قوس صعودی»

مطرح است. یعنی این ماه، ماه کلام عبد با ربّ است.

بله، در همه اوقات عبد می تواند با ربّ خود سخن بگوید،

ولی یک موقعیت خاصی هست که این سخن گفتن،

از نظر سازندگی، بُرد بیشتری پیدا می کند.


سایت آیه های انتظار

 



ارسال شده در توسط محب مهدی



***  لحظه های ناب عشق و نیایش***
 
***ویژه نامه روز یازدهم ماه مبارک رمضان
 ***




doaerooze11.gif


دعاى روز یازدهم ماه مبارک رمضان

بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ

وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ

وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ

بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.


خدایا دوست گردان بمن در این روز نیکى را

و نـاپسند بدار در این روز فسق ونافرمانى را

وحرام کن بر من در آن خشم وسوزندگى را

به یاریت اى دادرس داد خواهان.




 


ارسال شده در توسط محب مهدی
<      1   2   3   4   5   >>   >